روش های تحقیق درون روانشناسی بالینی
شرکت درون آزمون آنلاین MMPI-2
شرکت درون آزمون آنلاین NEO-PI-R
رفتار انسان فوق العاده پیچیده هست ،آن قدر پیچیده کـه نظره های زیـادی به منظور تبیین آن وجود دارد.چون درون هر لحظه و در هر مکان عوامل بسیـار زیـادی درون یک رفتار خاص نقش دارند،در مورد تبیین های ساده و حتمـی حتما بدبین باشیم .در واقع نیروی محرکه و جهت بخش دانشمندی کـه دنبال دانش و روانشناسی بالینی ،که دنبال روش های موثر کمک بـه مراجعانش هست ،همـین شک سالم است.
امروزه به منظور مشاهده منظم رفتارهایی کـه از نظر مردم ثابت شده اند، حقوق طرح روانشناسی بالینی روش های بهتری داریم.این روش ها سال بـه سال تغییر کرده و تغییر خواهند کرد،زیرا هیچ روش علمـی کامل و لا یتغییری وجود ندارد.ولی عقاید،فرضیـه ها و حدس ها حتما تا حد امکان دقیق و واضح بیـان شوند ،تا مشاهده کنندگان دیگر بتوانندان ها را بیـازمایند.تنـها عقایدی کـه ابطال پذیر باشند.مطلوبند.در تحقیق چند هدف را دنبال مـی کنیم؛
اولا بـه کمک تحقیق مـی توانیم از دام حدس صرف و یـا پیروی محض از صاحبان قدرت بگریزیم.در تحقیق ،سوال ها بـه نحوی بیـان مـی شوند کـه ابطال پذیر و قابل مشاهده عینی باشند.همچنین بـه ما کمک مـی کند نظریـه های خود را بسط داده ،اصلاح و سودمندی های ان ها را مشخص کنیم .بین نظریـه و تحقیق رابطه تنگاتنگی برقرار است.نظریـه بـه وجود آورنده تحقیق هست و بـه آن خط مـی دهد و همچنین بـه دنبال انتشار نتایج تحقیقات اصلاح مـی شود.برای مثال؛آرون یک پیشگام مطالعه افسردگی،سال ها قبل مشاهده کرد کـه بیماران افسرده دو ویژگی شخصیتی دارند: حقوق طرح روانشناسی بالینی اجتماع گرایی (وابستگی اجتماعی شدید) و خودمختاری (پیشرفت گرایی زیـاد).
بک ابتدا گفت دو صفت اجتماع گرای افراطی و خود مختاری افراطی زمـینـه ساز افسردگی مـی شوند،اما تحقیقات بعدی این نظر بک را تایید ند.محققان بعدها دریـافتند برخی از افراد کـه به شدت اجتماع گرا یـا خودمختار بودند افسرده نبودند.این نتایج نظریـه اولیـه بک را زیر سوال برد و باعث شد درون زمـینـه چگونگی ارتباط شخصیت و افسردگی تجدید نظر کند.در نظریـه باز نگری شده بـه نام فرضیـه هم خوانی گفته مـی شود کـه تعامل سبک شخصیتی(خودمختاری یـا اجتماع گرایی)و رویدادهای منفی زندگی،که با سبک شخصیت رابطه مضمونی دارند،باعث افسردگی مـی شود.این نظریـه مثلا چنین پیش بینی مـی کند کـه فرد بسیـار اجتماع گرایی کـه در روابطش طعم تلخ شکست را زیـاد چشیده(رویدادهای منفی کـه به چشم این فرد بسیـار وابسته،خیلی بزرگ مـی آید افسرده خواهد شد.ولی این پیش بینی درون مورد شخص بسیـار خود مختار صدق نمـی کند(زیرا این رویداد منفی ارتباط چندانی بـه سبک شخصیتی او دارد).به عبارت دیگر وقایع منفی زندگی حتما به سبک شخصیتی فرد همخوانی داشته باشند،تا وی افسرده گردد.به طور کلی تحقیقات نظریـه اصلاح شده بک را بیشتر مورد حمایت قرار مـی دهد.
سنت رفتاری
سه تفاوت عمده سنجش رفتاری با سنجش سنتی عبارتند از نمونـه درون مقابل علامت،تحلیل کارکردی و پیوسته ومستمر بودن.
نمونـه درون مقابل علامت
در سنجش سنتی شناسایی خصوصیـات شخصیتی پایدار از توصیف وضعیت مـهم تر هست ولی درون سنجش رفتاری مـهم ترین نکته آن هست که ابزار سنجش،چقدر از رفتارها و وضعیت های مورد نظر متخصص بالینی بـه خوبی نمونـه مـی گیرد.در این نوع سنجش،نا مشخص بودن آزمون یـا بررسی اعماق شخصیت مـهم نیست.گولد فرید(1976) درباره نگرش علامتی و نمونـه ای درون آزمون گیری گفته است:
وقتی پاسخ های نمونـه را درون نظر مـیگیریم ،فرض بر این هست آزمون دهنده درون وضعیت های دیگر هم رفتار مشابهی خواهد داشت .در نتیجه اگر آزمودنی ،پرخاشگرانـه پاسخ بدهد ،در وضعیت های دیگر پرخاشگر خواهد بود اما وقتی پاسخ های او را یک علامت مـی دانیم عملکردش را تظاهر غیر مستقل یـا نمادین خصوصی دیگر درون نظر مـی گیریم .نشانـه آن نیز تفوق و غالب بودن پاسخ دورنمایی هست که درون آن پاسخ دهنده مـی گوید دریـافت های ادراکی وی دور نمایی هستند .در تفسیر این پاسخ ،آزمون گیرنده معمولا اینگونـه نتیجه گیری نمـی کند کـه پاسخ دهنده حتما تحت مراقبت های بینایی سنجی قرار گیرد فبلکه آن را نشانـه توانایی خود ارزیـابی وی و بینش پیدا درون مورد خودش مـی داند.سنجش سنتی عمدتا پیرو رویکرد علامتی است،ولی درون سنجش رفتاری فقط رویکرد نمونـه ای معنا دارد.با توجه بـه مبحث رویکرد سنتی درون برابر رویکرد رفتاری ،در کتاب روان شناسی بالینی فیرس،رویکرد علامتی و نمونـه ای بـه اشتباه بـه جای یکدیگر قرار گرفته اند.
تحلیل کارکردی
یک ویژگی دیگر سنجش رفتاری تحلیل کار کردی مورد نظر اسکینر است.تحلیل کارکردی یعنی تحلیل دقیق محرک هایی کـه پیش از رفتار وجود داشته اند وپیـامد های بعد از آن با سنجش رابطه تغییرات شرایط محرک ها و پیـامد های تغییرات رفتار مـی توانیم درک دقیق تری از علل رفتار پیدا کنیم فرض اصلی این هست که رفتارها بـه خاطر پیـامدهایشان آموخته مـی شوند و تداوم مـی یـابند.بنابراین متخصصان بالینی به منظور تغییر رفتار نامطلوب حتما (1)محرک های مولد رفتار (2)تقویت کننده های بعد از وقوع رفتار را بشناسد.وی بعد از سنجش این دو عامل مـی تواند با دستکاری محرک های تقویت کننده رفتار مورد نظر را اصلاح کند.
نکته بسیـار مـهم درون تحلیل کارکردی،توصیف ظریف و دقیق است.رفتار مورد نظر حتما به طور مشـهود قابل اندازه گیری توصیف شود ،تا ثبت مـیزان وقوع آن پایـا باشد .شرایط کنترل کننده رفتار هم حتما با همـین دقت مشخص شوند .پیشایند ها و پیـامد ها نیز حتما با دقت تشریح شوند .زمان،محل و افراد حاضر درون هنگام بروز رفتار حتما ثبت شوند ،همچنین پیـامد های رفتار حتما دقیقا مشخص گردند.اکثر رفتارها درمانگرها روش تحلیل کارکردی را بـه حدی گسترش مـی دهند کـه متغیر های «ارگانیسمـی»را نیز درون بر گیرد.
متغیرهای ارگانیسمـی شامل خصوصیـات جسمـی،فیزیولوژیک یـا شناختی فرد مـی شود،که درون مفهوم بندی مشکل وی و درمان نـهایی وی اهمـیت دارند.برای مثال؛سنجش نگرش ها و باورهای افراد مستعد افسردگی مـهم هست ،چون با افسردگی رابطه دارند و هدف های مناسبی به منظور مداخله اند.یک مدل مفید به منظور مفهوم بندی مشکلات بالینی بر مبنای دیدگاه رفتاری ،مدل SORC است.
S:محرک ها یـا پیشایند های رفتار مشکل ساز O:متغیرهای ارگانیسمـی مرتبط با رفتار مشکل ساز
R:پاسخ یـا رفتار مشکل ساز C:پیـامد های رفتار مشکل ساز
پیوسته و مستمر بودن:
همان طور کـه پترسون و سوبل گفته اند سنجش رفتاری درون رابطه با یک موضوع بالینی،فقط یک دفعه و آن هم قبل از درمان انجام نمـی شود،بلکه یک فرایند پیوسته ومستمر است،که قبل و در حین و پس از درمان کماکان صورت مـی گیرد.
سنجش رفتاری از این جهت مـهم هست که درون انتخاب اولیـه راهبردهای درمانی موثر است،در مورد کارایی راهبردهای درمانی بازخورد مـی دهد،ارزیـابی اثر بخشی کلی درمان بعد از اتمام آن را امکان پذیر و عوامل وضعیتی خاص را کـه ممکن هست موجب تکرار رفتار مشکل ساز شوند،مشخص مـی کند.
سنجش رفتاری درون مراحل مختلف درمان ادامـه مـی یـابد .نخست درون تدوین تشخیص،توصیف هایی از رفتارهای غیر انطباقی یـا اه مداخله مـی گردد.سپس بافت یـا محیط بیمار (نظام حمایت اجتماعی ،محیط فیزیکی)سنجیده مـی شود،چون بـه طراحی درمان و تعیین اه واقع بینانـه درمانی کمک مـی کند.ارزیـابی منابع و امکانات مراجع مانند مـهارت ها،مـیزان انگیزه،باورها و انتظارات او نیز مـهمند.در واقع سنجش مقدماتی ،رفتارهای غیر انطباقی ،بافت درمان وامکانات و منابع مراجع،به طور طبیعی زمـینـه را به منظور یک طرح درمانی مقدماتی مبتنی بر داده ها فراهم مـی آورد.
این طرح ،نقش هدف گزینی توام با همکاری (بیمار و درمانگر)و توافق بر سر ملاک های بهبود را شامل سنجش های رسمـی پیشرفت درمان ،بازخورد مستمر و تسهیل مسیر افزایش خود بسندگی بیمار را بازی مـی کنند .در سنجش بعد از درمان نیز اطلاعاتی دقیق و عینی درون مورد کارکرد نـهایی بیمار بـه دست مـی آید کـه مـی توان آن را با داده های حاصل از سنجش های مقدماتی مقایسه کرد و در آخر سنجش دقیق درون طول این مراحل ،اطلاعاتی درون خصوص احتمال وقوع مجدد نشانـه ها بـه ما مـی دهد،از جمله درون مورد محیط های «پرخطری»که موجب معشدن و بازگشت [رفتار مشکل آفرین]مـی شوند.
انواع روش های تحقیق
مشاهده
-مشاهده نامنظم -مشاهده طبیعی -مشاهده کنترل شده
مشاهده بنیـادی ترین و متداول ترین روش تحقیق هست .در رویکردهای آزمایشی،مطالعه موردی و طبیعی ،رفتارهای افراد تحت مشاهده قرار مـی گیرد.
مشاهده نامنظم:
مشاهده تصادفی بـه ندرت مبنایب دانش قرار مـی گیرد،ولی اغلب فرضیـه هایی کـه بعدها بـه بوته آزمایش گذاشته مـی شوند ،از طریق همـین نوع مشاهده ،تدوین مـی شوند .برای مثال؛یک روانشناس بالینی بـه کرات متوجه مـی شود کـه وقتی بیماران درون آزمون پیشرفت با یک ماده ازمون کلنجار مـی روند،در حل ماده بعدی نیز دچار مشکل مـی شوند و عملکردشان افت مـی کند .این مشاهده باعث مـی شود این فرضیـه را تدوین کند کـه اگر بیمار اطمـینان یـابد بعد از هر ماده دشواری،ماده آسانی مـی آید کـه در حل آن موفق خواهد شد ،عملکردش بهبود خواهد یـافت.
مشاهده طبیعی:
مشاهده طبیعی اگرچه درون محیط طبیعی زندگی صورت مـی گیرد ،ولی دقیق تر و منظم تر است.این مشاهده نـه تنـها تصادفی و آزاد نیست ،بلکه کاملا برنامـه ریزی شده هست .البته مشاهده گر،کنترلی اعمال نمـی کند و اجازه مـی دهد اتفاقات آزادانـه روی دهند.معمولا این نوع مشاهدات روی عده کمـی یـا وضعیت های محدودی صورت مـی گیرند .در نتیجه معلوم نیست چقدر مـی توان نتایجش را بـه دیگران یـا سایر وضعیت ها تعمـیم داد.همچنین احتمال دارد درون حین مشاهده یـا ثبت پاسخ ها ،مشاهده گر بـه طور اتفاقی و ندانسته دخالت کند و روی جریـان حوادث تاثیر بگذارد.این روش نیز مثل مشاهده غیر منظم مـی تواند فرضیـه های زیـادی را تولید کند کـه مـی توان آن ها را بـه دقت بررسی کرد.یک نمونـه استفاده از روش مشاهده طبیعی ،تحقیق درون خصوص رفتار بیماران درون بیمارستان روانپزشکی است.
در این مشاهدات اثری از ساختگی بودن و تصنعی بودن بسیـاری از روش های آزمایشی نیست .اکثر صاحب نظران صرفنظر از احساس شان درباره نظریـه روان پویشی ،این مطلب را بیـان مـی کنند کـه مـهارت های فروید درون مشاهده بالینی فوق العاده بوده است،چرا کـه او با مشاهدات خود یکی از فراگیرترین نظریـه های تاریخ روانشناسی بالینی را مطرح ساخت.فروید هیچ گونـه آزمایش عینی نگر ،برگه های رایـانـه ای و روش های پیچیده آزمایشی درون اختیـار نداشت ،او فقط از قوه مشاهده ،تفسیر و تعمـیم خویش استفاده کرد و بس.
مشاهده کنترل شده:
بعضی از محققان بالینی درون واکنش بـه انتقاد های وارد شده بـه مشاهده نامنظم و طبیعی،روش مشاهده کنترل شده را بـه کار گرفتند درون این روش ،با وجود آنکه تحقیق مـیدانی هست یـا درون محیطی نسبتا طبیعی صورت مـی گیرد.اما محققان که تا حدودی روی حوادث و وقایع کنترل دارند مشاهده کنترل شده سابقه طولانی درون روانشناسی بالینی دارد.برای مثال؛یک راه این هست که بیماران ترس های خود یـا نحوه پاسخ خود بـه داده های پرسش نامـه را با روانشناسی بالینی درون مـیان بگذارند.ترس از انکار را با قرار ماده های واقعی درون جلوی بیماران وسپس تغییر فاصله آزمودنی و ماده بررسی د.این مشاهده کنترل شده بـه آن ها اجازه داد درون مورد واکنش آزمودنی ها ،بینشی واقعیب کند.
با طراحی وضعیت های برنامـه ریزی شده،مـی توان رفتارها را با شرایط کنترل شده و استاندارد تحت مشاهده قرار داد.یک نمونـه متعارف تر،موردی هست که لازاروس(1961)مطرح کرده است.وی با قرار بیمار درون اتاقی بسته کـه با حرکت صحنـه پیوسته تنگ تر مـی شود رفتار ترس از مکان های بسته راسنجید.روش های سنجشی خاصی کـه در آن ها از فنون کنترل شده عملکردی به منظور مطالعه ترس شدید از مار استفاده مـی شود مـی توانند رویکرد های موجود بـه این نوع اندازه گیری را نشان بدهند.
اجتناب رفتاری:
آزمون رفتار اجتناب،شامل 29 تکلیف بود کـه در آن ها تهدید آمـیز بودن تعاملات فرد با یک مار بـه تدریج زیـاد تر مـی شد.آزمودنی ها ابتدا بـه قفسه شیشـه ای مار نزدک مـی شدند،به پایین نگاه مـی د ،مار را با دستکش لمس مـی د و بعد آن را بدون دستکش لمس مـی د و اجازه مـی دادند درون اتاق رها شوند و سپس آن را بـه قفس بر مـی گردانند و بالاخره درون حالی کـه دو دست خود را پشت سر شان نگه مـی داشتند ،اجازه مـی دادند مار دور آن بپیچد .بهانی کـه نمـی توانستند وارد اتاقی کـه مار درون آن هست بشوند نمره صفر داده مـی شد و نمره اجتناب بستگی بـه این داشت کـه آزمودنی چقدر درون انجام تکالیف مربوطه موفق شود.
ترس ضمـیمـه نزدیک شدن:
علاوه بر اندازه گیری ظرفیت ها ،ترس ناشی از نزدیک شدن بـه مار نیز سنجیده مـی شود درون آزمون رفتاری ،آزمودنی ها بـه طور شفاهی روی یک مقیـاس فاصله ای هوش بهری ،شدت ترس خود را درون هنگام نزدیک شدن مار بـه آن ها و هنگامـی کـه مشغول انجام رفتار مربوطه بودند درجه بندی مـی د .نکته بسیـار مـهم این هست که رفتار افراد درون این وضعیت های پر استرس اصلا شبیـه رفتار های آن ها درون زندگی واقعی نیست.برای هر دو هدف بالینی و تحقیقاتی از سنجش روانی-فیزیولوژیک استفاده مـی شود.
اندازه گیری روانی-فیزیولوژیک:
برای سنجش دستگاه عصبی مرکزی ،دستگاه عصبی خودکار یـا فعالیت های حرکتی –اسکلتی استفاده مـی شوند.از این نوع اندازه گیری ها درون سنجش بسیـاری از موارد بالینی از جمله اضطراب ،استرس یـا اسکیزوفرنی استفاده شده است.روانشناسان بالینی معمولا از اندازه گیری های روانی –فیزیولوژیک به منظور تکمـیل سنجش های سنتی تر استفاده مـی کنند. حقوق طرح روانشناسی بالینی فایده اندازه گیری های رفتاری قابل سنجش نیستند،همچنین این فرایند ها را دقیق تر و ظریف تر اندازه مـی گیرند.برخی از ابزارهای اندازه گیری روانی-فیزیولوژیک عبارتند از :پتانسیل های واقعی (ERPs) فعالیت الکتریکی ماهیچه،فعالیت الکتریکی مغز(EEQ) و فعالیت الکتریکی پوست(EDA).
خود بازبینی
روش های مشاهده ای طراحی شده توسط روانشناسان بالینی ،وقت و هزینـه بالایی مـی برند.مشاهده مراجعان درون حین انجام کارهای روزمره شان غالبا غیر ممکن یـا پر هزینـه است.به همـین علت روز بـه روز رغبت متخصصان بالینی بـه خود باز بینی بیشتر مـی شود.در این روش ،خود افراد بـه مشاهده و ثبت رفتارها،افکار و هیجانات خویش مـی پردازند.مراجعان حتما در مقطع زمانی تعیین شده ،رفتارهای خود را درون دفترچه گزارش یـا دفترچه خاطرات ثبت کنند .در این دفترچه گزارش های فراوانی و شدت و مدت برخی رفتار ها و همچنین ضمـیمـه این رفتارها و پیـامد های آن ها ثبت مـی شوند.این اطلاعات ،بیشتر از این جهت مفیدند کـه به متخصصان بالینی و مراجع نشان مـی دهند کـه رفتار مورد نظر چقدر اتفاق مـی افتد .در ضمن مـی تواند شاخص تغییر بعد از درمان هم محسوب شود.همچنین مراجع را روی رفتار نامطلوب متمرکز و از این رهگذر ،آن را کم مـی کنند و بالاخره مراجعان متوجه رابطه محرک های محیطی و خود رفتار مـی شوند.البته خود باز بینی مشکلاتی هم دارد ؛بعضی از مراجعان دقت بـه خرج نمـی دهند ،یـا عملا مشاهدات و نوشته ها را تحریف مـی کنند.عده ای هم اصولا با انجام این کار مخالفت مـی ورزند ،اما با وجود این مشکلات خود باز بینی فن مفید و موثری است.
متغییر های موثر بر پایـایی مشاهدات
اطلاعات چه حاصل مصاحبه و آزمون گیری باشند و چه حاصل مشاهده،متخصص بالینی حتما در مورد پایـایی آن ها اطمـینان حاصل کند.در مورد مشاهده متخصصان بالینی حتما مطمئن شوند کـه مشاهده کنندگان مختلف اصولا درجه بندی های یکسانی مـی کنند و نمرات واحدی مـی دهند.عوامل زیـادی مـی توانند بر پایـایی مشاهدات تاثیر بگذارند عبارتند از:
پیچیدگی رفتار مورد نظر:
بدیـهی هست که هرچه رفتار تحت مشاهده پیچیده تر باشد ،پایـایی مشاهدات کمتر خواهد بود.سنجش رفتاری معمولا بر رفتارهایی با پیچیدگی کمتر متمرکز است.مشاهده چیزی کـه فرد هنگام صرفه جویی صبحانـه مـی خورد(رفتار نازل)،بر پایـایی بیشتری خواهد داشت که تا مشاهده رفتار مـیان فردی او (رفتار عالی تر وپیچیده تر)،در مورد خود باز بینی هم وضعیت بـه همـین منوال هست .اگر بر سر برخی رفتارهای خاص بـه توافق نرسیم بـه شمار زیـادی از رفتارهای مواجه مـی شویم کـه قابل بررسی هستند.
آموزش مشاهده کنندگان:
جایگزینی به منظور آموزش دقیق و منظم وجود ندارد.برای مثال،مشاهده کنندگانی کـه برای مطالعه رفتار بیماران و درجه بندی های تشخیصی بـه بیمارستان روانی مـی روند ،باید قبلا با دقت آموزش دیده باشند.باید بـه طور مشروح درون جریـان تعریف مثلا افسردگی،رفتارهای نشانگر و سایر موارد قرار بگیرند.آن ها نباید با جمع آوری (هشیـارانـه و یـا ناهشیـارانـه)داده هایی کـه به طرح مورد نظر کمک نمـی کنند ،دنبال خشنود ناظر باشند.گاهی نیز مواردی از دور جویی مشاهده کننده دیده مـی شود.یعنی مشاهده کنندگانی کـه در کنار هم مشغول کار هستند خیلی ظریف و غیر تعمدی درون درجه بندی های خویش از بقیـه مشاهده کنندگان دوری مـی جویند .اگرچه پایـایی مشاهده کنندگان دور جو درون حد قابل قبولی خواهد بود،ولی بـه تدریج تعریف خود را از رفتارهای مورد نظر تغییر مـی دهند.گاهی نیز مشاهده کنندگان وقتی بـه مـیل خود مشاهدات را انجام مـی دهند بـه اندازه وقتی کـه تحت نظر هستند ،دقت بـه خرج نمـی دهند .برای جلوگیری از دوری جویی مشاهده کننده ؛باید یک ارزیـاب مستقل بـه طور منظم مشاهده کنندگان را ارزیـابی کند و به آن ها بازخورد بدهد.
متغیرهای موثر بر اعتبار مشاهدات
در مصاحبه بدیـهی بـه نظر مـی رسد کـه گفته های بیماران بـه مصاحبه کنندگان لزوما همکاری نیست کـه در حالت عادی انجام مـی دهند.یـا درون مورد آزمون های فرافکن مـی توان درون این مورد کـه دیدن حیوانات وحشی،خون یـا دندان های بزرگ درون لکه های جوهر رورشاخ نشانـه پرخاشگری هست ،شک کرد.ضمن اینکه ادراک ها لزوما همان رفتارهای«واقعی»نیستند،اما درون مشاهده ظاهرا این امور روشن ترند.وقتی کودک به منظور همسالانش قلدری کند و این مشاهدات با گزارش های معلمان وی هماهنگی دارد،دیگر تردید زیـادی درون مورد اعتبار داده های مشاهده کنندگان باقی نمـی ماند.
اعتبار محتوا:
درطرح مشاهده رفتاری حتما رفتارهایی را مد نظر قرار داد کـه برای اه تحقیقاتی یـا بالینی ،مـهمند.معمولا محققان یـا متخصصانی کـه این گونـه نظام های مشاهده ای را تدوین مـی کنند،اعتبار محتوای نظام مورد نظر را تنظیم مـی کنند.فرایند مزبور حالت درونی دارد،یعنی یعنی نظام مورد نظر وقتی اعتبار دارد کـه متخصص بالینی نتیجه بگیرد معتبر است. حقوق طرح روانشناسی بالینی جونز و همکارانش درون تدوین نظام کد گذاری رفتاری ،این اشکال را برطرف د.آن ها ابتدا چند طبقه از رفتارهای نا مطلوب کودکان را مشخص و سپس آن ها را درون معرض درجه بندی قرار دادند.این محققان بـه کمک این درجه بندی های مادران توانستند بر قضاوت های پیشین خود درون مورد نا مطلوب و آزار دهنده بودن برخی رفتارهای انحرافی ،تاکید کنند.
اعتبار همزمان:
یکی دیگر از راه های بررسی اعتبار مشاهدات،این هست که آیـا درجه بندی های مشاهده ای با مشاهدات همزمان دیگران تناظر دارد یـا خیر.برای مثال؛آیـا درجه بندی پرخاشگری کودکان درون محوطه بازی ،بر مبنای مشاهدات،آنان توسط یک مشاهده کننده آموزش دیده ،با درجه بندی های همبازی های آنان هماهنگی دارد یـا خیر؟خلاصه اینکه آیـا درک کودک از پرخاشگری یکدیگر ،شبیـه درک مشاهده کنندگان است؟
اعتبار سازه:
نظام های مشاهده معمولا بر گرفته از یک چهارچوب نظری ضمنی یـا صریح است.برای مثال؛نظام کد گذاری رفتاری جونز و همکارانش(1975)بر گرفته از نظریـه های یـادگیری اجتماعی هست که درون آن پرخاشگری محصول یـادگیری های درون خانواده مـی باشد.هنگامـی کـه پاداش های پرخاشگری زیـاد باشد پرخاشگری روی خواهد داد.وقتی این پاداش ها دیگر مشروط بر پرخاشگری نشوند ،پرخاشگری روی نخواهد داد .پس اعتبار سازه نظام کد گذاری رفتاری،این گونـه ثابت مـی شود کـه آیـا رفتار پرخاشگرانـه کودک بعد از درمان بالینی کاهش یـافته هست یـا خیر:منظور از درمان بالینی هم آرایش مجدد وابستگی های اجتماعی درون خانواده بـه نحوی هست که مـیزان بروز پرخاشگری مشاهده شده ،کم شود.
سازو کارهای درجه بندی:مشخص واحد تحلیل اهمـیت زیـادی دارد.واحد تحلیل عبارت هست از؛مدت مشاهدات و نوع و تعداد پاسخ ها .برای مثال مـی توانیم قرار بگذاریم کـه هر حرکت فیزیکی یـا ژستی را هر چهار دقیقه یک بار،به مدت یک دقیقه ،ثبت کنیم .سپس اسن حرکات درون رابطه با متغیر تحت بررسی(پرخاشگری،حل مسئله یـا وابستگی)کد گذاری یـا درجه بندی مـی شوند.
خطای مشاهده کننده:
هیچ کامل نیست.باید دقت گزارش های مشاهده کنندگان را گاهگاهی بررسی کنیم .گاهی مشاهده گران برخی نکات را فراموش یـا چیزهایی را مشاهده مـی کنند کـه در واقع هرگز اتفاق نیفتاده اند.ممکن هست فریـاد یک کودک را فریـاد کودکی دیگر تلقی کنند.در برخی موارد دیگر نیز سو گیری بیش از خطا مطرح هست .مشاهده کننده بـه دلیلی ،یکی از اعضای خانواده را دوست ندارد؛در این حالت هرگاه فرصت کند ،درجه بندی غلط اندازی از وی بـه عمل آورد.گاهی نیز شخص مورد مشاهده درون آغاز مشاهده ،کاری مـی کند-مثل حل سریع یک مسئله یـا اظهار نامـه هوشمندانـه –که مشاهده کننده را تحت تاثیر قرار مـی دهد.بر اثر این نوع تاثیرات هاله ای،مشاهده کنده بیشتر احتمال دارد درون درجه بندی خویشاوندی از او بـه عمل آورد.سو گیری ها یـا خطاها از هر نوع کـه باشند ،باید قبلا درون جلسات آموزشی بـه مشاهده کنندگان،آموزش داده شوند.در جلسات بررسی گاه بـه گاه امکان بروز آن ها برطرف شود.
واکنش نشان دادن:
یکی دیگر از عوامل موثر بر اعتبار مشاهدات،واکنش نشان است.گاهی بیماران یـا آزمودنی ها با تغییر رفتارشان نسبت بـه مشاهده شدن خویش واکنش نشان مـی دهند.یک آدم پر حرف ناگهان کم حرف مـی شود .به هر حال واکنش نشان ،به اعتبار مشاهدات لطمـه مـی زند چون باعث مـی شود رفتار مشاهده شده صرفا رفتار طبیعی فرد نباشد.خطر واقعی واکنش نشان دان این هست که مشاهده کننده متوجه آن نیست .وقتی رفتار مشاهده شده یک نمونـه واقعی نیست ،امکان تعمـیم پذیری آن کاهش مـی یـابد.مشاهده کنندگان نیز ممکن هست نا خواسته روی رفتاری کـه قصد مشاهده ان را دارند تاثیر بگذارند یـا به منظور آن مزاحمت ایجاد کنند.
اعتبار بوم شناختی:
یکی از بزرگترین مشکلات روانشناسی اعتبار بوم شناختی است،که برانسویک سال ها پیش بـه آن اشاره کرد.سوال اصلی این هست که آیـا متخصص بالینی واقعا نمونـه های معرف رفتار را بدست مـی آورد یـا خیر،آیـا رفتار امروز مراجع رفتار معمول وی مـی باشد،یـا محصول یک محرک نا مشخص است؟آیـا پاسخ بـه کارت آزمون اندر یـافت موضوع نمونـه ای کافی هست تا درون موردساختار نیـازها احکام کلی بدهیم ؟آیـا مشاهده بیمارانی کـه قرار هست جراحی شوند،برای اظهار نظر درون مورد واکنش آنان بـه وضعیت های پر استرس دیگر کافی است؟اعتبار بوم شناختی درون سنجش رفتاری نشان مـی دهد کـه رفتارهای تحلیل شده یـا مشاهده شده چقدر معرف رفتار معلول شخص هستند.
توصیـه هایی به منظور بهبود پایـایی و اعتبار مشاهدات
1-رفتارهایی را انتخاب کنید کـه به مشاهدات شما ارتباط دارند و جامع ستند،رفتارهایی را کـه قابل مشاهده و بی واسطه هستند را برگزینید.
2-در گزینش رفتارها که تا حد امکان یک چهارچوب نظری صریح داشته باشید ،که شما را درون تعریف رفتارهای مورد نظر کمک کند.
3-از مشاهده کنندگان آموزش دیده ای استفاده کنید کـه پایـایی آن ها ثابت شده باشد و با قالب مشاهده عینی و استاندارد مورد نظرتان آشنایی داشته باشند.
4-اطمـینان حاصل کنید کـه قالب مشاهده ای مورد نظرتان را دقیقا مشخص کرده اید.از جمله واحد های تحلیل،فرم های درجه بندی،روش های مشاهده،طرح نمره گذاری و برنامـه مشاهده شده.
5-متوجه و مراقب منابع خطای بالقوه ای مانند سوگیری و نوسان تمرکز باشید.
6-امکان واکنش نشان افراد مورد مشاهده و تاثیر کلی آگاهی آنان از تحت مشاهده بودن را درون نظر بگیرید.
7-و بالاخره این نکته را درون نظر بگیرید کـه مشاهدات شما واقعا چقدر معرف رفتار مورد نظر هستند و بر اساس آن ها چقدر مـی توانیم حکم کلی بدهید.
نقش بازی
نقش بازی ،فن دیگری هست که سابقه طولانی درون سنجش رفتاری دارد .راتر ویکنز(1948) سال ها قبل ،استفاده از این فن را درون سنجش رفتار پیشنـهاد د.گولد فروید و دیویسون(1994) نیز نقش بازی یـا تمرین رفتاری را شیوه ای به منظور آموزش الگوهای جدید پاسخ مـی دانند.اگرچه نقش بازی یک فن بالینی قدیمـی هست ،ولی سنجش گرهای رفتارگرا مطالعات منظم کمـی درخصوص مشکلات روش روانشناختی آن انجام داده اند .از جمله خصوصیـات ایجابی ،هنجاریـابی روش ها ،اثرات هاله ای ارزیـاب ها و نمونـه گیری هست که از جمله مشکلات مطرح درون انتخاب های نقش هستند.
از نقش بازی درون رابطه با جرات ورزی سنجش مـهارت های اجتماعی بسیـار استفاده شده هست .بدیـهی هست که فنون نقش بازی ،فنون جدیدی نیستند .آن ها سال هاست کـه بعنوان فنون درمان بخش مورد استفاده قرار گرفته اند.متخصصان بالینی رفتار گرا بـه این دلیل بـه این فنون نقش بازی علاقه مندند کـه روش های ساده و موثری به منظور نمونـه گیری از مـهارت ها و کاستی ها رفتاری مراجعان مـی باشند .البته نمـی توان فرض را بر این گذاشته کـه مـهارت های رفتاریب شده درون حین درمان لزوما درون دنیـای واقعی نیز مورد استفاده قرار مـی گیرند.یک مثال درون این مورد وقتی هست که درمانجویی کـه برای افزایش مـهارت جرات ورزی بـه درمانگر مراجعه کرده هست ،نقش فردی را برعهده بگیرد کـه باید درون موقعیتی خاص از حق خود دفاع کند.مثلا وی نقش فردی را بر عهده مـی گیرد کـه در رستوران حتما به کیفیت غذا اعتراض کند.در این موارد،درمانگر نقش طرف مقابل را بر عهده مـی گیرد،هر چند نقش ها را با هم عوض مـی کنند.
سنجش رفتاری شتاختی
محور سنجش رفتاری شناختی،این هست که شناخت ها و افکار مراجعان(از خود انگاره که تا گفتگو با خود)نقش مـهمـی درون رفتار بازی مـی کنند.مـیچینبام(مایکنبام)(1977) حامـی رویکردهای کارکردی- شناختی است.منظور وی نیز این هست که درون طراحی راهبرد مداخله ای ،باید فرایند های فکری مراجعان را نیز تحلیل کارکردی کرد.برای تعیین این کـه کدام شناخت ها(با عدم وجود کدام شناخت)به عملکرد رضایت بخش کمک مـی کنند .جلوی عملکرد رضایت بخش را مـی گیرند و این عمل تحت چه شرایطی روی مـی دهد،باید پرسش نامـه دقیقی درون مورد راهبردهای شناختی داشته باشیم .پارو هولون(1988)روش های جهت سنجش کارایی شناختی مطرح د.
برای مثال ،مـی توانیم بـه مراجعان یـاد بدهیم «بلند فکر کنند» یـا افکارشان را فورا بـه زبان بیـاورند .آن ها مـی توانند افکار و احساسشان را درمورد یک رشته صحبت های ضبط شده (مثل صحبت های پر استرس یـا صحبت هایی کـه مضمون ارزیـابی اجتماعی دارند)بازگو کنند،یـا مقیـاس هایی را پر کنند کـه ماده هایش درون مورد شناخت سازگارانـه یـا ناسازگارانـه گذشته آن ها است.همچنین مـی توانند افکارشان را درون برابر برخی محرک ها (مثل موضوعات یـا مسایل مطرح شده)نام ببرند.یک نمونـه از سنجش شناختی ؛کارهای سنگن و همکارانش(1988)است .آن ها بـه کمک پرسشنامـه سبک اسنادی دریـافتند افراد افسرده بعد از شناخت درمانی،تبیین های سالم تری درون مورد رویدادها ارائه مـیدهند.
روش بالینی
روش مطالعه موردی کـه یک روش بالینی مـی باشد؛عبارت هست از بررسی دقیق مراجع یـا بیماری کـه تحت درمان است.مطالعات موردی شامل مصاحبه ،پاسخ های آزمون ها ،شرح درمان ها و همچنین شرح حال ها،زندگی نامـه ها ،نامـه ها ،خاطرات ،اطلاعات مربوط بـه جریـان زندگی،سوابق پزشکی و مواردی از این قبیل مـی شود.به عبارت دیگر مطالعه موردی بررسی و توصیف دقیق یک انسان است.این گونـه مطالعات درون بررسی رفتار نابهنجار و توصیف روش های درمانی سابقه طولانی دارند.ارزش این روش نیز از این جهت هست که منبع غنی و سرشاری از درک و شناخت انسان هاست و مولد فرضیـه هست و مـی تواند پیش درون آمد تحقیقات علمـی باشد.بررسی شرح حال بالینی ،به عنوان یک روش تحقیق 4 امتیـاز دارد:نخست؛این روش مصنوعی نیست.این روش درون مورد شخص واقعی هست که مشکلی واقعی دارد .دوم ؛شرح حال بالینی مـی تواند پدیده ای را بـه صورت مستند ارائه دهد کـه به قدر نادرو نامانوس است،که احتمالا نمـی توان توسط شیوه های استاندارد دیگر آن را مورد کاوش قرار داد.سوم،شرح حال بالینی ،منبع اصلی فرضیـه ها درباره سبب شناسی و مداوای نابهنجار هست و چهارم این کـه یک شرح حال بالینی قانع کننده مـی تواند شواهدی را درون جهت تایید فرضیـه های کـه عموما پذیرفته شده هست فراهم آورد.شرح حال بالینی ،4 نقطه ضعف نیز دارد.که عبارتند از:
گزینشی بودن:
شواهد گزارش شده مـی تواند تحریف شده باشد .گزارش های بالینی تقریبا همـیشـه رویدادهای گذشته و اغلب گذشته دور را بررسی مـی کنند.بیمار ممکن هست برای پرداختن بـه چیزی دلایل شخصی داشته باشد.مثلا ممکن هست بخواهد خود را از قید سرزنش آزاد کند ،یـا برعبه گناهش تاکید کند .او درون انجام این کارها ممکن هست شواهدی را انتخاب کرده باشد کـه به این اه کمک کند .امکان دارد درمانگر بـه نظریـه خاصی معتقد باشد کـه مـی تواند شواهد را تحت تاثیر قرار دهد.
فقدان قابلیت تکرار:
از آنجایی کـه شرح حال ها بخشی از جریـان زندگی واقعی اند ،تکرار پذیر نیستند .اگر ما بتوانیم مشاهده ای را دقیقا تکرار کنیم ،خواهیم توانست جزئیـات ان را بـه دقت از نظر بگذرانیم و مطمئن شویم کـه این مشاهده بـه همان صورتی کـه برای ما گزارش شده ،اتفاق افتاده است.اگر یک مشاهده بتواند تکرار شود ،شانس بیشتری داریم کـه تعیین کنیم علت آن چه چیزی بوده هست ،زیرا مـی توانیم فقط یک عنصر آن را تغییردهیم و ببینیم کـه آیـا آن مشاهده تغیر مـی کندیـا خیر .اما این کار نمـی تواند درون مورد شرح حال ها انجام داد زیرا آن ها از جنبه ای بـه جنبه ای یـا از فردی بـه فرد دیگر فرق دارند.
فقدان عمومـیت:
حتی یک شرح حال متقاعد کننده مخصوص یک فرد است.آیـا همـه افسردگی ها با کاهش یـا افزایش علایم نباتی شروع مـی شود ؟یک شرح حال متقاعد کننده مخصوص یک فرد است.یک شرح حال واحد مـی تواند درون بهترین حالت فقط بـه ما بگوید کـه یک افسردگی ،با چه علایمـی آغاز مـی شود.
شواهد ناکافی به منظور علیت:
شرح حال های بالینی واحد،به ندرت ما را درون مورد سبب شناسی متقاعد مـی کنند درون اغلب موارد ،چندین رویداد وجود دارد کـه هر یک از آن ها مـی توانند علت باشند و در مواقعی اصلا رویداد واضحی وجود ندارد.
همـه گیر شناسی (Epidemiology)
همـه گیر شناسی عبارت هست از بررسی مـیزان بروز ،شیوع و توزیع بیماری ها یـا امراض،در یک جمعیت معین.در همـه گیر شناسی از چند اصطلاح زیـاد استفاده مـی شود .مـیزان بروز (Incidence)عبارت هست از تعداد مورد های جدید بیماری کـه در یک مدت معین ایجاد شده اند و به ما مـی گوید کـه آیـا تعداد موارد جدید بیماری یـا اختلال درون حال افزایش هست یـا خیر.
شیوع (Prevalence) یعنی مـیزان کلی موارد (اعم از قدیمـی و جدید)در یک محدوده زمانی معین.برای مثال بروز بـه ما مـی گوید آیـا تعداد ایدز امسال نسبت بـه پارسال بیشتر بوده هست نشان دهنده مـیزان بروز است،ولی شیوع تخمـین مـی زند کـه چند درصد از جمعیت مورد نظر دچار بیماری یـا اختلال هستند.برای مثال؛طبق تخمـین مـیزان شیوع عمری اسکیزوفرنی1% است.یعنی هر عضو جامعه ،1% احتمال دارد درون طول عمر خود دچار این اختلال شود.یک نمونـه مشـهور همـه گیرشناسی،تحقیقی با عنوان «مصرف سیگار و سلامتی» است.
در این تحقیق،با روش ساده شمارش و برقراری همبستگی مشخص شد سیگار کشیدن و سرطان ریـه با هم ارتباط دارند.اگرچه درون این باره کـه آیـا سیگار کشیدن علت سرطان ریـه هست یـا خیر،همچنان بحث وجود دارد.ولی رابطه سیگار کشیدن و سرطان ریـه مشخص بود(برای مثال،در حدود 90%سرطان ریـه مردان با سیگار کشیدن آنان مرتبط بود و مقدار مدت سیگار کشیدن با سرطان همبستگی مثبت داشت).البته همبستگی های بدست آمده درون هر مواردی علت های احتمالی را نشان مـی دهند،نـه علت های قطعی را.بخش قابل توجهی از همـه گیر شناسی درون قالب نظر سنجی و مصاحبه انجام مـی شود .ولی داده های نظر سنجی و مصاحبه ،مشکلات و معضلات بالقوه ای دارند.برای مثال مشکلات روانی را چگونـه تعریف مـی کنیم و مورد ها را چگونـه مـی شماریم؟سرکشی صرف بـه درمانگاه ها و بیمارستان ها بـه معنای نادیده گرفتن سایر محل ها هست .این مشکلات وقتی تشدید مـی شوند کـه اختلالات خفیف تر را بررسی مـیکنیم.
در حقیقت بـه روشـهای عینی تعریف و اندازه گیری مشکلات نیـاز داریم .مشکل دیگر نظر سنجی ها این هست که گاهی پاسخ دهندگان احساس مـی کنند باید«حرف های خوب»بزنند.آن ها سعی مـیکنند چیزهایی بگویند کـه از لحاظ اجتماعی مقبولیت دارند به منظور مثال ممکن هست منکر نشانـه های شدید روانی خود شوند(نشانـه هایی مثل توهم)چون از بازگو آن ها خجالت مـی کشند.علاوه بر این برخی از پاسخ گویـان حتما خاطرات سال های دور را بـه یـاد آورند،این گونـه بازنگری ها با تحریف و حذف همراه است.
روش های همبستگی
همـه گیر شناسی غالبا بر روش های همبستگی مبتنی هست ،یعنی بررسی و اندازه گیری همبسته های (عوامل خطر)بیماری یـا اختلال .در این گونـه تحقیقات هدف تعیین مـیزان هماهنگی تغییرات دو متغییر است.با این روش ها مـی توانیم بفهمـیم کـه آیـا متغییر الف با ب رابطه داردیـا خیر.برای مثال با کمک این روش مـیتوان فهمـید کـه آیـا بین الگوهای نمرات هوش و تشخیص های روانپزشکی رابطه وجود دارد؟آیـا بین ت و افسردگی رابطه ای است؟مطالعات همبستگی نا بهنجاری،چند امتیـازو یک نقطه ضعف مـهم دارند.به کارگیری همبستگی امکان مشاهده دقیق و کمـی رابطه بین متغیرها را فراهم مـی آورد.همچنین از آنجایی کـه این مشاهدات درون مورد پدیده طبیعی هستند.مطالعات همبستگی مانند مطالعات آزمایشگاهی مصنوعی نیستند.از این گذشته وقتی امکان انجام آزمایش ،به دلایل علمـی یـا اخلاقی وجود نداشته باشند ،مطالعات همبستگی جایگزین خوبی هستند.از بعد منفی ؛مـهمترین نقطه ضعف درون اجرای مطالعات همبستگی ،این هست که علت یک پدیده خاص را معمولا نمـی توان مجزا کرد ،شخص مـی تواند بـه کشف علت نزدیک ترشود اما به منظور تعین دقیق تر علیت ،روش های دیگری چون روش آزمایشگاهی لازم است.
فن همبستگی:
برای برقراری همبستگی بین دو متغیر ابتدا باد دو نوع مشاهده داشته باشیم .برای نمونـه ،فرض کنید دو آزمون را روی 10 نفر اجرا مـی کنیم .یک آزمون،اضطراب و آزمون دیگر اعتقاد و کنترل بیرونی را اندازه مـی گیرد.نتیجه برقراری این همبستگی،ضریب همبستگی است.این ضریب نشان مـی دهد کـه بین این دو رابطه وجود دارد یـا خیر.ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون شاخصی هست که نشان مـی دهد دو متغیر چقدر رابطه دارند .علامت آن هم حرف r هست که بین +1 تا-1 تغییر مـی کند.وقتی r برابر +1 است؛یعنی ارتباط دو متغیر کامل و مثبت است.وقتی r برابر -1 است؛یعنی رابطه کامل ومنفی است.روش های همبستگی نمـی تواند علت و معلول را مشخص کنند،پس نمـی توانیم صرفا بر اساس همبستگی ادعا کنیم کـه فلان متغیر علت همان متغیر بوده است.حتی اگر این ادعا خیلی منطقی بـه نظر برسد.برای مثال فرض کنید محقق کشف کند کـه بین اسکیزوفرنی محصول افزایش انتقال دهنده عصبی بـه نام دوپامـین درون دستگاه عصبی مرکزی رابطه ای هست،آیـا این بـه معنای آن هست که اسکیزوفرنی محصول افزایش دوپامـین است،یـا این کـه اسکیزوفرنی موجب مـی شود سطح دوپامـین بالا برود؟شاید هم عامل سومـی درون کار است. روش های همبستگی مـی توانند بی اعتباری فرضیـه علت و معلولی را نشان بدهند.اگر متغیرالف علت متغیر ب هست ،پس حداقل حتما با یکدیگر همبستگی داشته باشند و پیدا ن رابطه معنا دار بین آن ها فرضیـه ما را نقص و رد مـی کند.همچنین اگرچه استنباط های علیتی براساس ضرایب همبستگی امکان پذیر نیستند ولی نمـی توان گفت اصلا روابط علت و معلولی درون بین نیست.
تحلیل عاملی
تحلیل عاملی الهام گرفته از راهبرد همبستگی هست و روابط همزمان چند متغیر را نشان مـی دهد .در این روش آماری از یک رشته همبستگی های مجزا استفاده مـی شود که تا تغییر ملموس متغیر ها مشخص و ارتباط کارکردی آن ها تعیین گردد.زمانی کـه متغیرها همزمان با یکدیگر تغییر مـی کنند نتیجه مـی گیریم کـه وجه اشتراکی بین آن ها وجود دارد.
تحقیق بعد رویدادی(Ex-Post Factor Research) (علی- مقایسه ای)
روش های علی –مقایسه ای یـا روش های بعد رویدادی معمولا بـه تحقیقاتی گفته مـی شود کـه در آن پزوهشگر با توجه بـه متغیر وابسته (حاضر)به بررسی علل احتمالی وقوع آن (در گذشته)مـی پردازد.به عبارت دیگر تحقیق علی-مقایسه ای گذشته نگر بوده و سعی بر آن دارد کـه از معلول بـه علت احتمالی پی ببرد.به تحقیقات علی- مقایسه ای ،پس رویدادی نیز گفته اند؛زیرا علت و معلول(متغیر مستقل و وابسته)پس از وقوع مورد بررسی قرار مـی گیرد.استفاده از این طرح بـه این دلیل هست که درون برخی از موارد علت«خصیصه ای »بوده و قابل دستکاری نمـی باشد ،مانند ت.در بعضی مواقع دیگر علت خصیصه ای نیست ولی دستکاری آن از کنترل محقق خارج و یـا غیر انسانی است.
مقایسه تحقیقات بعد رویدادی و همبستگی؛تحقیقات علی – مقایسه ای و همبستگی هر دو تحت عنوان تحقیقات غیر آزمایشگاهی (توصیفی)دسته بندی مـی شوند.زیرا درون آن ها متغیر مستقل وجود ندارد.تحقیقات علی-مقایسه ای اگرچه درون بعضی کتاب ها بـه عنوان یکی از روش های تحقیق به منظور مطالعه روابط علی و معلولی مطرح مـی شود ولی درون واقع روش خاصی به منظور تحلیل داده های رابطه ای نیست.بعضی از نویسندگان با روش تحقیق علی – مقایسه ای را بـه علت ساده تر بودن تکنیک های آماری آن به منظور محققان تازه کار توصیـه مـی کنند.
رویکردهای مقطعی و طولی
در طرح مقطعی ،افرادی کـه سنین مختلفی دارند،به طور همزمان مورد ارزیـابی یـا مقایسه قرار مـی گیرند.در طرح طولی ،یک گروه آزمودنی به منظور مدتی طولانی تحت نظر گرفته مـی شوند.رویکرد های مقطعی از نوع همبستگی هستند زیرا محقق نـه مـی تواند سن آزمودنی ها را تغیر بدهد و نـه مـی تواند آزمودنی ها را درون گروه های متفاوت سنی دستکاری کند .چون درون هر گروه سنی آزمودنی های متفاوتی حضور دارند و نمـی توان فرض کرد کـه نتیجه بررسی محصول تغییرات سنی هست .بلکه فقط نشانگر تفاوت های گروه سنی موجود مـی باشد.این تفاوت را مـی توان معلول زمانـه ای کـه آزمودنی ها درون آن بزرگ شده اند درون نظر گرفت نـه سن آن ها.برای مثال؛ممکن هست 65 ساله ها قناعت کارتر از 35 ساله ها باشند ،که این بخاطر تفاوت سنی دو گروه نمـی باشد بلکه بـه خاطر تفاوت دوره ی زمانی این دو گروه مـی باشد.در مطالعات طولی ،در طول یک دوره اطلاعاتی درون خصوص گروهی از انسان ها جمع آوری مـی شود.این نوع مطالعات بـه محقق اجازه مـی دهند درون مورد روابط زمانی عواملی کـه با هم تغییر مـی کنند حدس های بهتری بزند.همچنین مشکل متغیر سوم مطالعات همبستگی را برطرف مـی کنند .مثلا فرض کنید مـی دانیم کـه حالات افسردگی درون طول عمر یک انسان بروز مـی کنند و محو مـی شوند اگر افسردگی مسبب همبستگی داشتن لاغر شدن شدید و کاهش اعتماد بـه نفس است،پس لاغر شدن و کاهش اعتماد بـه نفس حتما همگام با حالات افسردگی تغییر کنند.مشکلات اصلی درون مطالعات طولی مشکل عملی هستند.این مطالعات پر هزینـه اند و به صبر زیـاد و استمرار درون رهبری برنامـه تحقیقاتی احتیـاج دارند.چون تحقیقات طولی وقت و هزینـه زیـادی مـی طلبند بنابراین بـه قدر کافی ار آن ها استفاده نمـی شود.
روش آزمایشی
برای مشخص روابط علت و معلولی رویدادها حتما از روش های آزمایشگاهی استفاده کنیم .برای مثال،قصد داریم تاثیر مـیزان اضطراب را بر مـیزان یـادگیری افراد بررسی کنیم .این بررسی شامل چند ویژگی مـهم یک تحقیق آزمایشی هست .بررسی مورد نظر درون کنتیکت و در آسایشگاه سالمندان انجام گرفت .ساکنان این آسایشگاه 65 که تا 90 ساله بودند.در گروه آزمایشی 47 آزمودنی وجود داشت.به آزمودنی وجود داشت بـه آزمودنی ها گفته شده بود کـه خودشان مـی توانند تصمـیماتی بگیرند .برای مثال آن ها حق داشتند دکوراسیون اتاقشان را انتخاب کنند .همچنین محل ملاقات با ملاقات کنندگان را خودشان مشخص کنند و مواردی از این قبیل .در گروه گواه 24 آزمودنی حضور داشتند ،که درون موارد اشاره شده حق تصمـیم گیری نداشتند .این دو گروه از لحاظ برخی متغیر ها همتا شده بودند .مثلا وضعیت سلامتی ،سطح رفاه اقتصادی –اجتماعی و سازگاری روانی .این دو گروه با وجود این همتا سازی ،سه هفته بعد درون مورد برخی از متغیر ها مثل مـیزان هوشیـاری ،شادی ،احساس کلی آسایش ،دفعات حضور درون سینما و انجام فعالیت های گروهی تفاوت معنا داری داشتند.در فرضیـه آزمایشی مبنی بر اینکه افزایش اضطراب موجب کاهش یـادگیری مـی شود،متغیر مستقل(Independent variable) متغیری هست که درون اختیـار محقق هست و محقق آن را دستکاری مـی کند و انتظار مـی رود کـه علت رفتار آزمودنی ها باشد.متغیر وابسته(Dependent varuable) کـه انتظار مـی رود با تغییر متغیر مستقل تغییر کند ،در این بررسی مـیزان اضطراب متغیر مستقل هست و مـیزان یـادگیری افراد ،متغیر وابسته .زمانی کـه دستکاری متغیر مستقل تغییراتی را درون متغیر وابسته ایجاد مـی کند،اثر آزمایشی (Experimental Effect) بـه وجود مـی آید.
طرح های مـیان گروهی و درون گروهی
در طرح مـیان گروهی دو مجموعه مجزا از آزمودنی ها داریم،که هر یک بـه نوع خاصی درمان مـی شوند.برای مثال؛بررسی کارایی درمان را درون نظر بگیریم .این بررسی درون ساده ترین شکل خود شامل یک گروه آزمایشی(مثلا گروهی کـه نوع خاصی از درمان را دریـافت مـی دارد)است با گروه گواه (گروهی کـه درمان نمـی شوند)مقایسه مـی گردد.در طرح درون گروهی بیمار درون مقاطع مختلف مورد ارزیـابی و مقایسه قرار مـی گیرد.فرض کنید مـی خواهیم تاثیرات منتظر ماندن درون لیست انتظار شش هفته ای را مورد مطالعه قرار دهیم،ولی پیش از آن سنجش های مختلفی بـه عمل مـی آوریم (مقطع الف).شش هفته بعد ،درست قبل از شروع درمان ،بیمار را مجددا مـی سنجیم،(مقطع ب).در پایـان درمان(مقطع ج) نیز بیماران را به منظور سومـین بار مـی سنجیم و گاهی آنان را پی گیری مـی کنیم (مقطع د) و در نـهایت تغییرات را با هم مقایسه مـی کنیم .طرح درون گروهی انواع مختلفی دارد،ولی نقطه قوت مـهم آن ،استفاده از آزمودنی های بسیـار کمتر است.
اعتبار درونی:گاهی آزمایش،اعتبار درونی ندارد.یعنی مطمئن نیستیم نتیجه حاصل ،واقعا ناشی از دستکاری متغیر مستقل باشد.در برخی بررسی ها حتی گروه گواهی وجود ندارد کـه که با گروه آزمایشی مقایسه شود.در این بررسی تغییرات مشاهده شده مـی توانند نتیجه متغیر دیگری باشند .عاملی دیگری کـه علاوه بر عدم وجود گواه اعتبار درونی را کم مـی کند ،انتظارات است.وقتی محقق یـا آزمودنی انتظار یک نوع نتیجه خاص را دارند ،همان نتیجه نیز حاصل مـی شود.در چنین مواقعی انتظارات باعث بدست آمدن نتیجه مزبور مـی شود،نـه دستکاری آزمایشی متغیر مستقل .به این پدیده اثر دارونما(Placebo) یـا پلاسیبو گفته مـی شود.برای مثال؛مردم وقتی متقاعد مـی شوند مست کرده اند،مثل مست ها رفتار مـی کنند،حتی اگر نخورده باشند و فقط فکر کنند مست اند.معمولا به منظور جلوگیری از تاثیر انتظارات آزمایشگرها یـا آزمودنی ها ؛از روش دو سر کور (Double-Blind Experiment) استفاده مـی شود.در این روش آزمایشگر ها و آزمودنی ها نمـی دانند از چه نوع درمان یـا رویـه ای استفاده مـی شود.برای مثال؛محققی کـه تاثیرا ت دارو را بررسی مـی کند ،هنگام توزیع دارو نمـی داند کدام بـه کدام است.آزمایشی کـه در آن فقط آزمودنی نمـی داند کـه دارو یـا دارونما دریـافت کرده است.آزمایش بی خبری یک سره ،یـا آزمایش یک سر کور ( Single-Blind Experiment)نامـیده مـی شود.بنابراین وقتی آزمایش ها اعتبار درونی دارد کـه فقط متغیر مستقل باعث تغییر متغیر وابسته شده باشد ،نـه سایر متغیر های مزاحم و مداخله گر.
اعتبار بیرونی:
یک تحقیق واقعی وقتی اعتبار بیرونی دارد کـه نتایج آن را بتوان تعمـیم داد.در بسیـاری از موارد نتایج بدست آمده درون آزمایشگاه را نمـی توان درون زندگی واقعی بـه کار برد .بدترین اشتباه این هست که فرض کنیم چون درون موقعیت (الف)فلان نتایج بدست آمده هست در موقعیت (ب)هم خود بـه خود همان نتایج بدست مـی آید.اگرچه درون تحقیقات آزمایشگاهی معمولا متغیرها بیشتر کنترل مـی شوند ،ولی «تصنعی»بودن آن ها که تا حدودی جلوی تعمـیم نتایج را مـی گیرند .پس از اعتبار بیرونی بر قابلیت تعمـیم پذیری نتایج مـی توان تکیـه کرد.هر چه آزمایش ها طیبیعی تر باشد ،اعتبار بیرونی شان بیشتر است.
فرا تحلیل (Meta-Analysis):
ممکن هست برای بررسی پیـامد روش درمانی خاص ،پژوهش های زیـادی انجام پذیرد.مثلا فرض کنیم پژوهشگران مختلف اثر بخشی رفتار درمانی شناختی را درون درمان افسردگی مورد بررسی قرار دهند و برای این منظور پژوهش هایی انجام مـی شود کـه از جهاتی از جمله نمونـه و مشخصات افراد نمونـه با هم تفاوت هایی داشته باشند.چنانچه پژوهشگر بخواهد بدون درون نظر گرفتن ویژگی های خاص هر پژوهش ،به طور کلی بـه این سوال پاسخ دهد کـه آیـا رفتار درمانی شناختی درون درمان افسردگی موثر هست یـا نـه،در چنین حالتی لازم هست از روش فرا تحلیل استفاده شود و از طریق ادغام آماری نتایج حاصل از تک تک پژوهش ها،به سوال پژوهشی پاسخ داده شود.پس این روش یک تحلیل کلی از سایر تحقیق ها درون رابطه با یک موضوع خاص است.فراتحلیل یک مشکل بزرگ روش شناختی دارد.هر مطالعه ای صرفنظر از این کـه تا چه اندازه خوب اجرا شده باشد ،فقط یک رای بـه دست مـی آورد .بنابراین مطالعه ای کـه از نمونـه بزرگی استفاده مـی کند و به خوبی کنترل شده است،با مطالعه ای کـه از نمونـه کوچکی استفاده مـی کند کـه به اندازه کافی کنترل نشده است،ارزش برابر دارد.
تحقیقات تشابهی
تحقیقات تشابهی شامل مطالعاتی هست که درون آزمایشگاه صورت مـی گیرند و اعمال کنترل درون آن ها آسان تر است،ولی شرایط شبیـه زندگی واقعی بر آن حاکم هست .این،تحقیقات عمدتا به منظور مشخص ماهیت آسیب های روانی و درمان انجام مـی شوند.برای مثال وقتی واتسون و رینر(1920) به منظور نشان نحوه یـادگیری ترس شدید از موش های سفید توسط آلبرت ،آزمایشی ترتیب دادند،شرایطی مشابه شرایط یـادگیری ترس های شدید درون زندگی واقعی ایجاد د.مساله تعمـیم نتایج درون مطالعات تشابهی بیشتر نمود مـی یـابد.برخی از محققان با استفاده از حیوانات درون تحقیق تاکید دارند،زیرا مشکلات روش شناختی درون تحقیق روی انسان ها را ندارد،ما روی حیوان کنترل کاملی داریم .عده ای از محققان ،طرفدارراهبرد چند متغیری هستند .در این نوع تحقیق ،آزمایشگر ضمن اعمال نـه چندان زیـاد کنترل ،به طور همزمان چند اندازه گیری را روی شخص انجام مـی دهد.برای نمونـه از نتایج پرسش نامـه ها،اسناد و مدارک مربوط بـه زندگی افراد ،مشاهده و موارد دیگر استفاده مـی کند.سپس بین داده های حاصل،همبستگی برقرار و آن ها را تحلیل عاملی مـی کند.چون این روش روی پدیده ها یی کـه به طور طبیعی روی مـی دهند،تمرکز دارد و قادر هست به طور همزمان چند متغیر را بررسی کند ،از نظر بسیـاری از محققان راهبرد بهتری است.ولی این روش مثل دیگر رویکردهای همبستگی محدودیت های خاص خود را دارد.
طرح های تک آزمودنی(Single Subject)
طرح های یک موردی محصول رویکردهای رفتاری و عاملی است.این طرح ها با روش های آزمایشی و مطالعات موردی شباهت هایی دارند.برای مثال؛آزمایشگر درون شرایط مختلفی رفتار آزمودنی را اندازه مـی گیرد و از این جهت شبیـه فنون آزمایشی هست .اما درون این طرح ها فقط بر پاسخ های یک آزمودنی تاکید و تمرکز مـی شود ،که از این نظر شبیـه بـه مطالعه موردی است.این نوع تحقیق معمولا با تهیـه یک خط پایـه شروع مـی شود .برای تهیـه خط پایـه،رفتار آزمودنی قبل از انجام هر گونـه مداخله ثبت مـی شود –برای مثال؛تعداد حملات اضطرابی درون هر هفته مشخص مـی شود ،پس از تهیـه یک خط پایـه پایـا ،مداخله صورت مـی گیرد.سپس تاثیرات این مداخله،با مقایسه خط پایـه رفتار بعد از مداخله تعیین مـی شود.مطالعات یک موردی بـه آزمایشگر امکان مـی دهد روابط علت و معلولی را مشخص کند .دلیل دیگر استفاده از طرح های موردی ،دشواری یـافتن آزمودنی های کافی به منظور همتا سازی یـا گماردن تصادفی آنان درون گروه های گواه است.مطالعات یک موردی تعداد افراد مورد نیـاز را کم مـی کنند.
طرح ABAB :طرح ABAB بـه محقق اجازه مـی دهد با مشاهده منظم تغییرات رفتاری آزمودنی درون شرایط درمان و عدم درمان ،کارایی درمان ها را بررسی کند.به این دلیل نام آن را ABAB گذاشته اند؛که بعد از دوره پایـه اولیـه (A)،دوره ی درمان (B)،شروع مـی شود.سپس بازگشت بـه خط پایـه (A) و دومـین دوره درمانی(B) را داریم.
محققان با استناد بـه دوره بازگشت ،که حد فاصل دو دوره ی درمان است،نشان مـی دهند کـه یک رابطه ی علت و معلولی بین دو متغیر وجود دارد.یکی از اشکالات روش ABAB این هست که قطع درمان از جهاتی اخلاقی نیست،البته اهمـیت این مساله بـه شرایط خاص تحقیق بستگی دارد.
طرح های چند خط پایـه ای:
گاهی امکان استفاده از دوره بازگشت وجود ندارد .گاهی با معذوریت های اخلاقی مواجه ایم و گاهی درمانگرها درون محیط های تحقیقات بالینی نمـی خواهند مراجعان درون شرایطی قرار بگیرند کـه رفتارهای نامطلوب آنان را دوباره برانگیزند.در چنین شرایطی از طرح چند خط پایـه ای استفاده مـی کنندوآن ها دو یـا چند رفتار را جهت تحلیل بر مـی گزینند.مثلا فرض کنید بیماری کـه بستری است،در زمـینـه رفتار مسئولانـه مشکلات شدید دارد؛اتاقش را تمـیز نمـی کند،نظافت را رعایت نمـی کند یـا سر وقت به منظور انجام وظایفش حاضر نمـی شود.اطلاعات پایـه درون مورد رفتارش درون زمـینـه های شخصی و کاری جمع آوری مـی شوند ،سپس هر وقت امور شخصی خودش را مسئولانـه انجام مـی دهد،فورا پاداش مـی گیرد ولی به منظور انجام مسئولانـه کارها و وظایفش پاداشی بـه او داده نمـی شود .اگر رفتار مسئولانـه وی درون زمـینـه کارهای شخصی بعد از پاداش گرفتن افزایش یـابد،ولی درون زمـینـه کارها و وظایف افزایش نیـابد،یک عامل ناشناخته و کنترل نشده دیگر بـه جز پاداش درون بین هست اما اگر پاداش ها باعث افزایش رفتار مسئولانـه وی درون کارهایش نیز بشوند،ظاهرا علت این افزایش رفتار مسئولانـه همـین پاداش ها بوده است.
طرح های مرکب
فنون آزمایشی و همبستگی ،گاهی بـه صورت طرح مرکب مورد استفاده قرار مـی گیرند.در این نوع طرح ها آزمودنی ها بـه دو گروه تقسیم مـی شوند .(اسکیزوفرنیک ها درون مقابل ناهنجار ها)و سپس هر گروه تحت یک نوع شرایط آزمایشی قرار مـی گیرند .به این ترتیب متغیرهایی مثل روان پریشی یـا بهنجاری توسط محقق دستکاری یـا القا نمـی شوند،در عوض بین آن ها و شرایط آزمایشی همبستگی برقرار مـی شود.به عنوان مثال فرض کنید قرار هست کارایی سه نوع درمان (دستکاری آزمایشی)را بررسی کنیم.بیماران را بر اساس شدت بیماری آنان(متغیر طبقه بندی)به دو گروه تقسیم مـی کنیم .آیـا کارایی درمان بـه نسبت شدت بیماری تغییر مـی کند /طرح های مرکب درون دریـافت اینکه چه درمانی به منظور چهی مناسب تر هست ،به ما کمک مـی کنند .البته نباید فراموش کنیم کـه در طرح های مرکب مانند روش همبستگی هیچ یک از عوامل دستکاری نمـی شوند.
معنا داری آماری و معنا داری عملی
پس از مصاحبه آماره ها و شاخص ها (مثلا ضریب همبستگی)باید راجع بـه معنا داری عدد بـه دست آمده تصمـیم گیری کنیم .طبق سنت اگر ارزش بدست آمده (فقط درون 5 درصد موارد)به طور شانسی بدست آید،از لحاظ آماری معنا دار است.به این ترتیب ارزش بدست آمده درون سطح 5% معنا دار است.معمولا اینگونـه نوشته مـی شود P< %5 و هر چه همبستگی بیشتر باشد ،احتمال معناداری بیشتر خواهد بود.اما وقتی تعداد آزمودنی ها زیـاد هست حتی مقادیر نسبتا کم همبستگی نیز معنا دار خواهد بود .باید بین معنا داری آماری و معنا داری عملی نتایج آماری فرق بگذاریم .وقتی تعداد آزمودنی ها 180 نفر است؛همبستگی 19% معنا دار هست ،اما وقتی تعدادشان سی نفر هست ؛همبستگی 3% نیز معنا دار نیست .پس حتما بین معناداری آماری و عملی فرض بگذاریم.
تحقیق و اصول اخلاقی
در تحقیق نیز ملاحظات اخلاقی مـهمـی مطرح است.آزمودنی ها نیز مثل بیماران حقوقی دارند و محققان درون برابرشان مسئولند. انجمن روانشناسی آمریکا درون سال 1992 نسخه تجدید نظر شده معیـارهای اخلاقی تحقیقات انسانی را منتشر کرد.در اینجا این معیـارها را بـه طور خلاصه مرور خواهیم کرد .طبق این معیـارها ،محققان موظفند:
1-تحقیق خود را مطابق معیـارهای شناخته شده صلاحیت علمـی و اصول اخلاقی تدوین کنند .
2-به رفاه و آسایش آزمودنی ها،افراد درگیر درون تحقیق و حیوانات احترام بگذارند .
3-رعایت نکات اخلاقی درون تحقیق را تضمـین کنند.
4-پیش از انجام تحقیق از موسسات یـا سازمان های مربوط تایید یـه بگیرند.
5-با آزمودنی ها کاملا بـه توافق رسیده و حقوق و وظایف هر یک ازطرفین راروشن کنند.
6-از آزمودنی ها رضایت نامـه بگیرند.زبانشان به منظور آزمودنی ها قابل فهم باشد و رضایت حاصل را مکتوب کنند.
7-در ایجاد انگیزه به منظور شرکت درون تحقیق کاملا دقت داشته باشند،تا ماهیت دستمزد ها مشخص شود و پاداش های مالی یـا انواع دیگر پاداش ها آنقدر زیـاد نباشد کـه شرکت درون تحقیق را اجباری کنند.
8-در طی تحقیقات هیچ گونـه صدمـه روانی و جسمانی بـه آزمودنی ها وارد نیـاورند.
9-به آزمودنی ها اطلاع بدهند کـه ممکن هست از یـافته های حاصل استفاده کنند و این یـافته ها با دیگر محققان درون مـیان گذاشته شود.با استفاده های پیش بینی نشده ای از آن ها انجام گیرد.
10-وقتی بـه فریب متوسل شوند کـه راهی جز آن ندارند.
11-مزاحمت روش های تحقیق را بـه حداقل ممکن برسانند.
12-قبل از تحقیق ،هر گونـه سوء تفاهم احتمالی آزمودنی را برطرف کنند.
13-با حیوانات رفتاری انسانی داشته باشند و با آن ها مطابق قانون دولتی و معیـارهای حرفه ای رفتار کنند.
رضایت نامـه:
کار بالینی اخلاقی و شرایط و الزام های قانونی ایجاب مـی کند کـه آزمودنی ها قبل از شروع تحقیق رضایت نامـه رسمـی کتبی بدهند.محققان حتما آزمودنی ها را از خطرات تحقیق ،ناراحتی های احتمالی ناشی از تحقیق و مـیزان مخفی ماندن اطلاعات با خبر کنند .محقق ،رعایت حریم خصوصی ،امنیت و حق کناره گیری آزمودنی ها را تضمـین کند.
راز داری :اطلاعات و جواب ها ی شخصی افراد حتما مخفی و از دسترس عموم دور بماند.معمولا بـه جای نام افراد از کد استفاده مـی شود .نتایج تحقیقات بـه نحوی درون اختیـار مردم گذاشته مـی شوندکه اطلاعات شخصی آزمودنی ها فاش نشود.و بالاخره روانشناسان بالینی حتما قبل از افشای اطلاعات محرمانـه یـاهویت آزمودنی ها درنوشته ها،سخنرانی ها یـا سایر رسانـه ها از آزمودنی ها رضایت نامـه بگیرند.
فریب:
گاهی مجبوریم هدف تحقیق یـا مفهوم پاسخ های آزمودنی ها را مخفی نگه داریم.چنین فریبی فقط وقتی موجه هست که تحقیق مورد نظر مـهم باشد و راه دیگری جز این کار نداشته باشیم (به عبارت دیگر ارائه اطلاعات صادقانـه بر داده های آزمودنی ها تاثیر سوءبگذارد.برای مثال وقتی کـه رفتار آزمودنی را توسط شیشـه یک طرفه مشاهده مـی کنیم .فریب ها نباید بی جهت مورد استفاده قرار بگیرند.در صورت استفاده از فریب ،باید بسیـار مراقب باشیم کـه آزمودنی ها احساس نکنند آن ها را گول زده ایم ،یـا از آن ها سوء استفاده کرده ایم. حتما به دقت بـه آن ها بگوییم چرا فریب لازم بوده است.ما نمـی خواهیم بـه اعتماد مـیان فردی آزمودنی ها لطمـه ای بزنیم ،بدیـهی هست که درون مواقعی کـه قصد استفاده از فریب را داریم ،نحوه اخذ رضایت نامـه اهمـیت زیـادی مـی یـابد.
گزارش دادن:
چون آزمودنی ها حق دارند بدانند چرا محققان علاقه مند بـه مطالعه رفتارشان هستند ،گزارش تحقیق حتما حتما در انتهای تحقیق چاپ شود.دلیل انجام تحقیق،اهمـیت آن و نتایجش حتما در اختیـار آزمودنی ها گذاشته شود .در بعضی موارد بـه دلیل تمام نشدن تحقیق ،امکان مطرح نتایج آن وجود ندارد .در این مورد مـی توانیم نوع نتایج مورد انتظار را با آزمودنی ها درون مـیان بگذاریم و در صورت تمایل آنان بعد از اتمام تحقیق،نتایج را درون اختیـارشان بگذاریم.
عدم ارائه داده های تقلبی:
محققان حتما حتما در گزارش یـافته های خود کمال صداقت را داشته باشند آن ها تحت هیچ شرایطی حق ندارند درون یـافته های خود دخل و تصرف کنند.اگر محقق مرتکب چنین عملی شود بـه فریبکاری متهم خواهد شد.
قضاوت یـا تفسیر بالینی حتی درون نازل ترین شکل آن نیز فرایندی پیچیده است؛این فرایند شامل یک محرک (نیمرخ یک آزمون مثل MMPI ) وپاسخ های یک متخصص بالینی (آیـا این بیمار روان پریش است؟).خصایص متخصص بالینی و ساختارهای شناختی و جهت گیری نظری آن ها است.در عین حال ،متغیرهای وضعیتی نیز مطرح هستند .این متغیرها عبارتند از:نوع بیماران و محدودیت هایی کـه محیط و موقعیت بر پیش بینی ها اعمال مـی دارند.
[روش های تحقیق درون روانشناسی بالینی حقوق طرح روانشناسی بالینی]نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 09 Sep 2018 23:44:00 +0000