پروفایل اشتراکی psychometrist

وسواس پیچیده روانشناسی وسواس از کنترل که تا درمان | تست هوش چندگانـه (استعدادیـابی) گاردنر | راهنمای آزمون روانشناسی پیشرفته ریون | بیش فعالی (اختلال کم توجهی) کودکان | روش های تحقیق درون روانشناسی بالینی | تست هوش چندگانـه (استعدادیـابی) گاردنر | تست نئو (NEO PI-R) | تست نئو (NEO PI-R)، تست MMPI، تست NEO, خودشناسی | پرسشنامـه روانشناسی طرحواره های یـانگ (فرم بلند) | پرسشنامـه تست روانشناسی SCL90-R |

وسواس پیچیده

روانشناسی وسواس از کنترل که تا درمان

روانشناسی وسواس از کنترل که تا درمان

باز هم دارد دست هایش را مـی شوید. وسواس پیچیده این بار پنجم است.مادرش توی آشپزخانـه نشسته هست و با خودش مـی گوید معلوم نیست عاقبت دست های این بچه چه بشود.
دو هفته قبل دکتر پوست گفته بود اگر همـین طوری ادامـه بدهد دست هایش زخم مـی شود و بعد از آن هم احتمال ابتلا بـه عفونت دارد.
به خوبی یـادش هست کـه این ماجرا دقیقا” از وقتی شروع شد کـه پسرش منظره تصادف دوستش با یک موتوری را دیده بود.
شیر آب همچنان باز هست و او دارد به منظور بار»نمـی داند چندم« باز هم دست هایش را مـی شوید و…
وسواس یکی از شایع ترین، وسواس پیچیده پیچیده ترین و آزاردهنده ترین اختلالات روانی هست که زیرمجموعه بیماری های اضطرابی مـی باشد.

به طور کلی وسواس شامل ...
فکر، احساس، اندیشـه یـا تصویر ذهنی مزاحم هست و اجبار شامل، رفتاری آگاهانـه و عودکننده هست که بـه آن O.C.D یـا obsessive compulsive disorderیـا اختلال وسواسی اجباری مـی گویند.

ریشـه بیماری وسواس اضطراب است و به 2 شکل فکری و عملی بروز مـی کند.

افرادی کـه دچار افکار وسواسی هستند، دچار اضطراب مـی شوند کـه با انجام عمل وسواسی اضطرابشان کاهش مـی یـابد و چنانچه فردی درون مقابل انجام عمل وسواسی مقاومت کند، اضطرابش بیشتر مـی شود.

وسواس که تا مـیزان قابل تحملی درون بسیـاری از افراد وجود دارد و به صورت تردید، نداشتن تمرکز، کم خوابی و… ظاهر مـی شود.
گاهی اوقات کودکان هم دچار وسواس مـی شوند کـه معمولا” علائم آن رفتارهای پرخاشگرانـه، تکرار کلمات و یـا لجبازی با اطرافیـان است.

عوامل تاثیرگذار بر وسواس

افراد مبتلا بـه اختلال وسواس بـه دلیل موفق نبودن درون بسیـاری از کارهایشان بـه مرور زمان دچار تردید و تزلزل مـی شوند و علائمـی چون اضطراب، تشویش و فقدان اعتماد بـه نفس درون آنـها افزایش مـی یـابد.

عوامل هیجانی موثر(خشم های فروخورده شده، عوامل ایجاد افسردگی، تغییر خلق های ناشی از تغییرات هورمونی) عوامل جسمـی نظیر نقص عضو یـا کم توانی فیزیکی و عوامل محیطی همچون خانواده، اطرافیـان، اجتماع و آموزش ها، تاثیر بسزایی درون بروز وسواس دارند.علت بروز

وسواس

علت بیماری وسواس ممکن هست عوامل گوناگونی باشد.
وسواس درون 50 درصد از بیماران بـه صورت ناگهانی شروع مـی شود، مـی گوید: وسواس پیچیده فقط درون 50 درصد از بیماران وسواسی، این عارضه بعد از یک واقعه استرس زا مثل مرگ عزیزان یـا حاملگی، مشکلات و… رخ مـی دهد.علائم وسواس
بعضی اوقات افرادی کـه مبتلا بـه وسواس هستند از اختلال خودآگاهی ندارند اما زمانی فرا مـی رسد کـه فرد بـه رفتارهای افراطی و نامعقولی کـه انجام مـی دهد، آگاهی مـی یـابد.
افکار و اعمال اجباری و وسواسی ناراحتی شدیدی ایجاد مـی کند و فرد بـه طور دائم معذب هست و زمان قابل ملاحظه ای از وقت شخص درون روز صرف این کارها مـی شود.

علائم اختلال فکر و عمل وسواسی (obsessive-compulsivedisorder) درون چهار گروه عمده تقسیم بندی مـی شوند:

الف) وسواس های مرتبط با آلودگی:

این مورد درون خانم ها شایع ترین الگو هست و فرد بـه طور مشخص و به صورت دائم بـه دنبال شستشوی
خود و اشیـای اطراف است. وسواس پیچیده مصادیق این مورد بـه وفور درون جامعه دیده مـی شود.
این گروه از بیماران ممکن هست از فرط شستشو، پوست دست های خود را بسایند و یـا بـه دلیل ترس از مـیکروب قادر بـه ترک منزل نباشند.

ب) وسواس های مرتبط با کنترل و چک موارد مختلف درون طول روز:
در این نوع از وسواس، شخص بـه طور مرتب خاموش بودن اجاق گاز، بخاری، اتو، برق و بسته بودن درها و… راکنترل مـی کند.

ج) وسواس از نوع داشتن افکار مزاحم و ذهنی:
این گروه از افراد دچار وسواس های فکری شامل عقاید یـا تصاویر ذهنی پایداری هستند کـه مزاحم هست و موجب اضطراب و پرخاشگری مـی شوند.

د) تقارن:
این گروه از افراد وقت زیـادی را به منظور رسیدن بـه ایده آلی کـه ذهن آنـها متصور است، صرف مـی کنند. مثلا” شخص بیمار 2 ساعت از وقت خود را به منظور اصلاح صورت و تنظیم خط ریش خود اختصاص مـی
دهد.
خیلی از افراد فکر مـی کنند اختلال وسواس اجباری درون خانم ها بیشتر است.
برخلاف تصورر عموم احتمال ابتلای مرد و زن بـه OCD(اختلال وسواس اجباری) یکسان است، اما درون گروه سنی نوجوانی، مـیزان ابتلای پسران از ان بیشتر هست که منشاء ژنتیک دارد.
از سوی دیگر مـیزان ابتلای افراد مجرد بـه این اختلال، بیشتر از متاهل هاست. بـه طور کلی مـیزان شیوع اختلال وسواس اجباری 2 که تا 3 درصد است.درمان

درمان وسواس مـی تواند بـه 2 صورت دارویی و غیردارویی و یـا توام با هم انجام گیرد کـه معمولا” بهترین جواب را زمانی خواهیم داشت کـه این 2 نوع درمان را درون کنار هم داشته باشیم.

با اشاره بـه این کـه 20 که تا 30 درصد بیماران بـه خوبی بـه درمان جواب مـی دهند و حدود 40 درصد بهبودی متوسطی دارند، مـی گوید: متاسفانـه حدود 20 که تا 40 درصد از بیماران پاسخ خیلی خوبی بـه درمان نمـی دهند.
عامل اصلی رفتارهای وسواسی یک مـیانجی شیمـیایی بـه نام»سروتونین« مـی باشد و بیشتر درمان های وسواس مبتنی بر «مـهار بازجذب سروتونین» است.

داروهای مـهم وسواس

  • قدیمـی ترین داروی وسواس کـه هنوز هم یکی از موثرترین آنـها، کلومـیپوامـین هست که درون حقیقت یکی از داروهای ضسردگی سه حلقه ای مـی باشد.
  • داروهای اختصاصی مـهارکننده بازجذب سروتونین مثل فلوکیستین و به طور اخص فلووکسامـین و سرتراسین.
  • اگر داروهای 2 گروه اول و دوم پاسخ ندهند، داروهای دسته سوم را بـه این داروها اضافه مـی کنیم؛ این داروها شامل: باسپیردن، کلونازپام و حتی داروهای آنتی سایکوتیک مثل هالوپیریدول، پیموزاید و رسپیریدون هستند و حتی گاهی از لیتیوم هم استفاده مـی کنیم.درمان غیردارویی وسواس روشی کـه برای درمان غیردارویی وسواس استفاده مـی شود(R.E.P) یـا Response exposure prevenition هست که مواجهه بیمار با موردی مـی باشد کـه نسبت بـه آن وسواس دارد( مثل آلودگی ها) و این کـه از پاسخ جلوگیری کند کـه در واقع نوعی حساسیت زدایی است.

  • اهمـیت رفتاردرمانی به منظور درمان اختلال وسواس:

    گاهی اوقات کارایی این روش معادل ارزش درمان دارویی هست و مـی تواند بسیـار ارزشمند باشد.
    به صورت کلی وسواس وابسته بـه شرایط محیطی هست و قابلیت پیشگیری ندارد، مراجعه بـه موقع بـه پزشک را به منظور درمان بیمار، جهت جلوگیری از توسعه بیماری بسیـار موثر مـی داند و به اطرافیـان بیمار توصیـه مـی کند کـه برای درمان بیمار خود صبر و تحمل کافی داشته باشند. بـه طور کلی مـیزان شیوع اختلال وسواس اجباری، 2تا 3درصد است.بیشتر درمان های وسواس مبتنی بر مـهار بازجذب سروتونین است.
    احتمال ابتلای مرد و زن بـه اختلال وسواس اجباری یکسان است.




    [روانشناسی وسواس از کنترل که تا درمان وسواس پیچیده]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 08 Jul 2018 15:40:00 +0000



    تست هوش هاروارد

    تست هوش چندگانـه (استعدادیـابی) گاردنر

    هوش معمولاً بـه عنوان توانائی های بالقوه عقلانی تعریف مـی شود.که ما با آن زاده مـی شویم و قابل اندازه گیری هست و ظرفیتی کـه تغییر آن دشوار است، تست هوش هاروارد اما درون سال های اخیر دیدگاه های دیگری نسبت بـه هوش پدید آمده است. تست هوش هاروارد یکی از این دیدگاه ها، نظریـه هوش چندگانـه هست که توسط هاوارد گاردنر، روان شناس دانشگاه هاروارد، ارائه شده است.

    در سال 1970، هاوارد گاردنر (Howard Gardner) بـه بررسی تعیین هوش بر اساس تست های روانشناسی هوش پرداخت.

    گاردنر با بررسی کودکان بااستعداد و افراد بالغی کـه دچار آسیب مغزی بودند، بـه این نتیجه رسید کـه افراد استعداد و نبوغ های دیگری دارند کـه شاید بر اساس آزمون های ایده­ آل سنتی شناسایی نشوند. تست هوش هاروارد او با استفاده از ابزار مختلف، مانند استفاده از تحقیقات عصبی جسمانی (نوروفیزیکی) و مطالعاتی کـه در رابطه با افراد اوتیسم، به منظور تایید مدل خود کـه نشان مـی داد قسمت های مختلف مغز دارای هوش های مختلفی هست، استفاده کرد.

    در سال 1983 گاردنر کتاب خود با نام «چارچوب های ذهن» را منتشر کرد کـه هفت نوع هوش را درون آن توصیف کرده است. ده سال بعد، او نوع هشتم را نیز اضافه کرد. نظریـه هوش های چندگانـه بـه مدل معروفی به منظور فهم هوش انسانی تبدیل شده است.

    گروه سنی به منظور شرکت درون تست روانشناسی هوش گاردنر 10 سال بـه بالا مـی باشد.

    کاربردهای هوش هیجانی چندگانـه:

    • مشاوره شغلی
    • مشاوره تحصیلی
    • برنامـه ریزی آموزشی
    • استعدادیـابی

    انواع هوش

    بر اساس نظریـه هوش های چندگانـه، انسان دارای هشت نوع هوش هست که از دامنـه کمتر که تا بیشتر متغیر بوده و بر همـین اساس هر کدام از ما پروفایل هوش متفاوتی داریم. این پروفایل و مشخصه بر اساس ژنتیک و تجربه بوده و بر همـین اساس هوش هر منحصر بـه فرد است. این هوش ها عبارتند از:

    هوش کلامـی-زبانی:

    منظور از این هوش توانایی بـه کار بردن زبان گفتاری و نوشتاری بـه صورتی موثر به منظور بیـان (اندیشـه، احساس و ...) خود است. بـه این دلیل هست که وکیلان، نویسندگان و سخنوران به منظور موفقیت حتما هوش کلامـی بالایی داشته باشند.

    هوش منطقی-ریـاضی:

    قابلیت تحلیل منطقی مسائل، استفاده اثربخش از اعمال ریـاضی و بررسی مسائل با استفاده از روش علمـی هوش منطقی و ریـاضی نامـیده مـی شود. یـافتن الگوها و استتناج ، از دیگر توانایی های مربوط بـه این هوش است. افرادی کـه با محافل علمـی و ریـاضی سرو کار دارند، به منظور موفقیت حتما بهره بالایی از این هوش باشند.

    هوش موسیقی:

    توانایی اجرا، ساخت و درک الگوهای موسیقی هست که شامل درک تغییر لحن، ریتم و تن صدا ها است. موسیقی دانان موفق، آهنگسازان و افرادی کـه در تولید موسیقی فعالیت دارند، حتما از درجه بالای هوش موسیقی برخوردار باشند.

    هوش بدنی یـا ی:

    این هوش قابلیت استفاده از بدن به منظور بیـان (اندیشـه، احساسات و ...) است. افرادی کـه درجه بالایی از هوش ی را دارا هستند، از ژست (حالت) بدن به منظور تسلط بـه مسائل استفاده مـی کنند. ورزشکاران حرفه ای عموماً هوش بدنی-ی بالایی دارند.

    هوش تصویری یـا فضایی:

    استفاده و تفسیر تصاویر و الگوها و توان ایجاد یـا چیدمان مجدد اشیـاء بـه صورت سه بعدی را هوش تصویری-فضایی مـی نامند. معماران حرفه ای و مجسمـه سازان احتمالاً هوش تصویری بالایی دارند.

    هوش مـیان فردی:

    توانایی درک نیت ها، انگیزه و خواسته های دیگران است. این هوش بـه افراد امکان تعامل و کار بهتر با دیگران را مـی دهد. تراپیست ها، مدرسان و فروشندگان افراد دیگر را با استفاده از هوش مـیان فردی بـه خود جذب مـی کنند.

    هوش درون فردی:

    قابلیت شناخت، تفسیر و درک احساسات و انگیزه های خود است. بازیگران، مددکاران و نویسندگانانی هستند کـه شناخت و خودآگاهی بیشتری نسبت بـه خود کارشان دارند.

    هوش طبیعت گرا:

    توانایی تشخیص و درک از ارتباط ما با طبیعت، هوش طبیعت گرا نامـیده مـی شود. ستاره شناسی و زیست شناسی از نمونـه شغل هایی هست که نیـاز بـه هوش طبیعت گرایـانـه بالایی دارند. این هشتمـین نوع هوشی هست که گاردنر بـه مدل اولیـه خود اضافه کرده است.

    توجه داشته باشید تفسیر و رسم نمودار آنلاین تست استعدادیـابی گاردنر بـه صورت آنی و بعد از انجام عملیـات پرداخت صورت مـی گیرد.

    : تست هوش هاروارد




    [تست هوش چندگانـه (استعدادیـابی) گاردنر تست هوش هاروارد]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 27 Aug 2018 16:07:00 +0000



    ریون راه راه عمودی

    راهنمای آزمون روانشناسی پیشرفته ریون

    راهنمای آزمون روانشناسی پیشرفته ریون

    آزمون ماتریسهای پیشرونده ریون یکی از آزمونـهای هوشی غیرکلامـی هست که توسط ریون درون انگلستان به منظور اندازه گیری عامل عمومـی ( g ) اسپیرمن ساخته شده است. ریون راه راه عمودی بعد از تهیـه این آزمون پژوهشـهای زیـادی درباره آن بـه عمل آمده و بارها مورد تجدید نظر قرار گرفته است. ریون راه راه عمودی درحال حاضر سه فرم این آزمون به منظور اندازه گیری هوش افراد درون همـه سطوح توانائی- از کودکان 5 ساله که تا بزرگسالان سر آمد- درون دسترس است.

    فرم اول آزمون ماتریسهای پیشرونده معیـار(SMP) هست که دارای 60 ماتریس یـاتصویر هست وبه 5 سری 12 تایی تقسیم شده است. نسخه اولیـه این فرم درسال 1938 تهیـه شده ودر سال 1974 فقط تصحیح کوچکی درون سوال اصلی ( 8- B ) آن بـه عمل آمد. درسال 1956 هم درترتیب اصلی سوالات وگزینـه های آن تجدید نظر بـه عمل آمد ولی هیچگونـه تغییری درون جوابهای صحیح سوالات صورت نگرفت . از آن موقع که تا به حال نسخه تجدید نظر شده 1956 به منظور آزمایش هوش افراد دامنـه های سنی 5/6 که تا 65 سال بکار مـی شود. درسطوح سنی پایین تر با اجرای این فرم مـی توان دامنـه های هوشی بالاتر از متوسط را تعیین کرد ولی درون سنین بالاتر ( بزرگسالان ) به منظور تعیین هوشبهر افراد سرآمد بایداز فرم پیشرفته آزمون استفاده کرد.

    فرم دوم آزمون، ریون راه راه عمودی ماتریسهای پیشرونده رنگی (CPM) هست که 36 تصویر دارد واکثر آنـها رنگی است. این فرم درون سال 1947 به منظور آزمایش کودکان 5 که تا 11 سال وبزرگسالان عقب مانده ذهنی تهیـه

    شد. از آن موقع که تا بحال این فرم تغییری نکرده است. ماتریسهای پیشرونده پیشرفته ( APM )فرم سوم آزمون ریون هست که دارای دو دفترچه هست وبرای سنجش هوش بزرگسالان درخشان ( 11 سال الی بزرگسالی ) بکار گرفته مـی شود.

    نسخه اولیـه این فرم با 12 سوال درون دفترچه اول و48 سوال درون دفترچه دوم درون سال 1947 منتشر گردید. درون سال 1962 با تحلیل سوالی کـه آ.ر. فوبس روی سوالات آزمون انجام داد تعداد ماده های دفترچه دوم از48 بـه 36 ماده تقلیل یـافت. ازآن موقع که تا به امروز نسخه تجدید نظر شده 1962 توسط روانشناسان ومحققان بکار گرفته مـی شود.

    توصیف ماتریسهای پیشرونده پیشرفته (APM)

    این ازمون شامل دو دفترچه وبرای سنجش افراد با توانائی ذهنی متوسط وبالاتر از متوسط ( 11 سال الی بزرگسالی ) بکار گرفته مـی شود. دردفترچه اول 12 سوال ودر دفترچه دوم 36 سوال چاپ شده است. سوالهای مطرح شده درون هر دو دفترچه یکسان هست همگی شامل توالی الگوهای اشکال یـا نمودارهایی هستند کـه بر اساس منطق خاص تنظیم شده اند. آزمودنی حتما هر یک از تصاویر یـا نمودارها را با انتخاب یک تصویر از بین چند تصویر ارائه شده درون پائین صحفه کامل کند. یـافتن پاسخ هر سوال مستلزم آن هست که آزمودنی رابطه بین اجزای تصاویر را کشف کند سپس رابطه کشف شده را به منظور یـافتن جزء ناقص بکار برد.

    دفترچه اول بعنوان یک مجموعه تمرینی قبل از دفترچه دوم روی آزمودنی اجرا مـی شود که تا آزمودنی با روش کار وجواب آشنا شود. درضمن مـی توان بـه عنوان یک آزمون کوتاه مدت به منظور مشخص اینکه ازمودنی جزء ده درصد بزرگسالان کم هوش، یـا هشتاد درصد بزرگسالان متوسط ویـا جزء ده درصد بزرگسالان با هوش تست بکار برد. دفترچه دوم مجموعه اصلی آزمون را تشکیل مـی دهد. با توجه با عملکرد آزمودنی دراین دفنترچه مـی توان رتبه درصدی وهوشبهروی را مشخص کرد. سوال های اولیـه دفترچه دوم بسیـار آسان هست ولی بـه تدریج مشکلتر مـی شود بطوریکه سوالهای انتهایی بقدری مشکل هست که کمتری مـی تواند درون یک زمان محدود، پاسخ درست آنـها را پیدا کند.

    این آزمون بـه دو صورت فردی وگروهی قابل اجراست. آزمودنیـها مـی توانند سوالات دفترچه اول را درون عرض 10 دقیقه وسوالات دفترچه دوم را درون عرض 40 الی 60 دقیقه پاشـه دهند درون هنجار یـابی این آزمون روی دانش آموزان مقطع راهنمائی ومتوسطه شـهر تبریز آزمون بصورت گروهی اجرا شد وبرای دفترچه اول 10 دقیقه وبرای دفترچه دوم 50 دقیقه فرصت داده شد.

    دستورالعمل اجرای آزمون :

    الف- بصورت فردی : ریون راه راه عمودی قبل از شروع بـه اجرای آزمون، بریـا کاهش اضطراب ونگرانی احتمالی آزمودنی، ایجاد آمادگی درون او وآشنائی تقریبی با توانائیـهای او مصاحبه مشاوره ای انجام مـی گیرد. و اطلاعات مورد لزوم درون بالای برگ پاسخنامـه یـادداشت مـی گردد.

    سپس آزماینده دفترچه اول آزمون را باز وتصویر بالای صفحه اول ( شماره 1 ) را بـه آزمودنی نشان مـی دهد ومـی گوید (( این تصویر را خوب نگاه کنید قسمتی از آن بریده یـا برداشته شده هست )) جای خالی را نشان مـی دهد ومـی گوید (( هر یک از تصاویری کـه در اینجا آمده هست )) تصاویر پائین صفحه را یک بـه یک با انگشت نشان مـی دهد (( مـی تواند جای خالی را پر کند ولی همـه آنـها درست نیست. فقط یکی از هشت تصویر هست که اگر درون جای خالی قرار گیرد مـی تواند تصویر بالای صفحه را هم درون خط افقی وهم درون خط عمودی بـه درستی کامل کند )) انگشت را درون امتداد ردیف های ( افقی ) وستونـها ( عمودی ) حرکت مـی دهد ودر جای خالی نگاه مـی دارد. مـی گوید (( شما آن تصویر را بـه من نشان بدهید )) معمولا آزمودنی بدون دشواری زیـاد مـی فهمد کـه باید چه کار د، بلافاصله شماره 8 را نشان مـی دهد . اگر آزمودنی نتواند پاسخ صحیح را نشان دهد توضیح را که تا آنجا ادامـه مـی دهد کـه کاملا بهفمد کـه چه کار حتما د یـا قضیـه را بگیرد. اگر پاسخ آزمودنی غلط باشد بـه او توضیح مـی دهد کـه چرا غلط هست واز او مـی خواهد کـه پاسخ صحیح را از مـیان تصاویر باقیمانده انتخاب کند.

    پس از آنکه آزمودنی پاسخ صحیح را پیدا کرد آزماینده مـی گوید (( بلی درست هست تنـها هیمن تصویر هست که مـی تواند تصاویر بالا را هم درون خط افقی وهم درون خط عمودی تکمل کند )). وقتی آزماینده متوجه شد کـه آزمودنی مسئله را فهمـیده وآنچه را کـه باید انجام دهد را درک کرده وبه سوال یـا مسئله شماره 2 مـی پردازد بـه آزمودنی مـی گوید (( حالا این یکی را جواب بدهید تصاویری را نشان بدهید کـه مـی تواند تصویر بالایی را هم بصورت افقی وهم بصورت عمودی تکمـیل کند )) معمولا درون این مرحله هم مشکلی بوجود نمـی آید براحتی تصویر شماره 4 را نشان مـی دهد. اگر درون این مسئله توضیح اضافی لازم باشد بـه مسئله اول بر مـی گردد وبا دوباره توضیح آن از آن به منظور پاسخگوئی بـه سوال دوم بهره مـی گیرد، مـی گوید (( مانند مسئله اول تصویر انتخاب شده درون مسئله دوم هم حتما تصویر بالائی را هم درون خط افقی هم درون خط عمودی تکمـیل کند )). هیچ توضیح دیگر دهد.

    اگر آزمودنی درون هر مرحله از جواب بـه سوالات اشتباه کند قبل ا زپرداختن بـه مسئله بعدی آزماینده بـه او تذکر مـی دهد ومـی گوید (( حتما تصاویر پائین صفحه را بـه دقت نگاه کنید وبخاطر داشته باشید کـه فقط یکی از این تصاویر هست که مـی تواند تصویر بالای صفحه را هم درون خط عمودی وهم درون خط افقی بـه درستی تکمـیل کند )) اگر آزمودنی روی جزئیـات ناچیز دقیق شود آزماینده بـه او مـی گوید (( زیـاد روی جزئیـات نروید چرا کـه تصویر یـا کاملا درست هست یـا کاملا غلط )). بعد از مسئله اول درون بقیـه مسائل اولین پاسخ آزمودنی بـه مسئله چه درست وچه غلط یـادداشت مـی شود.

    معمولا افراد کم هوش نمـی توانند پنج مسئله اول را حل کنند امتیـاز آنـها دراین دفترچه کمتراز 6 هست مگر اینکه تصادفا پاسخ تصویر انتخاب کنند. افراد متوسط درحل چهار مسئله اول با مشکل روبرو نمـی شوند اشتباهات آنـها از مسئله پنجم که تا مسئله دهم بوقوع مـی پیوندد. بین آنـها بندرتانی پیدا مـی شوند کـه بتوانند دو مسئله آخر را حل کنند نمره آنـها دراین دفترچه بین 6 الی 10 قرار دارد. افراد با هوش اکثرا مسائل را حل مـی کنند دراین گروه هم کمتری پیدا مـی شود کـه بیش از یک غلط داشته باشد.

    بعداز اینکه آزمودنی سوالهای دفترچه اول را پاسخ داد آزماینده دفترچه دوم را بـه آزمودنی مـی دهد ومـی گوید :

    (( مسائل این دفترچه شبیـه مسائل دفترچه اول هست جز اینکه تعداد آنـها زیـاد هست وهرچه بـه مسائل پایـانی نزدیکتر مـی شوید مسائل مشکلتر مـی شوند. همـه مسائل را از اول که تا آخر بـه نوبت پاسخ دهید بعداز پاسخگویی بـه یک مسئله ورد شدن از آن، حق برگشت بـه آن مسئله ومسائل قبلی را ندارید. هر اندازه وقت بخواهید دراختیـاز شما گذاشته مـی شود )) اگر خود آزمودنی پاسخها را یـادداشت کند، آزماینده ابتداء یـاد مـی دهد کـه چگونـه پاسخها را روی پاسخنامـه بنویسد. درجریـان اجراء نیز کنترل مـی کند که تا آزمودنی پاسخها را درست درجای مربوطه یـادداشت کند. اکثر آزمودنیـها درعرض 40 الی 60 دقیقه بـه همـه سوالها پاسخ مـی دهند.

    ب- اجرا بـه صورت گروهی :

    اجرای گروهی درصورتی امکان پذیر هست که شرایط زیر فراهم باشد:

    1- مکان مناسب از نظر نور، هوا و حرارت فراهم باشد. دراین مکان فاصله بین صندلی ها تا

    اندازه ای باشد کـه آزمودنیـها نتوانند پا سخهای یکدیگر را ببینند.

    2- هردودفترچه ازمون وپاسخنامـه بـه تعداد نیـاز قبلا اماده شده باشد.

    3- توضیحات بـه گونـه ای باشد کـه برای همـه قابل فهم و شنیدن باشد.

    4- ناظران جلسه بـه تعداد کافی حضور داشته وقبلا آمادگی لا زم راب کرده باشد.

    روش اجرای آزمون: بعد از ایجاد آرامش آمادگی وانگیزه به منظور پاسخ دادن، دفترچه اول همراه با پاسخنامـه روی صندلی آزمودنیـها گذاشته وگفته مـی شود (( به منظور جواب بـه این آزمون، یک برگ پاسخنامـه بـه شما داده شده همـه پاسخ هایتان را درون آن یـادداشت کنید درون دفترچه هیچ علامتی نزنید یـا چیزی ننویسد. ابتداءمشخصات خودتان را دربالای برگ پاسخنامـه بنویسید )) ناظران جلسه کنترل مـی کنند که تا همـه آزمودنیـها مشخصات خودشان را یـادداشت کنند. 

    تصریح دستورالعمل :

    1- آزمون را که تا آخر بدون وقفه اجرا کنید.

    2- درون اجرای آزمون بصورت فردی نیز درصورتیکه آزمودنی توان نوشتن را داشته باشد مـی توان یـادداشت پاسخ ها درون پاسخنامـه را بـه خود آزمودنی واگذار کرد.

    3- اگر آزمودنی بـه جای یک پاسخ، دو یـا سه عدد جلوی شماره مربوط بـه تصویر را نوشت، اگر قبل از اتمام آزمون متوجه این عمل شدیم تذکر مـی دهیم فقط یکی از آن اعداد را انتخاب و بقیـه را خط بزند درصورتیکه بعد از اتمام آزمون متوجه شدیم عدد سمت راست را، پاسخ صحیح قلمداد کرده ونمره مـی دهیم.

    4- حتما توجه داشت آزمودنی تصاویر را بـه ترتیب شماره جواب دهد وتصویر را جا نیندازد.

    5- زمان صرف شده به منظور آزمون را اندازه گیری ودر زیر پاسخنامـه یـادداشت کرد.

    6- درون صورتیکه آزمودنی درزمان تعیین شده آزمون را تمام نکند آزمون را متوقف مـی کنیم.




    [راهنمای آزمون روانشناسی پیشرفته ریون ریون راه راه عمودی]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 13 Sep 2018 18:24:00 +0000



    گروه تلگرام بیش فعالی

    بیش فعالی (اختلال کم توجهی) کودکان

    بیش فعالی (اختلال کم توجهی) کودکان

    اختلال بیش فعالی «Attention Deficit Hyperactivity Disorder» کـه مخفف کلمـه (ADHD) مـی باشد، گروه تلگرام بیش فعالی یکی از اختلالاتی هست که امروزه درون کودکان مخصوصاً درون سنین هشت که تا ده سال مشاهده مـی شود کـه به طور خلاصه بیش فعالی بر اثر اینکه بـه آن ها کم توجه مـی شود و یـا بیش از اندازه معمول فعالیت دارند نامـیده مـی شود. گروه تلگرام بیش فعالی گاهی درون بین کودکان این طور اشخاص دیده مـی شود کـه ریشـه آن بـه گفته بعضی از پزشکان، ژنتیکی مـی باشد.

    مقاله ای جامع درون مورد اختلال بیش فعالی یـا کم توجهی را به منظور شما پژوهشگران و روانشناسان عزیز تدارک دیده ایم کـه امـیدواریم مورد رضایت شما عزیزان قرار گیرد. گروه تلگرام بیش فعالی درون زیر ما فقط عنوان های مـهمـی کـه در این مقاله دیده مـی شود را ذکر مـی کنیم :

    • اول از همـه یک تعریف کامل از اختلال بیش فعالی داده شده هست تا شما بیشتر با آن آشنا شوید.
    • بعد از تعریف اختلال کم توجهی، علائم شایع بیش فعالی نام شده است.
    • همـین طور راه های تشخیص بیش فعالی بیـان شده است.
    • سپس راه های درمان بیش فعالی بـه صورت مفصل توضیح داده شده است.
    • اگر هنوز نمـی دانید کـه کودکتان، بیش فعال هست و یـا تیزهوش، ما تفاوت بین آن ها را گفته ایم کـه کمک خوبی درون این راستاه بـه شما مـی کند.
    • ویژگی های کودکان بیش فعال موضوع بعدی هست که درون ادامـه درون مورد آن مطالبی بیـان شده است.
    • و مطالب درون همـین راستا کـه در این مقاله آمده است.
    آشنایی کامل با اختلال بیش فعالی

    اختلال نارسایی توجه / فزون ی کـه البته بـه بیش فعالی معروف است، مشکلی هست که حدودا 5 که تا 10 درصد تمام کودکان بـه آن دچار هستند. بـه این ترتیب،در هر مدرسه ممکن هست یک یـا دو کودک را پیدا کنیم کـه به مشکل نارسایی توجه مبتلا باشند و برای نمونـه مـی توان گفت درون ایـالات متحده امریکا،حدود 2 مـیلیون کودک دارای این مشکل هستند. این اختلال هم درون کودکان و هم درون بزرگسالان مشاهده مـی شود.

    کودکان و نوجوانان دارای این اختلال نمـی توانند توجه خود را متمرکز کنند و در فعالیت هایی چون تمرکز حواس، گوش و یـادآوری مشکل دارند. این افراد دچار حواس پرتی ،بی توجهی، تکانشگری و فزون ی هستند و معمولا درون یـادگیری، پیگیری و تمام کارها، دوست یـابی و حفظ دوستان مشکل دارند.

    البته تمام افرادی کـه دارای مشکل نارسایی توجه/فزون ی هستند،این نشانـه ها را بروز نمـی دهند.

    اختلال بیش فعالی درون کودکان

    کودکانی کـه مشکلات خلق و خو نشان مـی دهند و به طور شدیدی فعال هستند نسبت بـه کودکانی کـه دارای خلق و خوی بهنجارند،اغلب خواب و تغذیـه ضعیفی دارند و دارای خلق منفی و در معرض خطر بیشتر به منظور ابتلا بـه بیش فعالی هستند. همچین کودکانی کـه در معرض خطر بیش فعالی هستند نابهنجاری های جسمانی خفیف زیـادی نشان مـی دهند. با این حال،این نابهنجاری ها پیشروهای بیش فعالی نیستند و ممکن هست با دیگر اختلالات رفتاری درون ارتباط باشند. اکثر کودکانی کـه بعدها تشخیص بیش فعالی دریـافت مـی کنند از 3 سالگی مشکلات قابل ملاحظه ای را درون زمـینـه های بیش فعالی، نافرمانی و فراخنای کوتاه توجه از خود نشان مـی دهند، خصوصا شکایت از این رفتارهای افراطی درون ابتدا از طریق دیگر مراقبان کودک مثل معلم ، پرستاران خانگی یـا بستگان ، توجه والدین را بـه خود جلب مـی کند. آموزش استفاده از توالت ممکن هست دشوار باشد و دیرتر از افراد بهنجار ظاهر شود کـه احتمالا بـه دلیل نا فرمانی کودک است.

    برنامـه های دارویی و روانی – اجتماعی به منظور بیش فعالی

    به طور معمول بهترین درمان به منظور بیش فعالی برنامـه های دارویی و روانی اجتماعی هستند کـه در راهبردهای رفتاری و شناختی-رفتاری،به کار گرفته مـی شود. هر دو شیوه درمان دارویی و روان شناختی به منظور بیش فعالی کاربرد قابل توجهی داشته است. درون نمونـه های بسیـاری رویکردها درون هم ادغام شده اند و تاثیران والدین،متخصصان و مدرسه یکپارچه شده اند. داروها به منظور بیش فعالی نوعا حکم محرک را دارند. این محرک ها درون مقدار مناسب دارو ،تاثیری را دارند کـه از آن بـه عنوان تاثیر (متمرکز ) نام شده است، زیرا تاثیر آن ها ساعت ها طول مـی کشد. تجویز دارویی عموما دو که تا سه بار درون روز اجرا مـی شود. جدا از نوع درمان فراهم شده به منظور کودک ،برنامـه هایی کـه برای آموزش والدین تدارک دیده شده ارزشمند هستند. برنامـه های آموزش والدین بـه شکلی کامل والدین را با برخی از تربیت های اساسی درباره بیش فعالی و آموزش مـهارت های هدایت رفتار بـه آنـها درون رابطه با کودکانشان آشنا مـی کند.

    در مـیان مداخلات موجود درون درمان بیش فعالی، دارو درمانی طولانی ترین اثرات را درون موقعیت های مختلف ایجاد مـی کند. با قبول این فرض کـه با گذشت زمان سازگاری هایی با مقادیر مصرف خفیف بـه وجود مـی آید،دارو درمانی نوعا که تا زمانی کـه کودک بـه آن نیـاز دارد موثر و مفید خواهد بود. همان طور کـه انتظار مـی رود اثرات دارو بـه دوره فعال دارو یعنی 3 که تا 7 ساعت بستگی دارد. رفتارهایی کـه بعد از زمان تاثیر دارو ظاهر مـی شوند ممکن هست بهبود نیـابند و در حقیقت ممکن هست به علت محوشدن یـا از بین رفتن اثر دارو بدتر مـی شوند.

    محدودیتهای دارویی

    محدودیت عمده دارو درمانی این هست که حتما به دقت تجویز، عیـارگذاری و کنترل شود، و بعضی اوقات طبق نظر تعدادی از متخصصان حرفه ای مصرف آن قطع شود. بررسی های چندی نشان داده اند کـه مـیزان رعایت منظم مصرف داروهای محرک درون بلند مدت بـه طور هشدار دهنده ای پایین است. تاثیرات دارو نوعا بـه زمان ها یـا موقعیت هایی کـه دارو فعال نیست، تعمـیم نمـی یـابد این امر سودمندی بلند مدت درمان را محدود مـی سازد. بـه علاوه ،داروهای محرک روان ممکن هست در درمان زیر گروه های مشخصی از کودکان مبتلا بـه بیش فعالی بعضی طبقات رفتاری و یـا رفتار درون موقعیت های خاص، نامناسب یـا بی اثر باشد. سرانجام به منظور بعضی خانواده ها، هزینـه ی دارو ممکن هست در حد توانایی مالی آنـها نباشد و این امر درون کارایی داروها اثر بگذارد.

    علل بـه وجود آمدن بیش فعالی چیست؟

    بیش فعالی بـه این مربوط نمـی شود کـه شما والدین خوبی نبوده اید. همـینطور رابطه ای بین مصرف زیـاد قند و به وجود آمدن بیش فعالی بـه طور قطعی پیدا نشده است. علل اصلی بیش فعالی مربوط بـه عوامل زیست شناختی هست که بـه درستی شناسایی نشده است. بسیـاری از محققان براین باورند کـه بعضی از عوامل ژنتیکی باعث بـه وجود آمدن بیش فعالی مـی شود.

    بعضی عوامل مستعد کننده ی این اختلال هستند. بر اساس مطالعاتی کـه محققان  انجام داده اند مشخص شد کـه در اکثر موارد درون این بچه ها این اختلال درون اقوام نزدیک آن ها نیز دیده شده است. درون بعضی مطالعات مشخص شده کـه مصرف سیگار درون دوران بارداری رابطه مستقیمـی با بیش فعالی دارد. ازعوامل دیگری کـه ممکن هست باعث بیش فعالی شود مـی توان بـه زایمان زود رس ، وزن بسیـار کم نوزاد و بعضی از آسیب های مغزی اشاره کرد. نگاه بیش از حد بـه تلویزیون درون کودکان زیر دو سال نیز مـی تواند بیش فعالی را تسریع کند.

    بین کودکان بیش فعال و تیز هوش چه تفاوت هایی وجود دارد؟

    بسیـاری از مواقع خانواده ها فکر مـی کنند کودکانی کـه حواس پرت و بازیگوش و بی تفاوت  بـه درس هستند بیش فعالی دارند اما این رفتارها ممکن هست ناشی از تیز هوشی این کودکان باشد. حال سوال اینجاست کـه چطور مـی توان تشخیص داد کودکی کـه در نوشتن دیکته اش دقت ندارد یـا بچه ای کـه آرام و قرار ندارد دچار بیش فعالی شده هست یـا تیز هوش است؟

    چند ویژگی وجود دارد کـه اگر درون کودک زیر هفت سال دیده شد و تا شش ماه ادامـه شد بـه طور یقین این کودک بیش فعالی دارد و باید زیر نظر روان شناس درمان شود.

    چند مورد از این ویژگی ها عبارت اند از:

    بی قراری،این کودکان هنگام نشستن مدام دست و پاهایشان را تکان مـی دهند.

    وقتی از او خواسته مـی شود آرام باشد،انجام این کار برایش سخت است.

    نمـی تواند درون بازی های گروهی منتظرباشد کـه نوبت بـه او برسد.

    جواب سوال ها را فورا وبدون فکر مـی دهد.

    همـه ی کارها را نا تمام مـی گذارد.

    : گروه تلگرام بیش فعالی




    [بیش فعالی (اختلال کم توجهی) کودکان گروه تلگرام بیش فعالی]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 09 Sep 2018 23:44:00 +0000



    حقوق طرح روانشناسی بالینی

    روش های تحقیق درون روانشناسی بالینی

    روش های تحقیق درون روانشناسی بالینی

    شرکت درون آزمون آنلاین MMPI-2

    شرکت درون آزمون آنلاین NEO-PI-R

    رفتار انسان فوق العاده پیچیده هست ،آن قدر پیچیده کـه نظره های زیـادی به منظور تبیین آن وجود دارد.چون درون هر لحظه و در هر مکان عوامل بسیـار زیـادی درون یک رفتار خاص نقش دارند،در مورد تبیین های ساده و حتمـی حتما بدبین باشیم .در واقع نیروی محرکه و جهت بخش دانشمندی کـه دنبال دانش و روانشناسی بالینی ،که دنبال روش های موثر کمک بـه مراجعانش هست ،همـین شک سالم است.

    امروزه به منظور مشاهده منظم رفتارهایی کـه از نظر مردم ثابت شده اند، حقوق طرح روانشناسی بالینی روش های بهتری داریم.این روش ها سال بـه سال تغییر کرده و تغییر خواهند کرد،زیرا هیچ روش علمـی کامل و لا یتغییری وجود ندارد.ولی عقاید،فرضیـه ها و حدس ها حتما تا حد امکان دقیق و واضح بیـان شوند ،تا مشاهده کنندگان دیگر بتوانندان ها را بیـازمایند.تنـها عقایدی کـه ابطال پذیر باشند.مطلوبند.در تحقیق چند هدف را دنبال مـی کنیم؛

    اولا بـه کمک تحقیق مـی توانیم از دام حدس صرف و یـا پیروی محض از صاحبان قدرت بگریزیم.در تحقیق ،سوال ها بـه نحوی بیـان مـی شوند کـه ابطال پذیر و قابل مشاهده عینی باشند.همچنین بـه ما کمک مـی کند نظریـه های خود را بسط داده ،اصلاح و سودمندی های ان ها را مشخص کنیم .بین نظریـه و تحقیق رابطه تنگاتنگی برقرار است.نظریـه بـه وجود آورنده تحقیق هست و بـه آن خط مـی دهد و همچنین بـه دنبال انتشار نتایج تحقیقات اصلاح مـی شود.برای مثال؛آرون یک پیشگام مطالعه افسردگی،سال ها قبل مشاهده کرد کـه بیماران افسرده دو ویژگی شخصیتی دارند: حقوق طرح روانشناسی بالینی اجتماع گرایی (وابستگی اجتماعی شدید) و خودمختاری (پیشرفت گرایی زیـاد).

    بک ابتدا گفت دو صفت اجتماع گرای افراطی و خود مختاری افراطی زمـینـه ساز افسردگی مـی شوند،اما تحقیقات بعدی این نظر بک را تایید ند.محققان بعدها دریـافتند برخی از افراد کـه به شدت اجتماع گرا یـا خودمختار بودند افسرده نبودند.این نتایج نظریـه اولیـه بک را زیر سوال برد و باعث شد درون زمـینـه چگونگی ارتباط شخصیت و افسردگی تجدید نظر کند.در نظریـه باز نگری شده بـه نام فرضیـه هم خوانی گفته مـی شود کـه تعامل سبک شخصیتی(خودمختاری یـا اجتماع گرایی)و رویدادهای منفی زندگی،که با سبک شخصیت رابطه مضمونی دارند،باعث افسردگی مـی شود.این نظریـه مثلا چنین پیش بینی مـی کند کـه فرد بسیـار اجتماع گرایی کـه در روابطش طعم تلخ شکست را زیـاد چشیده(رویدادهای منفی کـه به چشم این فرد بسیـار وابسته،خیلی بزرگ مـی آید افسرده خواهد شد.ولی این پیش بینی درون مورد شخص بسیـار خود مختار صدق نمـی کند(زیرا این رویداد منفی ارتباط چندانی بـه سبک شخصیتی او دارد).به عبارت دیگر وقایع منفی زندگی حتما به سبک شخصیتی فرد همخوانی داشته باشند،تا وی افسرده گردد.به طور کلی تحقیقات نظریـه اصلاح شده بک را بیشتر مورد حمایت قرار مـی دهد.

    سنت رفتاری

    سه تفاوت عمده سنجش رفتاری با سنجش سنتی عبارتند از نمونـه درون مقابل علامت،تحلیل کارکردی و پیوسته ومستمر بودن.

    نمونـه درون مقابل علامت

    در سنجش سنتی شناسایی خصوصیـات شخصیتی پایدار از توصیف وضعیت مـهم تر هست ولی درون سنجش رفتاری مـهم ترین نکته آن هست که ابزار سنجش،چقدر از رفتارها و وضعیت های مورد نظر متخصص بالینی بـه خوبی نمونـه مـی گیرد.در این نوع سنجش،نا مشخص بودن آزمون یـا بررسی اعماق شخصیت مـهم نیست.گولد فرید(1976) درباره نگرش علامتی و نمونـه ای درون آزمون گیری گفته است:

    وقتی پاسخ های نمونـه را درون نظر مـیگیریم ،فرض بر این هست آزمون دهنده درون وضعیت های دیگر هم رفتار مشابهی خواهد داشت .در نتیجه اگر آزمودنی ،پرخاشگرانـه پاسخ بدهد ،در وضعیت های دیگر پرخاشگر خواهد بود اما وقتی پاسخ های او را یک علامت مـی دانیم عملکردش را تظاهر غیر مستقل یـا نمادین خصوصی دیگر درون نظر مـی گیریم .نشانـه آن نیز تفوق و غالب بودن پاسخ دورنمایی هست که درون آن پاسخ دهنده مـی گوید دریـافت های ادراکی وی دور نمایی هستند .در تفسیر این پاسخ ،آزمون گیرنده معمولا اینگونـه نتیجه گیری نمـی کند کـه پاسخ دهنده حتما تحت مراقبت های بینایی سنجی قرار گیرد فبلکه آن را نشانـه توانایی خود ارزیـابی وی و بینش پیدا درون مورد خودش مـی داند.سنجش سنتی عمدتا پیرو رویکرد علامتی است،ولی درون سنجش رفتاری فقط رویکرد نمونـه ای معنا دارد.با توجه بـه مبحث رویکرد سنتی درون برابر رویکرد رفتاری ،در کتاب روان شناسی بالینی فیرس،رویکرد علامتی و نمونـه ای بـه اشتباه بـه جای یکدیگر قرار گرفته اند.

    تحلیل کارکردی

    یک ویژگی دیگر سنجش رفتاری تحلیل کار کردی مورد نظر اسکینر است.تحلیل کارکردی یعنی تحلیل دقیق محرک هایی کـه پیش از رفتار وجود داشته اند وپیـامد های بعد از آن با سنجش رابطه تغییرات شرایط محرک ها و پیـامد های تغییرات رفتار مـی توانیم درک دقیق تری از علل رفتار پیدا کنیم فرض اصلی این هست که رفتارها بـه خاطر پیـامدهایشان آموخته مـی شوند و تداوم مـی یـابند.بنابراین متخصصان بالینی به منظور تغییر رفتار نامطلوب حتما (1)محرک های مولد رفتار (2)تقویت کننده های بعد از وقوع رفتار را بشناسد.وی بعد از سنجش این دو عامل مـی تواند با دستکاری محرک های تقویت کننده رفتار مورد نظر را اصلاح کند.

    نکته بسیـار مـهم درون تحلیل کارکردی،توصیف ظریف و دقیق است.رفتار مورد نظر حتما به طور مشـهود قابل اندازه گیری توصیف شود ،تا ثبت مـیزان وقوع آن پایـا باشد .شرایط کنترل کننده رفتار هم حتما با همـین دقت مشخص شوند .پیشایند ها و پیـامد ها نیز حتما با دقت تشریح شوند .زمان،محل و افراد حاضر درون هنگام بروز رفتار حتما ثبت شوند ،همچنین پیـامد های رفتار حتما دقیقا مشخص گردند.اکثر رفتارها درمانگرها روش تحلیل کارکردی را بـه حدی گسترش مـی دهند کـه متغیر های «ارگانیسمـی»را نیز درون بر گیرد.

    متغیرهای ارگانیسمـی شامل خصوصیـات جسمـی،فیزیولوژیک یـا شناختی فرد مـی شود،که درون مفهوم بندی مشکل وی و درمان نـهایی وی اهمـیت دارند.برای مثال؛سنجش نگرش ها و باورهای افراد مستعد افسردگی مـهم هست ،چون با افسردگی رابطه دارند و هدف های مناسبی به منظور مداخله اند.یک مدل مفید به منظور مفهوم بندی مشکلات بالینی بر مبنای دیدگاه رفتاری ،مدل SORC است.

    S:محرک ها یـا پیشایند های رفتار مشکل ساز                 O:متغیرهای ارگانیسمـی مرتبط با رفتار مشکل ساز

    R:پاسخ یـا رفتار مشکل ساز                                    C:پیـامد های رفتار مشکل ساز

    پیوسته و مستمر بودن:

    همان طور کـه پترسون و سوبل گفته اند سنجش رفتاری درون رابطه با یک موضوع بالینی،فقط یک دفعه و آن هم قبل از درمان انجام نمـی شود،بلکه یک فرایند پیوسته ومستمر است،که قبل و در حین و پس از درمان کماکان صورت مـی گیرد.

    سنجش رفتاری از این جهت مـهم هست که درون انتخاب اولیـه راهبردهای درمانی موثر است،در مورد کارایی راهبردهای درمانی بازخورد مـی دهد،ارزیـابی اثر بخشی کلی درمان بعد از اتمام آن را امکان پذیر و عوامل وضعیتی خاص را کـه ممکن هست موجب تکرار رفتار مشکل ساز شوند،مشخص مـی کند.

    سنجش رفتاری درون مراحل مختلف درمان ادامـه مـی یـابد .نخست درون تدوین تشخیص،توصیف هایی از رفتارهای غیر انطباقی یـا اه مداخله مـی گردد.سپس بافت یـا محیط بیمار (نظام حمایت اجتماعی ،محیط فیزیکی)سنجیده مـی شود،چون بـه طراحی درمان و تعیین اه واقع بینانـه درمانی کمک مـی کند.ارزیـابی منابع و امکانات مراجع مانند مـهارت ها،مـیزان انگیزه،باورها و انتظارات او نیز مـهمند.در واقع سنجش مقدماتی ،رفتارهای غیر انطباقی ،بافت درمان وامکانات و منابع مراجع،به طور طبیعی زمـینـه را به منظور یک طرح درمانی مقدماتی مبتنی بر داده ها فراهم مـی آورد.

    این طرح ،نقش هدف گزینی توام با همکاری (بیمار و درمانگر)و توافق بر سر ملاک های بهبود را شامل سنجش های رسمـی پیشرفت درمان ،بازخورد مستمر و تسهیل مسیر افزایش خود بسندگی بیمار را بازی مـی کنند .در سنجش بعد از درمان نیز اطلاعاتی دقیق و عینی درون مورد کارکرد نـهایی بیمار بـه دست مـی آید کـه مـی توان آن را با داده های حاصل از سنجش های مقدماتی مقایسه کرد و در آخر سنجش دقیق درون طول این مراحل ،اطلاعاتی درون خصوص احتمال وقوع مجدد نشانـه ها بـه ما مـی دهد،از جمله درون مورد محیط های «پرخطری»که موجب معشدن و بازگشت [رفتار مشکل آفرین]مـی شوند.

    انواع روش های تحقیق

    مشاهده

    -مشاهده نامنظم               -مشاهده طبیعی                 -مشاهده کنترل شده

    مشاهده بنیـادی ترین و متداول ترین روش تحقیق هست .در رویکردهای آزمایشی،مطالعه موردی و طبیعی ،رفتارهای افراد تحت مشاهده قرار مـی گیرد.

    مشاهده نامنظم:

    مشاهده تصادفی بـه ندرت مبنایب دانش قرار مـی گیرد،ولی اغلب فرضیـه هایی کـه بعدها بـه بوته آزمایش گذاشته مـی شوند ،از طریق همـین نوع مشاهده ،تدوین مـی شوند .برای مثال؛یک روانشناس بالینی بـه کرات متوجه مـی شود کـه وقتی بیماران درون آزمون پیشرفت با یک ماده ازمون کلنجار مـی روند،در حل ماده بعدی نیز دچار مشکل مـی شوند و عملکردشان افت مـی کند .این مشاهده باعث مـی شود این فرضیـه را تدوین کند کـه اگر بیمار اطمـینان یـابد بعد از هر ماده دشواری،ماده آسانی مـی آید کـه در حل آن موفق خواهد شد ،عملکردش بهبود خواهد یـافت.

    مشاهده طبیعی:

    مشاهده طبیعی اگرچه درون محیط طبیعی زندگی صورت مـی گیرد ،ولی دقیق تر و منظم تر است.این مشاهده نـه تنـها تصادفی و آزاد نیست ،بلکه کاملا برنامـه ریزی شده هست .البته مشاهده گر،کنترلی اعمال نمـی کند و اجازه مـی دهد اتفاقات آزادانـه روی دهند.معمولا این نوع مشاهدات روی عده کمـی یـا وضعیت های محدودی صورت مـی گیرند .در نتیجه معلوم نیست چقدر مـی توان نتایجش را بـه دیگران یـا سایر وضعیت ها تعمـیم داد.همچنین احتمال دارد درون حین مشاهده یـا ثبت پاسخ ها ،مشاهده گر بـه طور اتفاقی و ندانسته دخالت کند و روی جریـان حوادث تاثیر بگذارد.این روش نیز مثل مشاهده غیر منظم مـی تواند فرضیـه های زیـادی را تولید کند کـه مـی توان آن ها را بـه دقت بررسی کرد.یک نمونـه استفاده از روش مشاهده طبیعی ،تحقیق درون خصوص رفتار بیماران درون بیمارستان روانپزشکی است.

    در این مشاهدات اثری از ساختگی بودن و تصنعی بودن بسیـاری از روش های آزمایشی نیست .اکثر صاحب نظران صرفنظر از احساس شان درباره نظریـه روان پویشی ،این مطلب را بیـان مـی کنند کـه مـهارت های فروید درون مشاهده بالینی فوق العاده بوده است،چرا کـه او با مشاهدات خود یکی از فراگیرترین نظریـه های تاریخ روانشناسی بالینی را مطرح ساخت.فروید هیچ گونـه آزمایش عینی نگر ،برگه های رایـانـه ای و روش های پیچیده آزمایشی درون اختیـار نداشت ،او فقط از قوه مشاهده ،تفسیر و تعمـیم خویش استفاده کرد و بس.

    مشاهده کنترل شده:

    بعضی از محققان بالینی درون واکنش بـه انتقاد های وارد شده بـه مشاهده نامنظم و طبیعی،روش مشاهده کنترل شده را بـه کار گرفتند درون این روش ،با وجود آنکه تحقیق مـیدانی هست یـا درون محیطی نسبتا طبیعی صورت مـی گیرد.اما محققان که تا حدودی روی حوادث و وقایع کنترل دارند مشاهده کنترل شده سابقه طولانی درون روانشناسی بالینی دارد.برای مثال؛یک راه این هست که بیماران ترس های خود یـا نحوه پاسخ خود بـه داده های پرسش نامـه را با روانشناسی بالینی درون مـیان بگذارند.ترس از انکار را با قرار ماده های واقعی درون جلوی بیماران وسپس تغییر فاصله آزمودنی و ماده بررسی د.این مشاهده کنترل شده بـه آن ها اجازه داد درون مورد واکنش آزمودنی ها ،بینشی واقعیب کند.

    با طراحی وضعیت های برنامـه ریزی شده،مـی توان رفتارها را با شرایط کنترل شده و استاندارد تحت مشاهده قرار داد.یک نمونـه متعارف تر،موردی هست که لازاروس(1961)مطرح کرده است.وی با قرار بیمار درون اتاقی بسته کـه با حرکت صحنـه پیوسته تنگ تر مـی شود رفتار ترس از مکان های بسته راسنجید.روش های سنجشی خاصی کـه در آن ها از فنون کنترل شده عملکردی به منظور مطالعه ترس شدید از مار استفاده مـی شود مـی توانند رویکرد های موجود بـه این نوع اندازه گیری را نشان بدهند.

    اجتناب رفتاری:

    آزمون رفتار اجتناب،شامل 29 تکلیف بود کـه در آن ها تهدید آمـیز بودن تعاملات فرد با یک مار بـه تدریج زیـاد تر مـی شد.آزمودنی ها ابتدا بـه قفسه شیشـه ای مار نزدک مـی شدند،به پایین نگاه مـی د ،مار را با دستکش لمس مـی د و بعد آن را بدون دستکش لمس مـی د و اجازه مـی دادند درون اتاق رها شوند و سپس آن را بـه قفس بر مـی گردانند و بالاخره درون حالی کـه دو دست خود را پشت سر شان نگه مـی داشتند ،اجازه مـی دادند مار دور آن بپیچد .بهانی کـه نمـی توانستند وارد اتاقی کـه مار درون آن هست بشوند نمره صفر داده مـی شد و نمره اجتناب بستگی بـه این داشت کـه آزمودنی چقدر درون انجام تکالیف مربوطه موفق شود.

    ترس ضمـیمـه نزدیک شدن:

    علاوه بر اندازه گیری ظرفیت ها ،ترس ناشی از نزدیک شدن بـه مار نیز سنجیده مـی شود درون آزمون رفتاری ،آزمودنی ها بـه طور شفاهی روی یک مقیـاس فاصله ای هوش بهری ،شدت ترس خود را درون هنگام نزدیک شدن مار بـه آن ها و هنگامـی کـه مشغول انجام رفتار مربوطه بودند درجه بندی مـی د .نکته بسیـار مـهم این هست که رفتار افراد درون این وضعیت های پر استرس اصلا شبیـه رفتار های آن ها درون زندگی واقعی نیست.برای هر دو هدف بالینی و تحقیقاتی از سنجش روانی-فیزیولوژیک استفاده مـی شود.

    اندازه گیری روانی-فیزیولوژیک:

    برای سنجش دستگاه عصبی مرکزی ،دستگاه عصبی خودکار یـا فعالیت های حرکتی –اسکلتی استفاده مـی شوند.از این نوع اندازه گیری ها درون سنجش بسیـاری از موارد بالینی از جمله اضطراب ،استرس یـا اسکیزوفرنی استفاده شده است.روانشناسان بالینی معمولا از اندازه گیری های روانی –فیزیولوژیک به منظور تکمـیل سنجش های سنتی تر استفاده مـی کنند. حقوق طرح روانشناسی بالینی فایده اندازه گیری های رفتاری قابل سنجش نیستند،همچنین این فرایند ها را دقیق تر و ظریف تر اندازه مـی گیرند.برخی از ابزارهای اندازه گیری روانی-فیزیولوژیک عبارتند از :پتانسیل های واقعی (ERPs) فعالیت الکتریکی ماهیچه،فعالیت الکتریکی مغز(EEQ) و فعالیت الکتریکی پوست(EDA).

    خود بازبینی

    روش های مشاهده ای طراحی شده توسط روانشناسان بالینی ،وقت و هزینـه بالایی مـی برند.مشاهده مراجعان درون حین انجام کارهای روزمره شان غالبا غیر ممکن یـا پر هزینـه است.به همـین علت روز بـه روز رغبت متخصصان بالینی بـه خود باز بینی بیشتر مـی شود.در این روش ،خود افراد بـه مشاهده و ثبت رفتارها،افکار و هیجانات خویش مـی پردازند.مراجعان حتما در مقطع زمانی تعیین شده ،رفتارهای خود را درون دفترچه گزارش یـا دفترچه خاطرات ثبت کنند .در این دفترچه گزارش های فراوانی و شدت و مدت برخی رفتار ها و همچنین ضمـیمـه این رفتارها و پیـامد های آن ها ثبت مـی شوند.این اطلاعات ،بیشتر از این جهت مفیدند کـه به متخصصان بالینی و مراجع نشان مـی دهند کـه رفتار مورد نظر چقدر اتفاق مـی افتد .در ضمن مـی تواند شاخص تغییر بعد از درمان هم محسوب شود.همچنین مراجع را روی رفتار نامطلوب متمرکز و از این رهگذر ،آن را کم مـی کنند و بالاخره مراجعان متوجه رابطه محرک های محیطی و خود رفتار مـی شوند.البته خود باز بینی مشکلاتی هم دارد ؛بعضی از مراجعان دقت بـه خرج نمـی دهند ،یـا عملا مشاهدات و نوشته ها را تحریف مـی کنند.عده ای هم اصولا با انجام این کار مخالفت مـی ورزند ،اما با وجود این مشکلات خود باز بینی فن مفید و موثری است.

    متغییر های موثر بر پایـایی مشاهدات

    اطلاعات چه حاصل مصاحبه و آزمون گیری باشند و چه حاصل مشاهده،متخصص بالینی حتما در مورد پایـایی آن ها اطمـینان حاصل کند.در مورد مشاهده متخصصان بالینی حتما مطمئن شوند کـه مشاهده کنندگان مختلف اصولا درجه بندی های یکسانی مـی کنند و نمرات واحدی مـی دهند.عوامل زیـادی مـی توانند بر پایـایی مشاهدات تاثیر بگذارند عبارتند از:

    پیچیدگی رفتار مورد نظر:

    بدیـهی هست که هرچه رفتار تحت مشاهده پیچیده تر باشد ،پایـایی مشاهدات کمتر خواهد بود.سنجش رفتاری معمولا بر رفتارهایی با پیچیدگی کمتر متمرکز است.مشاهده چیزی کـه فرد هنگام صرفه جویی صبحانـه مـی خورد(رفتار نازل)،بر پایـایی بیشتری خواهد داشت که تا مشاهده رفتار مـیان فردی او (رفتار عالی تر وپیچیده تر)،در مورد خود باز بینی هم وضعیت بـه همـین منوال هست .اگر بر سر برخی رفتارهای خاص بـه توافق نرسیم بـه شمار زیـادی از رفتارهای مواجه مـی شویم کـه قابل بررسی هستند.

    آموزش مشاهده کنندگان:

    جایگزینی به منظور آموزش دقیق و منظم وجود ندارد.برای مثال،مشاهده کنندگانی کـه برای مطالعه رفتار بیماران و درجه بندی های تشخیصی بـه بیمارستان روانی مـی روند ،باید قبلا با دقت آموزش دیده باشند.باید بـه طور مشروح درون جریـان تعریف مثلا افسردگی،رفتارهای نشانگر و سایر موارد قرار بگیرند.آن ها نباید با جمع آوری (هشیـارانـه و یـا ناهشیـارانـه)داده هایی کـه به طرح مورد نظر کمک نمـی کنند ،دنبال خشنود ناظر باشند.گاهی نیز مواردی از دور جویی مشاهده کننده دیده مـی شود.یعنی مشاهده کنندگانی کـه در کنار هم مشغول کار هستند خیلی ظریف و غیر تعمدی درون درجه بندی های خویش از بقیـه مشاهده کنندگان دوری مـی جویند .اگرچه پایـایی مشاهده کنندگان دور جو درون حد قابل قبولی خواهد بود،ولی بـه تدریج تعریف خود را از رفتارهای مورد نظر تغییر مـی دهند.گاهی نیز مشاهده کنندگان وقتی بـه مـیل خود مشاهدات را انجام مـی دهند بـه اندازه وقتی کـه تحت نظر هستند ،دقت بـه خرج نمـی دهند .برای جلوگیری از دوری جویی مشاهده کننده ؛باید یک ارزیـاب مستقل بـه طور منظم مشاهده کنندگان را ارزیـابی کند و به آن ها بازخورد بدهد.

    متغیرهای موثر بر اعتبار مشاهدات

    در مصاحبه بدیـهی بـه نظر مـی رسد کـه گفته های بیماران بـه مصاحبه کنندگان لزوما همکاری نیست کـه در حالت عادی انجام مـی دهند.یـا درون مورد آزمون های فرافکن مـی توان درون این مورد کـه دیدن حیوانات وحشی،خون یـا دندان های بزرگ درون لکه های جوهر رورشاخ نشانـه پرخاشگری هست ،شک کرد.ضمن اینکه ادراک ها لزوما همان رفتارهای«واقعی»نیستند،اما درون مشاهده ظاهرا این امور روشن ترند.وقتی کودک به منظور همسالانش قلدری کند و این مشاهدات با گزارش های معلمان وی هماهنگی دارد،دیگر تردید زیـادی درون مورد اعتبار داده های مشاهده کنندگان باقی نمـی ماند.

    اعتبار محتوا:

    درطرح مشاهده رفتاری حتما رفتارهایی را مد نظر قرار داد کـه برای اه تحقیقاتی یـا بالینی ،مـهمند.معمولا محققان یـا متخصصانی کـه این گونـه نظام های مشاهده ای را تدوین مـی کنند،اعتبار محتوای نظام مورد نظر را تنظیم مـی کنند.فرایند مزبور حالت درونی دارد،یعنی یعنی نظام مورد نظر وقتی اعتبار دارد کـه متخصص بالینی نتیجه بگیرد معتبر است. حقوق طرح روانشناسی بالینی جونز و همکارانش درون تدوین نظام کد گذاری رفتاری ،این اشکال را برطرف د.آن ها ابتدا چند طبقه از رفتارهای نا مطلوب کودکان را مشخص و سپس آن ها را درون معرض درجه بندی قرار دادند.این محققان بـه کمک این درجه بندی های مادران توانستند بر قضاوت های پیشین خود درون مورد نا مطلوب و آزار دهنده بودن برخی رفتارهای انحرافی ،تاکید کنند.

    اعتبار همزمان:

    یکی دیگر از راه های بررسی اعتبار مشاهدات،این هست که آیـا درجه بندی های مشاهده ای با مشاهدات همزمان دیگران تناظر دارد یـا خیر.برای مثال؛آیـا درجه بندی پرخاشگری کودکان درون محوطه بازی ،بر مبنای مشاهدات،آنان توسط یک مشاهده کننده آموزش دیده ،با درجه بندی های همبازی های آنان هماهنگی دارد یـا خیر؟خلاصه اینکه آیـا درک کودک از پرخاشگری یکدیگر ،شبیـه درک مشاهده کنندگان است؟

    اعتبار سازه:

    نظام های مشاهده معمولا بر گرفته از یک چهارچوب نظری ضمنی یـا صریح است.برای مثال؛نظام کد گذاری رفتاری جونز و همکارانش(1975)بر گرفته از نظریـه های یـادگیری اجتماعی هست که درون آن پرخاشگری محصول یـادگیری های درون خانواده مـی باشد.هنگامـی کـه پاداش های پرخاشگری زیـاد باشد پرخاشگری روی خواهد داد.وقتی این پاداش ها دیگر مشروط بر پرخاشگری نشوند ،پرخاشگری روی نخواهد داد .پس اعتبار سازه نظام کد گذاری رفتاری،این گونـه ثابت مـی شود کـه آیـا رفتار پرخاشگرانـه کودک بعد از درمان بالینی کاهش یـافته هست یـا خیر:منظور از درمان بالینی هم آرایش مجدد وابستگی های اجتماعی درون خانواده بـه نحوی هست که مـیزان بروز پرخاشگری مشاهده شده ،کم شود.

    سازو کارهای درجه بندی:مشخص واحد تحلیل اهمـیت زیـادی دارد.واحد تحلیل عبارت هست از؛مدت مشاهدات و نوع و تعداد پاسخ ها .برای مثال مـی توانیم قرار بگذاریم کـه هر حرکت فیزیکی یـا ژستی را هر چهار دقیقه یک بار،به مدت یک دقیقه ،ثبت کنیم .سپس اسن حرکات درون رابطه با متغیر تحت بررسی(پرخاشگری،حل مسئله یـا وابستگی)کد گذاری یـا درجه بندی مـی شوند.

    خطای مشاهده کننده:

    هیچ کامل نیست.باید دقت گزارش های مشاهده کنندگان را گاهگاهی بررسی کنیم .گاهی مشاهده گران برخی نکات را فراموش یـا چیزهایی را مشاهده مـی کنند کـه در واقع هرگز اتفاق نیفتاده اند.ممکن هست فریـاد یک کودک را فریـاد کودکی دیگر تلقی کنند.در برخی موارد دیگر نیز سو گیری بیش از خطا مطرح هست .مشاهده کننده بـه دلیلی ،یکی از اعضای خانواده را دوست ندارد؛در این حالت هرگاه فرصت کند ،درجه بندی غلط اندازی از وی بـه عمل آورد.گاهی نیز شخص مورد مشاهده درون آغاز مشاهده ،کاری مـی کند-مثل حل سریع یک مسئله یـا اظهار نامـه هوشمندانـه –که مشاهده کننده را تحت تاثیر قرار مـی دهد.بر اثر این نوع تاثیرات هاله ای،مشاهده کنده بیشتر احتمال دارد درون درجه بندی خویشاوندی از او بـه عمل آورد.سو گیری ها یـا خطاها از هر نوع کـه باشند ،باید قبلا درون جلسات آموزشی بـه مشاهده کنندگان،آموزش داده شوند.در جلسات بررسی گاه بـه گاه امکان بروز آن ها برطرف شود.

    واکنش نشان دادن:

    یکی دیگر از عوامل موثر بر اعتبار مشاهدات،واکنش نشان است.گاهی بیماران یـا آزمودنی ها با تغییر رفتارشان نسبت بـه مشاهده شدن خویش واکنش نشان مـی دهند.یک آدم پر حرف ناگهان کم حرف مـی شود .به هر حال واکنش نشان ،به اعتبار مشاهدات لطمـه مـی زند چون باعث مـی شود رفتار مشاهده شده صرفا رفتار طبیعی فرد نباشد.خطر واقعی واکنش نشان دان این هست که مشاهده کننده متوجه آن نیست .وقتی رفتار مشاهده شده یک نمونـه واقعی نیست ،امکان تعمـیم پذیری آن کاهش مـی یـابد.مشاهده کنندگان نیز ممکن هست نا خواسته روی رفتاری کـه قصد مشاهده ان را دارند تاثیر بگذارند یـا به منظور آن مزاحمت ایجاد کنند.

    اعتبار بوم شناختی:

    یکی از بزرگترین مشکلات روانشناسی اعتبار بوم شناختی است،که برانسویک سال ها پیش بـه آن اشاره کرد.سوال اصلی این هست که آیـا متخصص بالینی واقعا نمونـه های معرف رفتار را بدست مـی آورد یـا خیر،آیـا رفتار امروز مراجع رفتار معمول وی مـی باشد،یـا محصول یک محرک نا مشخص است؟آیـا پاسخ بـه کارت آزمون اندر یـافت موضوع نمونـه ای کافی هست تا درون موردساختار نیـازها احکام کلی بدهیم ؟آیـا مشاهده بیمارانی کـه قرار هست جراحی شوند،برای اظهار نظر درون مورد واکنش آنان بـه وضعیت های پر استرس دیگر کافی است؟اعتبار بوم شناختی درون سنجش رفتاری نشان مـی دهد کـه رفتارهای تحلیل شده یـا مشاهده شده چقدر معرف رفتار معلول شخص هستند.

    توصیـه هایی به منظور بهبود پایـایی و اعتبار مشاهدات

    1-رفتارهایی را انتخاب کنید کـه به مشاهدات شما ارتباط دارند و جامع ستند،رفتارهایی را کـه قابل مشاهده و بی واسطه هستند را برگزینید.

    2-در گزینش رفتارها که تا حد امکان یک چهارچوب نظری صریح داشته باشید ،که شما را درون تعریف رفتارهای مورد نظر کمک کند.

    3-از مشاهده کنندگان آموزش دیده ای استفاده کنید کـه پایـایی آن ها ثابت شده باشد و با قالب مشاهده عینی و استاندارد مورد نظرتان آشنایی داشته باشند.

    4-اطمـینان حاصل کنید کـه قالب مشاهده ای مورد نظرتان را دقیقا مشخص کرده اید.از جمله واحد های تحلیل،فرم های درجه بندی،روش های مشاهده،طرح نمره گذاری و برنامـه مشاهده شده.

    5-متوجه و مراقب منابع خطای بالقوه ای مانند سوگیری و نوسان تمرکز باشید.

    6-امکان واکنش نشان افراد مورد مشاهده و تاثیر کلی آگاهی آنان از تحت مشاهده بودن را درون نظر بگیرید.

    7-و بالاخره این نکته را درون نظر بگیرید کـه مشاهدات شما واقعا چقدر معرف رفتار مورد نظر هستند و بر اساس آن ها چقدر مـی توانیم حکم کلی بدهید.

    نقش بازی

    نقش بازی ،فن دیگری هست که سابقه طولانی درون سنجش رفتاری دارد .راتر ویکنز(1948) سال ها قبل ،استفاده از این فن را درون سنجش رفتار پیشنـهاد د.گولد فروید و دیویسون(1994) نیز نقش بازی یـا تمرین رفتاری را شیوه ای به منظور آموزش الگوهای جدید پاسخ مـی دانند.اگرچه نقش بازی یک فن بالینی قدیمـی هست ،ولی سنجش گرهای رفتارگرا مطالعات منظم کمـی درخصوص مشکلات روش روانشناختی آن انجام داده اند .از جمله خصوصیـات ایجابی ،هنجاریـابی روش ها ،اثرات هاله ای ارزیـاب ها و نمونـه گیری هست که از جمله مشکلات مطرح درون انتخاب های نقش هستند.

    از نقش بازی درون رابطه با جرات ورزی سنجش مـهارت های اجتماعی بسیـار استفاده شده هست .بدیـهی هست که فنون نقش بازی ،فنون جدیدی نیستند .آن ها سال هاست کـه بعنوان فنون درمان بخش مورد استفاده قرار گرفته اند.متخصصان بالینی رفتار گرا بـه این دلیل بـه این فنون نقش بازی علاقه مندند کـه روش های ساده و موثری به منظور نمونـه گیری از مـهارت ها و کاستی ها رفتاری مراجعان مـی باشند .البته نمـی توان فرض را بر این گذاشته کـه مـهارت های رفتاریب شده درون حین درمان لزوما درون دنیـای واقعی نیز مورد استفاده قرار مـی گیرند.یک مثال درون این مورد وقتی هست که درمانجویی کـه برای افزایش مـهارت جرات ورزی بـه درمانگر مراجعه کرده هست ،نقش فردی را برعهده بگیرد کـه باید درون موقعیتی خاص از حق خود دفاع کند.مثلا وی نقش فردی را بر عهده مـی گیرد کـه در رستوران حتما به کیفیت غذا اعتراض کند.در این موارد،درمانگر نقش طرف مقابل را بر عهده مـی گیرد،هر چند نقش ها را با هم عوض مـی کنند.

    سنجش رفتاری شتاختی

    محور سنجش رفتاری شناختی،این هست که شناخت ها و افکار مراجعان(از خود انگاره که تا گفتگو با خود)نقش مـهمـی درون رفتار بازی مـی کنند.مـیچینبام(مایکنبام)(1977) حامـی رویکردهای کارکردی- شناختی است.منظور وی نیز این هست که درون طراحی راهبرد مداخله ای ،باید فرایند های فکری مراجعان را نیز تحلیل کارکردی کرد.برای تعیین این کـه کدام شناخت ها(با عدم وجود کدام شناخت)به عملکرد رضایت بخش کمک مـی کنند .جلوی عملکرد رضایت بخش را مـی گیرند و این عمل تحت چه شرایطی روی مـی دهد،باید پرسش نامـه دقیقی درون مورد راهبردهای شناختی داشته باشیم .پارو هولون(1988)روش های جهت سنجش کارایی شناختی مطرح د.

    برای مثال ،مـی توانیم بـه مراجعان یـاد بدهیم «بلند فکر کنند» یـا افکارشان را فورا بـه زبان بیـاورند .آن ها مـی توانند افکار و احساسشان را درمورد یک رشته صحبت های ضبط شده (مثل صحبت های پر استرس یـا صحبت هایی کـه مضمون ارزیـابی اجتماعی دارند)بازگو کنند،یـا مقیـاس هایی را پر کنند کـه ماده هایش درون مورد شناخت سازگارانـه یـا ناسازگارانـه گذشته آن ها است.همچنین مـی توانند افکارشان را درون برابر برخی محرک ها (مثل موضوعات یـا مسایل مطرح شده)نام ببرند.یک نمونـه از سنجش شناختی ؛کارهای سنگن و همکارانش(1988)است .آن ها بـه کمک پرسشنامـه سبک اسنادی دریـافتند افراد افسرده بعد از شناخت درمانی،تبیین های سالم تری درون مورد رویدادها ارائه مـیدهند.

    روش بالینی

    روش مطالعه موردی کـه یک روش بالینی مـی باشد؛عبارت هست از بررسی دقیق مراجع یـا بیماری کـه تحت درمان است.مطالعات موردی شامل مصاحبه ،پاسخ های آزمون ها ،شرح درمان ها و همچنین شرح حال ها،زندگی نامـه ها ،نامـه ها ،خاطرات ،اطلاعات مربوط بـه جریـان زندگی،سوابق پزشکی و مواردی از این قبیل مـی شود.به عبارت دیگر مطالعه موردی بررسی و توصیف دقیق یک انسان است.این گونـه مطالعات درون بررسی رفتار نابهنجار و توصیف روش های درمانی سابقه طولانی دارند.ارزش این روش نیز از این جهت هست که منبع غنی و سرشاری از درک و شناخت انسان هاست و مولد فرضیـه هست و مـی تواند پیش درون آمد تحقیقات علمـی باشد.بررسی شرح حال بالینی ،به عنوان یک روش تحقیق 4 امتیـاز دارد:نخست؛این روش مصنوعی نیست.این روش درون مورد شخص واقعی هست که مشکلی واقعی دارد .دوم ؛شرح حال بالینی مـی تواند پدیده ای را بـه صورت مستند ارائه دهد کـه به قدر نادرو نامانوس است،که احتمالا نمـی توان توسط شیوه های استاندارد دیگر آن را مورد کاوش قرار داد.سوم،شرح حال بالینی ،منبع اصلی فرضیـه ها درباره سبب شناسی و مداوای نابهنجار هست و چهارم این کـه یک شرح حال بالینی قانع کننده مـی تواند شواهدی را درون جهت تایید فرضیـه های کـه عموما پذیرفته شده هست فراهم آورد.شرح حال بالینی ،4 نقطه ضعف نیز دارد.که عبارتند از:

    گزینشی بودن:

    شواهد گزارش شده مـی تواند تحریف شده باشد .گزارش های بالینی تقریبا همـیشـه رویدادهای گذشته و اغلب گذشته دور را بررسی مـی کنند.بیمار ممکن هست برای پرداختن بـه چیزی دلایل شخصی داشته باشد.مثلا ممکن هست بخواهد خود را از قید سرزنش آزاد کند ،یـا برعبه گناهش تاکید کند .او درون انجام این کارها ممکن هست شواهدی را انتخاب کرده باشد کـه به این اه کمک کند .امکان دارد درمانگر بـه نظریـه خاصی معتقد باشد کـه مـی تواند شواهد را تحت تاثیر قرار دهد.

    فقدان قابلیت تکرار:

    از آنجایی کـه شرح حال ها بخشی از جریـان زندگی واقعی اند ،تکرار پذیر نیستند .اگر ما بتوانیم مشاهده ای را دقیقا تکرار کنیم ،خواهیم توانست جزئیـات ان را بـه دقت از نظر بگذرانیم و مطمئن شویم کـه این مشاهده بـه همان صورتی کـه برای ما گزارش شده ،اتفاق افتاده است.اگر یک مشاهده بتواند تکرار شود ،شانس بیشتری داریم کـه تعیین کنیم علت آن چه چیزی بوده هست ،زیرا مـی توانیم فقط یک عنصر آن را تغییردهیم و ببینیم کـه آیـا آن مشاهده تغیر مـی کندیـا خیر .اما این کار نمـی تواند درون مورد شرح حال ها انجام داد زیرا آن ها از جنبه ای بـه جنبه ای یـا از فردی بـه فرد دیگر فرق دارند.

    فقدان عمومـیت:

    حتی یک شرح حال متقاعد کننده مخصوص یک فرد است.آیـا همـه افسردگی ها با کاهش یـا افزایش علایم نباتی شروع مـی شود ؟یک شرح حال متقاعد کننده مخصوص یک فرد است.یک شرح حال واحد مـی تواند درون بهترین حالت فقط بـه ما بگوید کـه یک افسردگی ،با چه علایمـی آغاز مـی شود.

    شواهد ناکافی به منظور علیت:

    شرح حال های بالینی واحد،به ندرت ما را درون مورد سبب شناسی متقاعد مـی کنند درون اغلب موارد ،چندین رویداد وجود دارد کـه هر یک از آن ها مـی توانند علت باشند و در مواقعی اصلا رویداد واضحی وجود ندارد.

    همـه گیر شناسی (Epidemiology)

    همـه گیر شناسی عبارت هست از بررسی مـیزان بروز ،شیوع و توزیع بیماری ها یـا امراض،در یک جمعیت معین.در همـه گیر شناسی از چند اصطلاح زیـاد استفاده مـی شود .مـیزان بروز (Incidence)عبارت هست از تعداد مورد های جدید بیماری کـه در یک مدت معین ایجاد شده اند و به ما مـی گوید کـه آیـا تعداد موارد جدید بیماری یـا اختلال درون حال افزایش هست یـا خیر.

    شیوع (Prevalence) یعنی مـیزان کلی موارد (اعم از قدیمـی و جدید)در یک محدوده زمانی معین.برای مثال بروز بـه ما مـی گوید آیـا تعداد ایدز امسال نسبت بـه پارسال بیشتر بوده هست نشان دهنده مـیزان بروز است،ولی شیوع تخمـین مـی زند کـه چند درصد از جمعیت مورد نظر دچار بیماری یـا اختلال هستند.برای مثال؛طبق تخمـین مـیزان شیوع عمری اسکیزوفرنی1% است.یعنی هر عضو جامعه ،1% احتمال دارد درون طول عمر خود دچار این اختلال شود.یک نمونـه مشـهور همـه گیرشناسی،تحقیقی با عنوان «مصرف سیگار و سلامتی» است.

    در این تحقیق،با روش ساده شمارش و برقراری همبستگی مشخص شد سیگار کشیدن و سرطان ریـه با هم ارتباط دارند.اگرچه درون این باره کـه آیـا سیگار کشیدن علت سرطان ریـه هست یـا خیر،همچنان بحث وجود دارد.ولی رابطه سیگار کشیدن و سرطان ریـه مشخص بود(برای مثال،در حدود 90%سرطان ریـه مردان با سیگار کشیدن آنان مرتبط بود و مقدار مدت سیگار کشیدن با سرطان همبستگی مثبت داشت).البته همبستگی های بدست آمده درون هر مواردی علت های احتمالی را نشان مـی دهند،نـه علت های قطعی را.بخش قابل توجهی از همـه گیر شناسی درون قالب نظر سنجی و مصاحبه انجام مـی شود .ولی داده های نظر سنجی و مصاحبه ،مشکلات و معضلات بالقوه ای دارند.برای مثال مشکلات روانی را چگونـه تعریف مـی کنیم و مورد ها را چگونـه مـی شماریم؟سرکشی صرف بـه درمانگاه ها و بیمارستان ها بـه معنای نادیده گرفتن سایر محل ها هست .این مشکلات وقتی تشدید مـی شوند کـه اختلالات خفیف تر را بررسی مـیکنیم.

    در حقیقت بـه روشـهای عینی تعریف و اندازه گیری مشکلات نیـاز داریم .مشکل دیگر نظر سنجی ها این هست که گاهی پاسخ دهندگان احساس مـی کنند باید«حرف های خوب»بزنند.آن ها سعی مـیکنند چیزهایی بگویند کـه از لحاظ اجتماعی مقبولیت دارند به منظور مثال ممکن هست منکر نشانـه های شدید روانی خود شوند(نشانـه هایی مثل توهم)چون از بازگو آن ها خجالت مـی کشند.علاوه بر این برخی از پاسخ گویـان حتما خاطرات سال های دور را بـه یـاد آورند،این گونـه بازنگری ها با تحریف و حذف همراه است.

    روش های همبستگی

    همـه گیر شناسی غالبا بر روش های همبستگی مبتنی هست ،یعنی بررسی و اندازه گیری همبسته های (عوامل خطر)بیماری یـا اختلال .در این گونـه تحقیقات هدف تعیین مـیزان هماهنگی تغییرات دو متغییر است.با این روش ها مـی توانیم بفهمـیم کـه آیـا متغییر الف با ب رابطه داردیـا خیر.برای مثال با کمک این روش مـیتوان فهمـید کـه آیـا بین الگوهای نمرات هوش و تشخیص های روانپزشکی رابطه وجود دارد؟آیـا بین ت و افسردگی رابطه ای است؟مطالعات همبستگی نا بهنجاری،چند امتیـازو یک نقطه ضعف مـهم دارند.به کارگیری همبستگی امکان مشاهده دقیق و کمـی رابطه بین متغیرها را فراهم مـی آورد.همچنین از آنجایی کـه این مشاهدات درون مورد پدیده طبیعی هستند.مطالعات همبستگی مانند مطالعات آزمایشگاهی مصنوعی نیستند.از این گذشته وقتی امکان انجام آزمایش ،به دلایل علمـی یـا اخلاقی وجود نداشته باشند ،مطالعات همبستگی جایگزین خوبی هستند.از بعد منفی ؛مـهمترین نقطه ضعف درون اجرای مطالعات همبستگی ،این هست که علت یک پدیده خاص را معمولا نمـی توان مجزا کرد ،شخص مـی تواند بـه کشف علت نزدیک ترشود اما به منظور تعین دقیق تر علیت ،روش های دیگری چون روش آزمایشگاهی لازم است.

    فن همبستگی:

    برای برقراری همبستگی بین دو متغیر ابتدا باد دو نوع مشاهده داشته باشیم .برای نمونـه ،فرض کنید دو آزمون را روی 10 نفر اجرا مـی کنیم .یک آزمون،اضطراب و آزمون دیگر اعتقاد و کنترل بیرونی را اندازه مـی گیرد.نتیجه برقراری این همبستگی،ضریب همبستگی است.این ضریب نشان مـی دهد کـه بین این دو رابطه وجود دارد یـا خیر.ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون شاخصی هست که نشان مـی دهد دو متغیر چقدر رابطه دارند .علامت آن هم حرف r هست که بین +1 تا-1 تغییر مـی کند.وقتی r برابر +1 است؛یعنی ارتباط دو متغیر کامل و مثبت است.وقتی r برابر -1 است؛یعنی رابطه کامل ومنفی است.روش های همبستگی نمـی تواند علت و معلول را مشخص کنند،پس نمـی توانیم صرفا بر اساس همبستگی ادعا کنیم کـه فلان متغیر علت همان متغیر بوده است.حتی اگر این ادعا خیلی منطقی بـه نظر برسد.برای مثال فرض کنید محقق کشف کند کـه بین اسکیزوفرنی محصول افزایش انتقال دهنده عصبی بـه نام دوپامـین درون دستگاه عصبی مرکزی رابطه ای هست،آیـا این بـه معنای آن هست که اسکیزوفرنی محصول افزایش دوپامـین است،یـا این کـه اسکیزوفرنی موجب مـی شود سطح دوپامـین بالا برود؟شاید هم عامل سومـی درون کار است. روش های همبستگی مـی توانند بی اعتباری فرضیـه علت و معلولی را نشان بدهند.اگر متغیرالف علت متغیر ب هست ،پس حداقل حتما با یکدیگر همبستگی داشته باشند و پیدا ن رابطه معنا دار بین آن ها فرضیـه ما را نقص و رد مـی کند.همچنین اگرچه استنباط های علیتی براساس ضرایب همبستگی امکان پذیر نیستند ولی نمـی توان گفت اصلا روابط علت و معلولی درون بین نیست.

    تحلیل عاملی

    تحلیل عاملی الهام گرفته از راهبرد همبستگی هست و روابط همزمان چند متغیر را نشان مـی دهد .در این روش آماری از یک رشته همبستگی های مجزا استفاده مـی شود که تا تغییر ملموس متغیر ها مشخص و ارتباط کارکردی آن ها تعیین گردد.زمانی کـه متغیرها همزمان با یکدیگر تغییر مـی کنند نتیجه مـی گیریم کـه وجه اشتراکی بین آن ها وجود دارد.

    تحقیق بعد رویدادی(Ex-Post Factor Research) (علی- مقایسه ای)

    روش های علی –مقایسه ای یـا روش های بعد رویدادی معمولا بـه تحقیقاتی گفته مـی شود کـه در آن پزوهشگر با توجه بـه متغیر وابسته (حاضر)به بررسی علل احتمالی وقوع آن (در گذشته)مـی پردازد.به عبارت دیگر تحقیق علی-مقایسه ای گذشته نگر بوده و سعی بر آن دارد کـه از معلول بـه علت احتمالی پی ببرد.به تحقیقات علی- مقایسه ای ،پس رویدادی نیز گفته اند؛زیرا علت و معلول(متغیر مستقل و وابسته)پس از وقوع مورد بررسی قرار مـی گیرد.استفاده از این طرح بـه این دلیل هست که درون برخی از موارد علت«خصیصه ای »بوده و قابل دستکاری نمـی باشد ،مانند ت.در بعضی مواقع دیگر علت خصیصه ای نیست ولی دستکاری آن از کنترل محقق خارج و یـا غیر انسانی است.

    مقایسه تحقیقات بعد رویدادی و همبستگی؛تحقیقات علی – مقایسه ای و همبستگی هر دو تحت عنوان تحقیقات غیر آزمایشگاهی (توصیفی)دسته بندی مـی شوند.زیرا درون آن ها متغیر مستقل وجود ندارد.تحقیقات علی-مقایسه ای اگرچه درون بعضی کتاب ها بـه عنوان یکی از روش های تحقیق به منظور مطالعه روابط علی و معلولی مطرح مـی شود ولی درون واقع روش خاصی به منظور تحلیل داده های رابطه ای نیست.بعضی از نویسندگان با روش تحقیق علی – مقایسه ای را بـه علت ساده تر بودن تکنیک های آماری آن به منظور محققان تازه کار توصیـه مـی کنند.

    رویکردهای مقطعی و طولی

    در طرح مقطعی ،افرادی کـه سنین مختلفی دارند،به طور همزمان مورد ارزیـابی یـا مقایسه قرار مـی گیرند.در طرح طولی ،یک گروه آزمودنی به منظور مدتی طولانی تحت نظر گرفته مـی شوند.رویکرد های مقطعی از نوع همبستگی هستند زیرا محقق نـه مـی تواند سن آزمودنی ها را تغیر بدهد و نـه مـی تواند آزمودنی ها را درون گروه های متفاوت سنی دستکاری کند .چون درون هر گروه سنی آزمودنی های متفاوتی حضور دارند و نمـی توان فرض کرد کـه نتیجه بررسی محصول تغییرات سنی هست .بلکه فقط نشانگر تفاوت های گروه سنی موجود مـی باشد.این تفاوت را مـی توان معلول زمانـه ای کـه آزمودنی ها درون آن بزرگ شده اند درون نظر گرفت نـه سن آن ها.برای مثال؛ممکن هست 65 ساله ها قناعت کارتر از 35 ساله ها باشند ،که این بخاطر تفاوت سنی دو گروه نمـی باشد بلکه بـه خاطر تفاوت دوره ی زمانی این دو گروه مـی باشد.در مطالعات طولی ،در طول یک دوره اطلاعاتی درون خصوص گروهی از انسان ها جمع آوری مـی شود.این نوع مطالعات بـه محقق اجازه مـی دهند درون مورد روابط زمانی عواملی کـه با هم تغییر مـی کنند حدس های بهتری بزند.همچنین مشکل متغیر سوم مطالعات همبستگی را برطرف مـی کنند .مثلا فرض کنید مـی دانیم کـه حالات افسردگی درون طول عمر یک انسان بروز مـی کنند و محو مـی شوند اگر افسردگی مسبب همبستگی داشتن لاغر شدن شدید و کاهش اعتماد بـه نفس است،پس لاغر شدن و کاهش اعتماد بـه نفس حتما همگام با حالات افسردگی تغییر کنند.مشکلات اصلی درون مطالعات طولی مشکل عملی هستند.این مطالعات پر هزینـه اند و به صبر زیـاد و استمرار درون رهبری برنامـه تحقیقاتی احتیـاج دارند.چون تحقیقات طولی وقت و هزینـه زیـادی مـی طلبند بنابراین بـه قدر کافی ار آن ها استفاده نمـی شود.

    روش آزمایشی

    برای مشخص روابط علت و معلولی رویدادها حتما از روش های آزمایشگاهی استفاده کنیم .برای مثال،قصد داریم تاثیر مـیزان اضطراب را بر مـیزان یـادگیری افراد بررسی کنیم .این بررسی شامل چند ویژگی مـهم یک تحقیق آزمایشی هست .بررسی مورد نظر درون کنتیکت و در آسایشگاه سالمندان انجام گرفت .ساکنان این آسایشگاه 65 که تا 90 ساله بودند.در گروه آزمایشی 47 آزمودنی وجود داشت.به آزمودنی وجود داشت بـه آزمودنی ها گفته شده بود کـه خودشان مـی توانند تصمـیماتی بگیرند .برای مثال آن ها حق داشتند دکوراسیون اتاقشان را انتخاب کنند .همچنین محل ملاقات با ملاقات کنندگان را خودشان مشخص کنند و مواردی از این قبیل .در گروه گواه 24 آزمودنی حضور داشتند ،که درون موارد اشاره شده حق تصمـیم گیری نداشتند .این دو گروه از لحاظ برخی متغیر ها همتا شده بودند .مثلا وضعیت سلامتی ،سطح رفاه اقتصادی –اجتماعی و سازگاری روانی .این دو گروه با وجود این همتا سازی ،سه هفته بعد درون مورد برخی از متغیر ها مثل مـیزان هوشیـاری ،شادی ،احساس کلی آسایش ،دفعات حضور درون سینما و انجام فعالیت های گروهی تفاوت معنا داری داشتند.در فرضیـه آزمایشی مبنی بر اینکه افزایش اضطراب موجب کاهش یـادگیری مـی شود،متغیر مستقل(Independent variable) متغیری هست که درون اختیـار محقق هست و محقق آن را دستکاری مـی کند و انتظار مـی رود کـه علت رفتار آزمودنی ها باشد.متغیر وابسته(Dependent varuable) کـه انتظار مـی رود با تغییر متغیر مستقل تغییر کند ،در این بررسی مـیزان اضطراب متغیر مستقل هست و مـیزان یـادگیری افراد ،متغیر وابسته .زمانی کـه دستکاری متغیر مستقل تغییراتی را درون متغیر وابسته ایجاد مـی کند،اثر آزمایشی (Experimental Effect) بـه وجود مـی آید.

    طرح های مـیان گروهی و درون گروهی

    در طرح مـیان گروهی دو مجموعه مجزا از آزمودنی ها داریم،که هر یک بـه نوع خاصی درمان مـی شوند.برای مثال؛بررسی کارایی درمان را درون نظر بگیریم .این بررسی درون ساده ترین شکل خود شامل یک گروه آزمایشی(مثلا گروهی کـه نوع خاصی از درمان را دریـافت مـی دارد)است با گروه گواه (گروهی کـه درمان نمـی شوند)مقایسه مـی گردد.در طرح درون گروهی بیمار درون مقاطع مختلف مورد ارزیـابی و مقایسه قرار مـی گیرد.فرض کنید مـی خواهیم تاثیرات منتظر ماندن درون لیست انتظار شش هفته ای را مورد مطالعه قرار دهیم،ولی پیش از آن سنجش های مختلفی بـه عمل مـی آوریم (مقطع الف).شش هفته بعد ،درست قبل از شروع درمان ،بیمار را مجددا مـی سنجیم،(مقطع ب).در پایـان درمان(مقطع ج) نیز بیماران را به منظور سومـین بار مـی سنجیم و گاهی آنان را پی گیری مـی کنیم (مقطع د) و در نـهایت تغییرات را با هم مقایسه مـی کنیم .طرح درون گروهی انواع مختلفی دارد،ولی نقطه قوت مـهم آن ،استفاده از آزمودنی های بسیـار کمتر است.

    اعتبار درونی:گاهی آزمایش،اعتبار درونی ندارد.یعنی مطمئن نیستیم نتیجه حاصل ،واقعا ناشی از دستکاری متغیر مستقل باشد.در برخی بررسی ها حتی گروه گواهی وجود ندارد کـه که با گروه آزمایشی مقایسه شود.در این بررسی تغییرات مشاهده شده مـی توانند نتیجه متغیر دیگری باشند .عاملی دیگری کـه علاوه بر عدم وجود گواه اعتبار درونی را کم مـی کند ،انتظارات است.وقتی محقق یـا آزمودنی انتظار یک نوع نتیجه خاص را دارند ،همان نتیجه نیز حاصل مـی شود.در چنین مواقعی انتظارات باعث بدست آمدن نتیجه مزبور مـی شود،نـه دستکاری آزمایشی متغیر مستقل .به این پدیده اثر دارونما(Placebo) یـا پلاسیبو گفته مـی شود.برای مثال؛مردم وقتی متقاعد مـی شوند مست کرده اند،مثل مست ها رفتار مـی کنند،حتی اگر نخورده باشند و فقط فکر کنند مست اند.معمولا به منظور جلوگیری از تاثیر انتظارات آزمایشگرها یـا آزمودنی ها ؛از روش دو سر کور (Double-Blind Experiment) استفاده مـی شود.در این روش آزمایشگر ها و آزمودنی ها نمـی دانند از چه نوع درمان یـا رویـه ای استفاده مـی شود.برای مثال؛محققی کـه تاثیرا ت دارو را بررسی مـی کند ،هنگام توزیع دارو نمـی داند کدام بـه کدام است.آزمایشی کـه در آن فقط آزمودنی نمـی داند کـه دارو یـا دارونما دریـافت کرده است.آزمایش بی خبری یک سره ،یـا آزمایش یک سر کور ( Single-Blind Experiment)نامـیده مـی شود.بنابراین وقتی آزمایش ها اعتبار درونی دارد کـه فقط متغیر مستقل باعث تغییر متغیر وابسته شده باشد ،نـه سایر متغیر های مزاحم و مداخله گر.

    اعتبار بیرونی:

    یک تحقیق واقعی وقتی اعتبار بیرونی دارد کـه نتایج آن را بتوان تعمـیم داد.در بسیـاری از موارد نتایج بدست آمده درون آزمایشگاه را نمـی توان درون زندگی واقعی بـه کار برد .بدترین اشتباه این هست که فرض کنیم چون درون موقعیت (الف)فلان نتایج بدست آمده هست در موقعیت (ب)هم خود بـه خود همان نتایج بدست مـی آید.اگرچه درون تحقیقات آزمایشگاهی معمولا متغیرها بیشتر کنترل مـی شوند ،ولی «تصنعی»بودن آن ها که تا حدودی جلوی تعمـیم نتایج را مـی گیرند .پس از اعتبار بیرونی بر قابلیت تعمـیم پذیری نتایج مـی توان تکیـه کرد.هر چه آزمایش ها طیبیعی تر باشد ،اعتبار بیرونی شان بیشتر است.

    فرا تحلیل (Meta-Analysis):

    ممکن هست برای بررسی پیـامد روش درمانی خاص ،پژوهش های زیـادی انجام پذیرد.مثلا فرض کنیم پژوهشگران مختلف اثر بخشی رفتار درمانی شناختی را درون درمان افسردگی مورد بررسی قرار دهند و برای این منظور پژوهش هایی انجام مـی شود کـه از جهاتی از جمله نمونـه و مشخصات افراد نمونـه با هم تفاوت هایی داشته باشند.چنانچه پژوهشگر بخواهد بدون درون نظر گرفتن ویژگی های خاص هر پژوهش ،به طور کلی بـه این سوال پاسخ دهد کـه آیـا رفتار درمانی شناختی درون درمان افسردگی موثر هست یـا نـه،در چنین حالتی لازم هست از روش فرا تحلیل استفاده شود و از طریق ادغام آماری نتایج حاصل از تک تک پژوهش ها،به سوال پژوهشی پاسخ داده شود.پس این روش یک تحلیل کلی از سایر تحقیق ها درون رابطه با یک موضوع خاص است.فراتحلیل یک مشکل بزرگ روش شناختی دارد.هر مطالعه ای صرفنظر از این کـه تا چه اندازه خوب اجرا شده باشد ،فقط یک رای بـه دست مـی آورد .بنابراین مطالعه ای کـه از نمونـه بزرگی استفاده مـی کند و به خوبی کنترل شده است،با مطالعه ای کـه از نمونـه کوچکی استفاده مـی کند کـه به اندازه کافی کنترل نشده است،ارزش برابر دارد.

    تحقیقات تشابهی

    تحقیقات تشابهی شامل مطالعاتی هست که درون آزمایشگاه صورت مـی گیرند و اعمال کنترل درون آن ها آسان تر است،ولی شرایط شبیـه زندگی واقعی بر آن حاکم هست .این،تحقیقات عمدتا به منظور مشخص ماهیت آسیب های روانی و درمان انجام مـی شوند.برای مثال وقتی واتسون و رینر(1920) به منظور نشان نحوه یـادگیری ترس شدید از موش های سفید توسط آلبرت ،آزمایشی ترتیب دادند،شرایطی مشابه شرایط یـادگیری ترس های شدید درون زندگی واقعی ایجاد د.مساله تعمـیم نتایج درون مطالعات تشابهی بیشتر نمود مـی یـابد.برخی از محققان با استفاده از حیوانات درون تحقیق تاکید دارند،زیرا مشکلات روش شناختی درون تحقیق روی انسان ها را ندارد،ما روی حیوان کنترل کاملی داریم .عده ای از محققان ،طرفدارراهبرد چند متغیری هستند .در این نوع تحقیق ،آزمایشگر ضمن اعمال نـه چندان زیـاد کنترل ،به طور همزمان چند اندازه گیری را روی شخص انجام مـی دهد.برای نمونـه از نتایج پرسش نامـه ها،اسناد و مدارک مربوط بـه زندگی افراد ،مشاهده و موارد دیگر استفاده مـی کند.سپس بین داده های حاصل،همبستگی برقرار و آن ها را تحلیل عاملی مـی کند.چون این روش روی پدیده ها یی کـه به طور طبیعی روی مـی دهند،تمرکز دارد و قادر هست به طور همزمان چند متغیر را بررسی کند ،از نظر بسیـاری از محققان راهبرد بهتری است.ولی این روش مثل دیگر رویکردهای همبستگی محدودیت های خاص خود را دارد.

    طرح های تک آزمودنی(Single Subject)

    طرح های یک موردی محصول رویکردهای رفتاری و عاملی است.این طرح ها با روش های آزمایشی و مطالعات موردی شباهت هایی دارند.برای مثال؛آزمایشگر درون شرایط مختلفی رفتار آزمودنی را اندازه مـی گیرد و از این جهت شبیـه فنون آزمایشی هست .اما درون این طرح ها فقط بر پاسخ های یک آزمودنی تاکید و تمرکز مـی شود ،که از این نظر شبیـه بـه مطالعه موردی است.این نوع تحقیق معمولا با تهیـه یک خط پایـه شروع مـی شود .برای تهیـه خط پایـه،رفتار آزمودنی قبل از انجام هر گونـه مداخله ثبت مـی شود –برای مثال؛تعداد حملات اضطرابی درون هر هفته مشخص مـی شود ،پس از تهیـه یک خط پایـه پایـا ،مداخله صورت مـی گیرد.سپس تاثیرات این مداخله،با مقایسه خط پایـه رفتار بعد از مداخله تعیین مـی شود.مطالعات یک موردی بـه آزمایشگر امکان مـی دهد روابط علت و معلولی را مشخص کند .دلیل دیگر استفاده از طرح های موردی ،دشواری یـافتن آزمودنی های کافی به منظور همتا سازی یـا گماردن تصادفی آنان درون گروه های گواه است.مطالعات یک موردی تعداد افراد مورد نیـاز را کم مـی کنند.

    طرح ABAB :طرح ABAB بـه محقق اجازه مـی دهد با مشاهده منظم تغییرات رفتاری آزمودنی درون شرایط درمان و عدم درمان ،کارایی درمان ها را بررسی کند.به این دلیل نام آن را ABAB گذاشته اند؛که بعد از دوره پایـه اولیـه (A)،دوره ی درمان (B)،شروع مـی شود.سپس بازگشت بـه خط پایـه (A) و دومـین دوره درمانی(B) را داریم.

    محققان با استناد بـه دوره بازگشت ،که حد فاصل دو دوره ی درمان است،نشان مـی دهند کـه یک رابطه ی علت و معلولی بین دو متغیر وجود دارد.یکی از اشکالات روش ABAB این هست که قطع درمان از جهاتی اخلاقی نیست،البته اهمـیت این مساله بـه شرایط خاص تحقیق بستگی دارد.

    طرح های چند خط پایـه ای:

    گاهی امکان استفاده از دوره بازگشت وجود ندارد .گاهی با معذوریت های اخلاقی مواجه ایم و گاهی درمانگرها درون محیط های تحقیقات بالینی نمـی خواهند مراجعان درون شرایطی قرار بگیرند کـه رفتارهای نامطلوب آنان را دوباره برانگیزند.در چنین شرایطی از طرح چند خط پایـه ای استفاده مـی کنندوآن ها دو یـا چند رفتار را جهت تحلیل بر مـی گزینند.مثلا فرض کنید بیماری کـه بستری است،در زمـینـه رفتار مسئولانـه مشکلات شدید دارد؛اتاقش را تمـیز نمـی کند،نظافت را رعایت نمـی کند یـا سر وقت به منظور انجام وظایفش حاضر نمـی شود.اطلاعات پایـه درون مورد رفتارش درون زمـینـه های شخصی و کاری جمع آوری مـی شوند ،سپس هر وقت امور شخصی خودش را مسئولانـه انجام مـی دهد،فورا پاداش مـی گیرد ولی به منظور انجام مسئولانـه کارها و وظایفش پاداشی بـه او داده نمـی شود .اگر رفتار مسئولانـه وی درون زمـینـه کارهای شخصی بعد از پاداش گرفتن افزایش یـابد،ولی درون زمـینـه کارها و وظایف افزایش نیـابد،یک عامل ناشناخته و کنترل نشده دیگر بـه جز پاداش درون بین هست اما اگر پاداش ها باعث افزایش رفتار مسئولانـه وی درون کارهایش نیز بشوند،ظاهرا علت این افزایش رفتار مسئولانـه همـین پاداش ها بوده است.

    طرح های مرکب

    فنون آزمایشی و همبستگی ،گاهی بـه صورت طرح مرکب مورد استفاده قرار مـی گیرند.در این نوع طرح ها آزمودنی ها بـه دو گروه تقسیم مـی شوند .(اسکیزوفرنیک ها درون مقابل ناهنجار ها)و سپس هر گروه تحت یک نوع شرایط آزمایشی قرار مـی گیرند .به این ترتیب متغیرهایی مثل روان پریشی یـا بهنجاری توسط محقق دستکاری یـا القا نمـی شوند،در عوض بین آن ها و شرایط آزمایشی همبستگی برقرار مـی شود.به عنوان مثال فرض کنید قرار هست کارایی سه نوع درمان (دستکاری آزمایشی)را بررسی کنیم.بیماران را بر اساس شدت بیماری آنان(متغیر طبقه بندی)به دو گروه تقسیم مـی کنیم .آیـا کارایی درمان بـه نسبت شدت بیماری تغییر مـی کند /طرح های مرکب درون دریـافت اینکه چه درمانی به منظور چهی مناسب تر هست ،به ما کمک مـی کنند .البته نباید فراموش کنیم کـه در طرح های مرکب مانند روش همبستگی هیچ یک از عوامل دستکاری نمـی شوند.

    معنا داری آماری و معنا داری عملی

    پس از مصاحبه آماره ها و شاخص ها (مثلا ضریب همبستگی)باید راجع بـه معنا داری عدد بـه دست آمده تصمـیم گیری کنیم .طبق سنت اگر ارزش بدست آمده (فقط درون 5 درصد موارد)به طور شانسی بدست آید،از لحاظ آماری معنا دار است.به این ترتیب ارزش بدست آمده درون سطح 5% معنا دار است.معمولا اینگونـه نوشته مـی شود P< %5 و هر چه همبستگی بیشتر باشد ،احتمال معناداری بیشتر خواهد بود.اما وقتی تعداد آزمودنی ها زیـاد هست حتی مقادیر نسبتا کم همبستگی نیز معنا دار خواهد بود .باید بین معنا داری آماری و معنا داری عملی نتایج آماری فرق بگذاریم .وقتی تعداد آزمودنی ها 180 نفر است؛همبستگی 19% معنا دار هست ،اما وقتی تعدادشان سی نفر هست ؛همبستگی 3% نیز معنا دار نیست .پس حتما بین معناداری آماری و عملی فرض بگذاریم.

    تحقیق و اصول اخلاقی

    در تحقیق نیز ملاحظات اخلاقی مـهمـی مطرح است.آزمودنی ها نیز مثل بیماران حقوقی دارند و محققان درون برابرشان مسئولند. انجمن روانشناسی آمریکا درون سال 1992 نسخه تجدید نظر شده معیـارهای اخلاقی تحقیقات انسانی را منتشر کرد.در اینجا این معیـارها را بـه طور خلاصه مرور خواهیم کرد .طبق این معیـارها ،محققان موظفند:

    1-تحقیق خود را مطابق معیـارهای شناخته شده صلاحیت علمـی و اصول اخلاقی تدوین کنند .

    2-به رفاه و آسایش آزمودنی ها،افراد درگیر درون تحقیق و حیوانات احترام بگذارند .

    3-رعایت نکات اخلاقی درون تحقیق را تضمـین کنند.

    4-پیش از انجام تحقیق از موسسات یـا سازمان های مربوط تایید یـه بگیرند.

    5-با آزمودنی ها کاملا بـه توافق رسیده و حقوق و وظایف هر یک ازطرفین راروشن کنند.

    6-از آزمودنی ها رضایت نامـه بگیرند.زبانشان به منظور آزمودنی ها قابل فهم باشد و رضایت حاصل را مکتوب کنند.

    7-در ایجاد انگیزه به منظور شرکت درون تحقیق کاملا دقت داشته باشند،تا ماهیت دستمزد ها مشخص شود و پاداش های مالی یـا انواع دیگر پاداش ها آنقدر زیـاد نباشد کـه شرکت درون تحقیق را اجباری کنند.

    8-در طی تحقیقات هیچ گونـه صدمـه روانی و جسمانی بـه آزمودنی ها وارد نیـاورند.

    9-به آزمودنی ها اطلاع بدهند کـه ممکن هست از یـافته های حاصل استفاده کنند و این یـافته ها با دیگر محققان درون مـیان گذاشته شود.با استفاده های پیش بینی نشده ای از آن ها انجام گیرد.

    10-وقتی بـه فریب متوسل شوند کـه راهی جز آن ندارند.

    11-مزاحمت روش های تحقیق را بـه حداقل ممکن برسانند.

    12-قبل از تحقیق ،هر گونـه سوء تفاهم احتمالی آزمودنی را برطرف کنند.

    13-با حیوانات رفتاری انسانی داشته باشند و با آن ها مطابق قانون دولتی و معیـارهای حرفه ای رفتار کنند.

    رضایت نامـه:

    کار بالینی اخلاقی و شرایط و الزام های قانونی ایجاب مـی کند کـه آزمودنی ها قبل از شروع تحقیق رضایت نامـه رسمـی کتبی بدهند.محققان حتما آزمودنی ها را از خطرات تحقیق ،ناراحتی های احتمالی ناشی از تحقیق و مـیزان مخفی ماندن اطلاعات با خبر کنند .محقق ،رعایت حریم خصوصی ،امنیت و حق کناره گیری آزمودنی ها را تضمـین کند.

    راز داری :اطلاعات و جواب ها ی شخصی افراد حتما مخفی و از دسترس عموم دور بماند.معمولا بـه جای نام افراد از کد استفاده مـی شود .نتایج تحقیقات بـه نحوی درون اختیـار مردم گذاشته مـی شوندکه اطلاعات شخصی آزمودنی ها فاش نشود.و بالاخره روانشناسان بالینی حتما قبل از افشای اطلاعات محرمانـه یـاهویت آزمودنی ها درنوشته ها،سخنرانی ها یـا سایر رسانـه ها از آزمودنی ها رضایت نامـه بگیرند.

    فریب:

    گاهی مجبوریم هدف تحقیق یـا مفهوم پاسخ های آزمودنی ها را مخفی نگه داریم.چنین فریبی فقط وقتی موجه هست که تحقیق مورد نظر مـهم باشد و راه دیگری جز این کار نداشته باشیم (به عبارت دیگر ارائه اطلاعات صادقانـه بر داده های آزمودنی ها تاثیر سوءبگذارد.برای مثال وقتی کـه رفتار آزمودنی را توسط شیشـه یک طرفه مشاهده مـی کنیم .فریب ها نباید بی جهت مورد استفاده قرار بگیرند.در صورت استفاده از فریب ،باید بسیـار مراقب باشیم کـه آزمودنی ها احساس نکنند آن ها را گول زده ایم ،یـا از آن ها سوء استفاده کرده ایم. حتما به دقت بـه آن ها بگوییم چرا فریب لازم بوده است.ما نمـی خواهیم بـه اعتماد مـیان فردی آزمودنی ها لطمـه ای بزنیم ،بدیـهی هست که درون مواقعی کـه قصد استفاده از فریب را داریم ،نحوه اخذ رضایت نامـه اهمـیت زیـادی مـی یـابد.

    گزارش دادن:

    چون آزمودنی ها حق دارند بدانند چرا محققان علاقه مند بـه مطالعه رفتارشان هستند ،گزارش تحقیق حتما حتما در انتهای تحقیق چاپ شود.دلیل انجام تحقیق،اهمـیت آن و نتایجش حتما در اختیـار آزمودنی ها گذاشته شود .در بعضی موارد بـه دلیل تمام نشدن تحقیق ،امکان مطرح نتایج آن وجود ندارد .در این مورد مـی توانیم نوع نتایج مورد انتظار را با آزمودنی ها درون مـیان بگذاریم و در صورت تمایل آنان بعد از اتمام تحقیق،نتایج را درون اختیـارشان بگذاریم.

    عدم ارائه داده های تقلبی:

    محققان حتما حتما در گزارش یـافته های خود کمال صداقت را داشته باشند آن ها تحت هیچ شرایطی حق ندارند درون یـافته های خود دخل و تصرف کنند.اگر محقق مرتکب چنین عملی شود بـه فریبکاری متهم خواهد شد.

    قضاوت یـا تفسیر بالینی حتی درون نازل ترین شکل آن نیز فرایندی پیچیده است؛این فرایند شامل یک محرک (نیمرخ یک آزمون مثل MMPI ) وپاسخ های یک متخصص بالینی (آیـا این بیمار روان پریش است؟).خصایص متخصص بالینی و ساختارهای شناختی و جهت گیری نظری آن ها است.در عین حال ،متغیرهای وضعیتی نیز مطرح هستند .این متغیرها عبارتند از:نوع بیماران و محدودیت هایی کـه محیط و موقعیت بر پیش بینی ها اعمال مـی دارند.




    [روش های تحقیق درون روانشناسی بالینی حقوق طرح روانشناسی بالینی]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 09 Sep 2018 23:44:00 +0000



    تست روانشناسی هاروارد

    تست هوش چندگانـه (استعدادیـابی) گاردنر

    هوش معمولاً بـه عنوان توانائی های بالقوه عقلانی تعریف مـی شود.که ما با آن زاده مـی شویم و قابل اندازه گیری هست و ظرفیتی کـه تغییر آن دشوار است، تست روانشناسی هاروارد اما درون سال های اخیر دیدگاه های دیگری نسبت بـه هوش پدید آمده است. تست روانشناسی هاروارد یکی از این دیدگاه ها، نظریـه هوش چندگانـه هست که توسط هاوارد گاردنر، روان شناس دانشگاه هاروارد، ارائه شده است.

    در سال 1970، هاوارد گاردنر (Howard Gardner) بـه بررسی تعیین هوش بر اساس تست های روانشناسی هوش پرداخت.

    گاردنر با بررسی کودکان بااستعداد و افراد بالغی کـه دچار آسیب مغزی بودند، بـه این نتیجه رسید کـه افراد استعداد و نبوغ های دیگری دارند کـه شاید بر اساس آزمون های ایده­ آل سنتی شناسایی نشوند. تست روانشناسی هاروارد او با استفاده از ابزار مختلف، مانند استفاده از تحقیقات عصبی جسمانی (نوروفیزیکی) و مطالعاتی کـه در رابطه با افراد اوتیسم، به منظور تایید مدل خود کـه نشان مـی داد قسمت های مختلف مغز دارای هوش های مختلفی هست، استفاده کرد.

    در سال 1983 گاردنر کتاب خود با نام «چارچوب های ذهن» را منتشر کرد کـه هفت نوع هوش را درون آن توصیف کرده است. ده سال بعد، او نوع هشتم را نیز اضافه کرد. نظریـه هوش های چندگانـه بـه مدل معروفی به منظور فهم هوش انسانی تبدیل شده است.

    گروه سنی به منظور شرکت درون تست روانشناسی هوش گاردنر 10 سال بـه بالا مـی باشد.

    کاربردهای هوش هیجانی چندگانـه:

    • مشاوره شغلی
    • مشاوره تحصیلی
    • برنامـه ریزی آموزشی
    • استعدادیـابی

    انواع هوش

    بر اساس نظریـه هوش های چندگانـه، انسان دارای هشت نوع هوش هست که از دامنـه کمتر که تا بیشتر متغیر بوده و بر همـین اساس هر کدام از ما پروفایل هوش متفاوتی داریم. این پروفایل و مشخصه بر اساس ژنتیک و تجربه بوده و بر همـین اساس هوش هر منحصر بـه فرد است. این هوش ها عبارتند از:

    هوش کلامـی-زبانی:

    منظور از این هوش توانایی بـه کار بردن زبان گفتاری و نوشتاری بـه صورتی موثر به منظور بیـان (اندیشـه، احساس و ...) خود است. بـه این دلیل هست که وکیلان، نویسندگان و سخنوران به منظور موفقیت حتما هوش کلامـی بالایی داشته باشند.

    هوش منطقی-ریـاضی:

    قابلیت تحلیل منطقی مسائل، استفاده اثربخش از اعمال ریـاضی و بررسی مسائل با استفاده از روش علمـی هوش منطقی و ریـاضی نامـیده مـی شود. یـافتن الگوها و استتناج ، از دیگر توانایی های مربوط بـه این هوش است. افرادی کـه با محافل علمـی و ریـاضی سرو کار دارند، به منظور موفقیت حتما بهره بالایی از این هوش باشند.

    هوش موسیقی:

    توانایی اجرا، ساخت و درک الگوهای موسیقی هست که شامل درک تغییر لحن، ریتم و تن صدا ها است. موسیقی دانان موفق، آهنگسازان و افرادی کـه در تولید موسیقی فعالیت دارند، حتما از درجه بالای هوش موسیقی برخوردار باشند.

    هوش بدنی یـا ی:

    این هوش قابلیت استفاده از بدن به منظور بیـان (اندیشـه، احساسات و ...) است. افرادی کـه درجه بالایی از هوش ی را دارا هستند، از ژست (حالت) بدن به منظور تسلط بـه مسائل استفاده مـی کنند. ورزشکاران حرفه ای عموماً هوش بدنی-ی بالایی دارند.

    هوش تصویری یـا فضایی:

    استفاده و تفسیر تصاویر و الگوها و توان ایجاد یـا چیدمان مجدد اشیـاء بـه صورت سه بعدی را هوش تصویری-فضایی مـی نامند. معماران حرفه ای و مجسمـه سازان احتمالاً هوش تصویری بالایی دارند.

    هوش مـیان فردی:

    توانایی درک نیت ها، انگیزه و خواسته های دیگران است. این هوش بـه افراد امکان تعامل و کار بهتر با دیگران را مـی دهد. تراپیست ها، مدرسان و فروشندگان افراد دیگر را با استفاده از هوش مـیان فردی بـه خود جذب مـی کنند.

    هوش درون فردی:

    قابلیت شناخت، تفسیر و درک احساسات و انگیزه های خود است. بازیگران، مددکاران و نویسندگانانی هستند کـه شناخت و خودآگاهی بیشتری نسبت بـه خود کارشان دارند.

    هوش طبیعت گرا:

    توانایی تشخیص و درک از ارتباط ما با طبیعت، هوش طبیعت گرا نامـیده مـی شود. ستاره شناسی و زیست شناسی از نمونـه شغل هایی هست که نیـاز بـه هوش طبیعت گرایـانـه بالایی دارند. این هشتمـین نوع هوشی هست که گاردنر بـه مدل اولیـه خود اضافه کرده است.

    توجه داشته باشید تفسیر و رسم نمودار آنلاین تست استعدادیـابی گاردنر بـه صورت آنی و بعد از انجام عملیـات پرداخت صورت مـی گیرد.

    : تست روانشناسی هاروارد




    [تست هوش چندگانـه (استعدادیـابی) گاردنر تست روانشناسی هاروارد]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 07 Jan 2019 14:19:00 +0000



    شخصیت نئو

    تست نئو (NEO PI-R)

    Revised NEO Personality Inventory

    تست NEO پنج حوزه ی گسترده یـا پنج بُعد از شخصیت را اندازه گیری مـی کند. شخصیت نئو پاسخ هایی کـه شما درون مورد افکار، شخصیت نئو احساسات، و اه تان بـه این گزاره ها مـی دهید مـی تواند با توصیفاتی کـه دیگران از شخصیت شما دارند، مقایسه شود. شخصیت نئو  تفاوت های بینِ افراد نرمال را اندازه گیری مـی کند. آزمون شخصیت نئو، تست هوش یـا توانایی نیست، و به منظور تشخیص مشکلات بهداشت روانی یـا سازگاری شما تهیـه نشده است. با این حال، درون مورد آنچه شما را بـه لحاظ طرز تفکر، احساس، و تعامل از دیگران متمایز مـی سازد، ایده هایی بـه شما مـی دهد.

    تست شخصیت نئو بررسی ویژگی های سالم شخصیت مـی باشد این آزمون بر خلاف آزمون هایی کـه بر آسیب شناسی شخصیت تکیـه دارند (مانند MMPI) بـه ارزیـابی ویژگی های بهنجار شخصیت مـی پردازد.

    پنج عامل اصلی شخصیت ( روان رنجوری(عصبیت)، برون گرایی، انعطاف پذیری(باز بودن) ، دلپذیر بودن (توافق) و با وجدان بودن) و در هر عامل، شش ویژگی فرعی شکل دهنده آنـها را مـی سنجد.

    آزمون روانشناسی NEO PI-R دارای 240 ماده یـا پرسش هست که بـه کمک آنـها مـی توان بـه ارزیـابی جامعی از چگونگی شخصیت بزرگسالان ( افراد بالاتر از 17 سال )پرداخت.

    هر پرسش با پنج گزینـه 1- کاملا مخالفم، 2- مخالفم، 3- نظری ندارم، 4- موافقم و 5- کاملا موافقم پاسخ داده مـی شوند. 

    این تست برای بررسی وضعیت شخصیتی افراد بهنجار کاربرد دارد.

    گفتنی هست که تست خودشناسی نئو (NEO-P-IR) ویژگی های شخصیتی بهنجار را درون توزیع طبیعی اندازه مـی گیرد. بیشتر افراد نمره هایی درون اندازه متوسط مـی گیرند و شمار کمـی از افراد نمراتی درون دو انتهای طیف ( نمره های خیلی بالا یـا خیلی پایین )به دست مـی آورند. نمره های بـه دست آمده درون هر مقیـاس با مفاهیم بالا و پایین بیـان مـی شوند. ویژگی های شخصیتی نسبت بـه سایر افراد سنجیده مـی شوند که تا نسبت بـه ویژگی های خود فرد. 

    نتایج بـه دست آمده از آزمون کـه به صورت نیمرخ یـا گزارش تفسیری ارائه مـی شوند، درون پنج سطح: شخصیت نئو خیلی پایین، پایین، متوسط، بالا و خیلی بالا خلاصه مـی شوند.

    با تبین وضعیت فرد درون هریک از عوامل پنج گانـه تست نئو، مـی توان بـه شرح گسترده ای از شرایط هیجانی، اجتماعی، تجربی، نگرشی و انگیزشی وی دست یـافت.

    مانند سایر تست های روانشناسی، نتیجه گیری و استنباط نـهایی از نیمرخ، جدول و نتایج بـه دست آمده از این آزمون بـه کمک متخصص روانشناس بالینی در کنار بررسی سایر ویژگی های روانشناختی افراد ممکن مـی گردد.

    با ثبت نام و شرکت در تست شخصیت نئو تفسیر و رسم نمودار را بـه صورت آنی مشاهده خواهید کرد.




    [تست نئو (NEO PI-R) شخصیت نئو]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 16 Aug 2019 09:14:00 +0000



    فرم پاسخنامه تست 4 گزینه ای

    تست نئو (NEO PI-R)، تست MMPI، تست NEO, خودشناسی

    Revised NEO Personality Inventory

    تست NEO پنج حوزه ی گسترده یـا پنج بُعد از شخصیت را اندازه گیری مـی کند. فرم پاسخنامه تست 4 گزینه ای پاسخ هایی کـه شما درون مورد افکار، فرم پاسخنامه تست 4 گزینه ای احساسات، و اه تان بـه این گزاره ها مـی دهید مـی تواند با توصیفاتی کـه دیگران از شخصیت شما دارند، مقایسه شود. فرم پاسخنامه تست 4 گزینه ای  تفاوت های بینِ افراد نرمال را اندازه گیری مـی کند. آزمون شخصیت نئو، تست هوش یـا توانایی نیست، و به منظور تشخیص مشکلات بهداشت روانی یـا سازگاری شما تهیـه نشده است. با این حال، درون مورد آنچه شما را بـه لحاظ طرز تفکر، احساس، و تعامل از دیگران متمایز مـی سازد، ایده هایی بـه شما مـی دهد.

    تست شخصیت نئو بررسی ویژگی های سالم شخصیت مـی باشد این آزمون بر خلاف آزمون هایی کـه بر آسیب شناسی شخصیت تکیـه دارند (مانند MMPI) بـه ارزیـابی ویژگی های بهنجار شخصیت مـی پردازد.

    پنج عامل اصلی شخصیت ( روان رنجوری(عصبیت)، برون گرایی، انعطاف پذیری(باز بودن) ، دلپذیر بودن (توافق) و با وجدان بودن) و در هر عامل، شش ویژگی فرعی شکل دهنده آنـها را مـی سنجد.

    آزمون روانشناسی NEO PI-R دارای 240 ماده یـا پرسش هست که بـه کمک آنـها مـی توان بـه ارزیـابی جامعی از چگونگی شخصیت بزرگسالان ( افراد بالاتر از 17 سال )پرداخت.

    هر پرسش با پنج گزینـه 1- کاملا مخالفم، 2- مخالفم، 3- نظری ندارم، 4- موافقم و 5- کاملا موافقم پاسخ داده مـی شوند. 

    این تست برای بررسی وضعیت شخصیتی افراد بهنجار کاربرد دارد.

    گفتنی هست که تست خودشناسی نئو (NEO-P-IR) ویژگی های شخصیتی بهنجار را درون توزیع طبیعی اندازه مـی گیرد. بیشتر افراد نمره هایی درون اندازه متوسط مـی گیرند و شمار کمـی از افراد نمراتی درون دو انتهای طیف ( نمره های خیلی بالا یـا خیلی پایین )به دست مـی آورند. نمره های بـه دست آمده درون هر مقیـاس با مفاهیم بالا و پایین بیـان مـی شوند. ویژگی های شخصیتی نسبت بـه سایر افراد سنجیده مـی شوند که تا نسبت بـه ویژگی های خود فرد. 

    نتایج بـه دست آمده از آزمون کـه به صورت نیمرخ یـا گزارش تفسیری ارائه مـی شوند، درون پنج سطح: فرم پاسخنامه تست 4 گزینه ای خیلی پایین، پایین، متوسط، بالا و خیلی بالا خلاصه مـی شوند.

    با تبین وضعیت فرد درون هریک از عوامل پنج گانـه تست نئو، مـی توان بـه شرح گسترده ای از شرایط هیجانی، اجتماعی، تجربی، نگرشی و انگیزشی وی دست یـافت.

    مانند سایر تست های روانشناسی، نتیجه گیری و استنباط نـهایی از نیمرخ، جدول و نتایج بـه دست آمده از این آزمون بـه کمک متخصص روانشناس بالینی در کنار بررسی سایر ویژگی های روانشناختی افراد ممکن مـی گردد.

    با ثبت نام و شرکت در تست شخصیت نئو تفسیر و رسم نمودار را بـه صورت آنی مشاهده خواهید کرد.




    [تست نئو (NEO PI-R)، تست MMPI، تست NEO, خودشناسی فرم پاسخنامه تست 4 گزینه ای]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 28 Aug 2019 13:46:00 +0000



    پرسشنامه های روانشناسی

    پرسشنامـه روانشناسی طرحواره های یـانگ (فرم بلند)

    Young Schema Questionnaire (YSQ)

    به سوالات با گزینـه های زیر پاسخ دهید:

    1) کاملا مخالفم         2) مخالفم          3) نظری ندارم         4) موافقم             5) کاملا موافقم


    1-انی کـه نیـازهای عاطفی مرا برآورده کنند وجود ندارند. پرسشنامه های روانشناسی                                   
    2- من عشق و توجه کافی را دریـافت نکرده ام. پرسشنامه های روانشناسی                                   
    3- غالبا منی را نداشتم کـه برای نصیحت و حمایت عاطفی بـه او تکیـه کنم.                                   
    4- اغلبی را نداشتم کـه از من حمایت کند حرف هایش را با من بزند و عمـیقا نگران اتفاقهایی باشد کـه برایم مـی افتد.                 
    5- درون بیشتر اوقات منی را نداشتم.                                   
    6- بـه طور کلیی نبوده کـه به من عاطفه محبت و صداقت نشان دهد.                                   
    7- درون بیشتر اوقات زندگی این احساس بـه من دست نداد کـه برای فرد دیگری شخص ویژه و ممتازی بـه شمار مـی روم.                   
    8- درون اغلب اوقات منی را نداشتم کـه واقعا بـه من گوش دهد، پرسشنامه های روانشناسی مرا بفهمد یـا اینکه احساسها و نیـازهای واقعی مرا درک کن.             
    9- وقتی کـه نمـی دانستم کاری را چگونـه انجام دهم، بـه ندرت شخصی پیدا مـی شد کـه از او یک نصیحت و راهنمایی سالم دریـافت کنم.     
    10- من از این نگران هستم افرادی را کـه دوست دارم درون آینده ای نزدیک بمـیرند حتی وقتی کـه دلایل پزشکی کمـی به منظور تایید این امر وجود داشته باشد.                                   
    11- من بـه افراد نزدیک خودم خیلی وابسته ام چون از اینکه آنـها مرا ترک کنند، مـی ترسم.                                   
    12- نگرانم از اینکه افرادی کـه به من نزدیکند مرا ترک و رها کنند.                                   
    13- احساس مـیکنم کـه فاقد حمایت عاطفی پایدار بوده ام.                                   
    14- احساس نمـیکنم کـه روابط مـهمم تداوم داشته باشد و انتظارم این هست که این روابط بزودی تمام شود.                                   
    15- بـه شرکای زندگی خود کـه نمـی توانند نسبت بـه من تعهدی داشته باشند عادت کرده ام.                                   
    16- درون نـهایت من تنـها و بی خواهم ماند.                                   
    17- وقتی احساس مـیکنمـی کـه برایم مـهم هست از من دوری مـیکند، مایوس مـی شوم.                                   
    18- برخی اوقات آنقدر نگران آن هستم کـه مردم مرا ترک کنند کـه آنـها را از خود مـی رانم.                                   
    19- وقتی شخصی حتی به منظور یک مدت زمان کوتاه مرا ترک مـیکند خیلی ناراحت مـی شوم.                                   
    20- همـیشـه نمـی توانم رویـانی کـه از من حمایت مـیکنند، حساب باز کنم.                                   
    21- من نمـی توانم رابطه نزدیک با مردم برقرار کنم چون بـه اینکه آنـها درون کنارم بمانند اعتماد ندارم.                                   
    22- بـه نظر مـی رسد افراد مـهم زندگی من همـیشـه تغییر مـیکنند.                                   
    23- نگرانم از اینکه افرادی را کـه دوستشان دار فرد دیگری را پیدا کنند و او را بـه من ترجیح دهند و مرا ترک کنند.                        24- افراد نزدیک بـه من غیرقابل پیش بینی بوده اند لحظه ای حضوری مـهربان دارند و لحظه ای بعد عصبی، ناراحت، غرق درون خود و پرخاشگر هستند.                                   
    25- آنقدر بـه مردم دیگر نیـازمندم کـه نگران از دست آنـها هستم.                                   
    26- اگرانی را نداشته باشم کـه حامـی من باشند و نگران از دست دادنشان باشم، خیلی احساس بیی مـیکنم.                           
    27- نمـی توانم خودو باشم یـا چیزی را کـه واقعا احساس مـی کنم بیـان کنم، چون از اینکه مرا ترک کنند، مـی ترسم.                       
    28- احساس مـیکنم مردم از من سودجویی مـیکنند.                                   
    29- اغلب احساس مـیکنم کـه باید از خودم درون برابر مردم محافظت کنم.                                   
    30- احساس مـیکنم کـه باید درون حضور دیگران از خودم محافظت کنم.                                   
    31- اگر فردی کار خیلی خوبی برایم انجام دهد، فرض مـیکنم کـه حتما قصد و انگیزه ی خاصی داشته است.                             
    32- خیـانت بـه من فقط زمانش مطرح هست و این اتفاق رخ خواهد داد.                                   
    33- اغلب مردم تنـها بـه فکر خودشان هستند.                                   
    34- درون اعتماد بـه دیگران مشکل دارم.                                   
    35- نسبت بـه انگیزه های دیگران سوء ظن شدید دارم.                                   
    36- مردم بـه ندرت درستکار هستند آنـها معمولا آن چیزی نیستند کـه نشان مـیدهند.                                   
    37- معمولا بطور جدی بـه انگیزه های نـهانی مردم فکر مـی کنم.                                   
    38- اگر فکر کنم فردی مـیخواهد بـه من ضربه بزند پیش دستی مـی کنم و اول من بـه او ضربه مـی .                                   
    39- مردم معمولا مجبورند خودشان را بـه من ثابت کنند چون من بـه آنـها اعتماد ندارم.                                   
    40- به منظور ببینم مردم بـه من راست مـی گویند یـا نیت خوبی دارند، آنـها را آزمایش مـی کنم.                                   
    41- با این باور موافقم کنترل یـا کنترل شدن.                                   
    42- وقتی فکر مـی کنم کـه دیگران چگونـه درون طول زندگی ام با من بـه خشونت رفتار کرده اند، عصبانی مـی شوم.                            43- درون طول زندگی ام مردم بـه من نزدیک شدهاند که تا از من سودجویی کنند یـا به منظور رسیدن بـه اهشان از من سوء استفاده کنند.            44- افراد مـهم زندگی ام از نظر عاطفی جسمانی یـا با من بدرفتاری کرده اند.                                   
    45- نمـی توانم خودم را تطبیق دهم.                                   
    46- اساسا با مردم دیگر فرق دارم.                                   
    47- نمـی توانم بهی تعلق داشته باشم، انسان گوشـه گیری هستم.                                   
    48- احساس مـیکنم از مردم بیگانـه شده ام.                                   
    49- احساس تنـهایی و انزوا مـی کنم.                                   
    50- همـیشـه احساس مـی کنم خارج از گروهها هستم.                                   
    51- هیچواقعا مرا درک نمـیکند.                                   
    52- خانواده من با خانواده های اطرافمان تفاوت داشتهاند.                                   
    53- برخی اوقات احساس مـیکنم یک غریبه ام.                                   
    54- اگر فردا ناپدید شوم هیچتوجهی نمـیکند.                                   
    55- مردان یـا زنانی کـه دوستشان دارم وقتی عیب های مرا مـی بینند، نمـی توانند دوستم داشته باشند.                                   
    56- اگری واقعا مرا بشناسد، تمایل پیدا نمـیکند با من رابطه ای نزدیک پیدا کند.                                   
    57- ذاتا آدم ناقص و معیوبی هستم.                                   
    58- مـهم نیست کـه چگونـه تلاش مـیکنم احساس مـی کنم نمـی توانم با یک زن یـا مرد خوب رابطه برقرار کنم بـه گونـهای کـه به من احترام بگذارد و از این طریق احساس کنم انسان ارزشمندی هستم.                                   
    59- شایستگی عشق، توجه و احترام دیگران را دارم.                                   
    60- احساس مـیکنم دوست داشتنی نیستم.                                   
    61- درون بسیـاری جنبه ها بیش از آن ناپذیرفتنی هستم کـه بتوانم خودم را بـه دیگران نشان بدهم.                                   
    62- اگر دیگران بفهمند کـه من نقص دارم، نمـی توانم تو رویشان نگاه کنم.                                   
    63- وقتی افراد مرا دوست دارند، احساس مـیکنم گولشان زده ام.                                   
    64- اغلب متوجه مـی شوم کـه به طرفانی جلب مـی شوم کـه در مورد من خیلی انتقادی فکر مـیکنند یـا مرا از خود مـی رانند.            65- رازهایی دارم کـه نمـی خواهم نزدیکانم آنـها را بدانند.                                   
    66- تقصیر من هست که والدینم نتوانستند مرا دوست بدارند.                                   
    67- نمـی گذارم مردم خود واقعی ام را بشناسند.                                   
    68- یکی از شدیدترین ترسهایم این هست که نقص هایم برملا شوند.                                   
    69- نمـی توانم بفهمم چگونـه شخصی مـی تواند مرا دوست داشته باشد.                                   
    70- از نظر جذاب نیستم.                                   
    71- زیـادی چاق هستم.                                   
    72- زشت هستم.                                   
    73- نمـی توانم یک مکالمـه مودبانـه را ادامـه دهم.                                   
    74- درون موقعیت های اجتماعی خسته ول کننده بـه نظر مـی رسم.                                   
    75-انی کـه برایشان ارزش قائلم بـه دلیل پایگاه اجتماعی ام با من معاشرت نمـیکنند.                                   
    76- نمـی دانم درون موقعیت های اجتماعی چه بگویم.                                   
    77- مردم نمـی خواهند عضو گروهشان باشم.                                   
    78- درون بین مردم خیل خجالتی هستم.                                   
    79- تقریبا هیچ کاری را نمـی توانم بـه خوبی دیگران انجام دهم.                                   
    80- وقتی بـه موفقیت نزدیک مـیشوم احساس بی کفایتی مـی کنم.                                   
    81- بیشتر مردم درون حوزه های کار و پیشرفت از من تواناترند.                                   
    82- یک شکست خوره هستم.                                   
    83- نمـی توانم ماانند اغلب مردم درون کارهایم با استعداد باشم.                                   
    84- درون کار یـا تحصیل مثل بقیـه با هوش نیستم.                                   
    85- بـه خاطر شکستها و بی کفایتیهایم درون کار احساس شکست مـی کنم.                                   
    86- اغلب درون برابر مردم احساس شرم و خجالت مـی کنم چون نمـی توانم درون مورد کارهایی کـه کردم پاسخگوی آنـها باشم.               
    87- اغلب کارهای خود را با کارهای دیگران مقایسه مـی کنم و احساس مـی کنم کـه آنـها از من موفق ترند.                              
    88- احساس مـی کنم نتوانم خودم از بعد کارهای روزمره زندگی ام بربیـایم.                                   
    89- بـه کمک دیگران نیـاز دارم.                                   
    90- احساس نمـی کنم بتوانم گلیم خودم را از آب بیرون بکشم.                                   
    91- معتقدم کـه دیگران بهتر از خودم مـی توانند از من مراقبت کنند.                                   
    92- وقتی با یک وظیفه جدید خارج از کارم روبرو مـی شوم بـه دردسر مـی افتم مگر اینکهی مرا راهنمایی کند.                      
    93- درون مورد انجام کارهای روزمره فکر مـی کنم آدم وابسته ای هستم.                                   
    94- درون انجام هر کاری حتی اگر خارج از حوزه کار یـا تحصیل باشد ناراحت و عصبی مـی شوم.                                   
    95- درون بسیـاری از حوزه های زندگی خود آدم بی کفایتی هستم.                                   
    96- اگر بـه قضاوتهای خودم اعتماد کنم تصمـیمـهای اشتباهی مـیگیرم.                                   
    97- فاقد عقل سلیم هستم.                                   
    98- قضاوتهای من درون موقعیت های روزمره قابل اعتماد نیستند.                                   
    99- نمـی توانم بـه تواناییهای خودم به منظور حل مشکلات روزمره اعتماد داشته باشم.                                   
    100- احساس مـیکنم به منظور اینکه مشکلاتم را حل کنم، احتیـاج بهی دارم کـه بتوانم بـه راهنماییهایش اعتماد کنم.                      
    101- احساس مـیکنم وقتی روبروی مسئولیتهای روزمره قرار مـی گیرم، یک بچه بـه نظر مـی رسم که تا یک انسان بزرگ.                  
    102- مسئولیتهای زندگی روزمره برایم خیلی توان کاه و طاقت فرسا است.                                   
    103- نمـی توانم از این احساس رها شوم کـه اتفاق بدی مـیخواهد بیفتد.                                   
    104- احساس مـیکنم هر لحظه ممکن هست یک فاجعه طبیعی، جنایی، حقوقی یـا پزشکی برایم اتفاق بیفتد.                                   
    105- مـی ترسم کـه یک فرد خیـابانی و ولگرد شوم.                                   
    106- مـی ترسم کـه مورد حمله قرار بگیرم.                                   
    107- احساس مـیکنم حتما از پول و وسایل خود خیلی مراقبت کنم و گرنـه ممکن هست آنـها را از من بدزدند.                             
    108- خیلی احتیـاط مـی کنم که تا مریض نشوم یـا صدمـه نبینم.                                   
    109- مـی ترسم تمام سرمایـه خود را از دست بدهم و بیچاره شوم.                                   
    110- مـی ترسم بـه یک بیماری خطرناک مبتلا شوم، حتی وقتی هیچ گونـه نشانـه ای کـه پزشک تشخیص دهد، وجود ندارد.               
    111- یک شخص ترسو هستم.                                   
    112- مـی ترسم درون جهان وقایع بدی نظیر جنایت، آلودگی محیط زیست و ... اتفاق بیفتد.                                   
    113- اغلب احساس مـی کنم کـه ممکن هست دیوانـه شوم.                                   
    114- اغلب احساس مـی کنم بـه یک حمله اضطرابی دچار شوم.                                   
    115- اغلب نگرانم از اینکه حمله قلبی بـه من دست دهد، حتی وقتی کـه دلایل پزشکی کمـی وجود دارد.                                   
    116- احساس مـیکنم جهان جای خطرناکی است.                                   
    117- قادر نیستم از والدینم جدا شوم، کاری کـه همسن و سال هایم انجام مـیدهند.                                   
    118- من و والدینم تمایل داریم خود را بیش از حد درون مشکلات زندگی یکدیگر درگیر کنیم.                                   
    119- به منظور من و والدینم بسیـار سخت هست که بدون داشتن احساس گناه یـا خیـانت، مسایل جزئی خصوصی خود را از یکدیگر پنـهان نگاه داریم.                                   
    120- من و والدینم مجبوریم هر روز با هم صحبت کنیم، وگرنـه یکی از ما احساس گناه، نا امـیدی یـا تنـهایی مـیکند.                     
    121- اغلب احساس مـی کنم هویت جداگانـه ای از والدین و همسرم ندارم.                                   
    122- اغلب احساس مـیکنم کـه انگار والدینم درون من زندگی مـیکنند، من نمـی توانم یک زندگی جداگانـه ای به منظور خودم داشته باشم.          
    123- خیلی سخت هست از افرادی کـه با آنـها صمـیمـی شده ام جدا شوم، هر گونـه جدایی مرا شدیدا دچار آشفتگی مـیکند.                   
    124- با والدین و همسرم رابطه خیلی نزدیکی داریم بطوریکه من واقعا نمـی دانم کـه هستم و یـا چه مـی خواهم.                          
    125- وقتی کـه دیدگاه یـا عقاید من با والدین یـا همسرم تفاوت دارد، شدیدا آشفته مـی شوم.                                   
    126- اغلب احساس مـی کنم درون رابطه با والدین یـا همسرم، هیچگونـه حریم خصوصی ندارم.                                   
    127- احساس مـیکنم زندگی مستقل و جداگانـه من والدینم را آزرده خواهد کرد.                                   
    128- مـی گذارم دیگران کار خودشان را ند، چون از عواقب دخالت درون کار آنـها مـی ترسم.                                   
    129- فکر مـی کنم اگر کاری را م کـه دلم مـیخواهد به منظور خودم دردسر درست مـی کنم.                                   
    130- احساس مـیکنم چاره ای ندارم جز اینکه بـه خواسته های دیگران تن بدهم، چون درون غیر اینصورت مرا ترک مـیکنند یـا درصدد تلافی برمـی آیند.                                   
    131- درون روابطم بـه دیگران اجازه مـی دهم کـه بر من مسلط شوند.                                   
    132- همـیشـه بـه دیگران اجازه داده ام بـه جای من تصمـیم بگیرند، درون نتیجه من واقعا نمـی دانم به منظور خود چه مـی خواهم.                 
    133- احساس مـیکنم تصمـیمات مـهم زندگی ام را دیگران مـی گیرند.                                   
    134- بـه خاطر اینکه دیگران مرا ترک نکنند، همـیشـه درون این فکرم کـه خوشایند دیگران باشم.                                   
    135- خیلی برایم مشکل هست از دیگران تقاضا کنم حقوقم را رعایت کنند و احساساتم را درون نظر بگیرند.                                 
    136- بـه جای اینکه عصبانیتم را نشان دهم بـه طریقی تلافی مـی کنم.                                   
    137- من بیشتر از بقیـه مردم از برخورد اجتناب مـی کنم.                                   
    138- نیـازهای خودم را بعد از نیـازهای دیگران قرار مـی دهم وگرنـه احساس گناه مـی کنم.                                   
    139- وقتی دیگران را دست تنـها مـی گذارم یـا مایوسشان مـی کنم احساس گناه مـی کنم.                                   
    140- من بیش از آنکه از مردم بگیرم بـه آنـها مـی دهم.                                   
    141- منی هستم کـه نـهایتا کار مراقبت از نزدیکانم را انجام مـی دهم.                                   
    142- وقتیی را دوست دارم، تقریبا چیزی نیست کـه نتوانم تحمل کنم.                                   
    143- من آدم خوبی هستم، چون بیش از آنکه بـه فکر خودم باشم، بـه فکر دیگران هستم.                                   
    144- درون کارم معمولا بـه طور داوطلبانـه، وقت بیشتری صرف مـی کنم یـا کار بیشتری انجام مـی دهم.                                   
    145- مـهم نیست کـه چقدر سرم شلوغ است، من همـیشـه مـی توانم وقتی را به منظور دیگران کنار بگذارم.                                   
    146- مـی توانم با چیز اندکی سر کنم، چون نیـازهای من درون حداقل است.                                   
    147- تنـها وقتی خوشحال مـی شوم کـه اطرافیـانم خوشحال باشند.                                   
    148- بس کـه سرگرم کارهای دیگران هستم، وقت کمـی به منظور خودم مـی ماند.                                   
    149- من همـیشـهی بودم کـه به مشکلات دیگران گوش داده ام.                                   
    150- وقتی بهی هدیـه ای مـی دهم احساس بیشتری مـی کنم که تا وقتی کـه هدیـه ای مـی گیرم.                                   
    151- مردم مرا فردی مـی بینند کـه برای دیگران زیـاد کار مـی کنم ولی به منظور خودم کاری نمـی کنم.                                   
    152- هر اندازه به منظور دیگران کار کنم باز هم کافی نیست.                                   
    153- اگر من کاری را کـه دوست دارم انجام بدهم احساس ناراحتی مـی کنم.                                   
    154- برایم خیلی مشکل هست که از دیگران بخواهم کـه نیـازهایم را رفع کنند.                                   
    155- نگرانم کـه کنترل خود را از دست بدهم.                                   
    156- نگرانم کـه اگر نتوانم خشم خود را کنترل کنمبه دیگران از لحاظ جسمـی یـا هیجانی ضربه ب.                                   
    157- احساس مـیکنم کـه باید هیجانـها و تکانـه های خود را کنترل کنم چون درون غیر اینصورت ممکن هست اتفاق بدی بیفتد.             
    158- خشم و رنجش زیـادی درون درونم وجود دارد کـه آنـها را بیـان نمـی کنم.                                   
    159- نسبت بـه نشان احساسات مثبت مثل محبت و توجه بـه دیگران خیلی کمرو هستم.                                   
    160- بیـان احساساتم نزد دیگران برایم سخت است.                                   
    161- به منظور من خیلی سخت هست که راحت و خود انگیخته باشم.                                   
    162- آنقدر خودم را کنترل مـی کنم کـه مردم فکر مـیکنند آدمـی بی احساس هستم.                                   
    163- مردم نظرشان این هست که من عصبی و ناراحتم.                                   
    164- حتما در هر کاری کـه انجام مـی دهم بهترین باشم، نمـی توانم بپذیرم کـه نفر دوم باشم.                                   
    165- مـی کوشم هر کاری را بـه بهترین نحو انجام دهم.                                   
    166- حتما در بیشتر اوقات درون بهترین حالت باشم.                                   
    167- سعی مـی کنم منتهای تلاش خودم را م، خوب بودن نسبی کار ، هیچگاه راضی ام نمـیکند.                                   
    168- آنقدر کار دارم کـه دیگر وقتی به منظور استراحت ندارم.                                   
    169- تقریباً هیچ یک از کارهایی کـه انجام مـی دهم، کاملاً خوب نیست همـیشـه مـی توانم بهتر کار کنم.                                   
    170- حتما به تمام مسئولیتهایم عمل کنم.                                   
    171- احساس مـی کنم به منظور پیشرفت و دستیـابی بـه خواست های خود همواره تحت فشار هستم.                                   
    172- روابطم با دیگران صدمـه دیده هست چون خیلی بـه خودم سخت مـی گیرم.                                   
    173- سلامت من درون خطر هست برای اینکه کارهایم را خوب انجام دهم، فشار زیـادی را تحمل مـی کنم.                                   
    174- اغلب لذت ها و خوشیهایم را به منظور رسیدن بـه حد مطلوب فدا مـی کنم.                                   
    175- وقتی کـه کاری را اشتباه انجام مـی دهم احساس مـی کنم، مستحق انتقاد شدید هستم.                                   
    176- وقتی کـه کاری را اشتباه انجام مـی دهم، نمـی توانم خودم را ببخشم یـا به منظور اشتباهاتم بهانـه تراشی کنم.                           
    177- خیلی اهل رقابت هستم.                                   
    178- ارزش زیـادی به منظور پول و منزلت اجتماعی قائل ام.                                   
    179- همـیشـه حتما در هر کاری بهترین باشم.                                   
    180- وقتی ازی چیزی مـی خواهم، خیلی برایم سخت هست نـه بشنوم.                                   
    181- اگر نتوانم چیزی را کـه مـی خواهم بدست آورم دچار خشم و تند خویی مـی شوم.                                   
    182- آدم خاصی هستم و نمـی توانم محدودیت هایی را کـه بر سر راه مردم دیگر وجود دارد، بپذیرم.                                   
    183- از اینکه مرا محدود کنند یـا نگذارند کاری را کـه مـی خواهم م، متنفرم.                                   
    184- احساس مـی کنم نباید از قانونـها و قراردادهای بهنجاری کـه مردم تابع آنـها هستند، اطاعت کنم.                                   
    185- احساس مـیکنم کاری کـه من حتما م، ارزشمند تر از کارهای دیگران است.                                   
    186- معمولا نیـازهایم را بر نیـازهای دیگران مقدم مـی دارم.                                   
    187- اغلب متوجه مـی شوم کـه به قدری درگیر کارهای خودم هستم کـه دیگر نمـی توانم وقتی را با دوستان و خانواده ام اختصاص دهم. 
    188- اغلب افراد بـه من مـی گویند کـه بیش از حد، روش انجام کارها را کنترل مـی کنم.                                   
    189- وقتی کـه دیگران چیزی را کـه من از آنـها خواسته ام انجام ندهند، خیلی عصبانی مـی شوم.                                   
    190- نمـی توانم تحمل کنم کـه دیگران بـه من بگویند چه کاری انجام دهم.                                   
    191- بـه سختی مـی توانم جلوی نوشیدن، سیگار کشیدن، پرخوری یـا سایر مشکلات رفتاری ام را بگیرم.                     
    192- نمـی توانم به منظور انجام تمام و کمال وظایف معمول یـا ملال آورم انضباط خاصی داشته باشم.                                   
    193- اغلب بر اساس احساساتم عمل مـی کنم و احساساتی را بروز مـی دهم کـه باعث دردسر من و آزار دیگران مـیشود.               
    194- اگر بـه یکی از اهم نرسم زود مایوس مـی شوم و دست از کار مـی کشم.                                   
    195- وقتی کـه از خوشحالیهای آنی خودم بـه خاطر دست یـابی بـه یک هدف دراز مدت مـی گذرم، خیلی بـه من سخت مـی گذرد.         
    196- زیـاد پیش مـی آید کـه وقتی کـه احساس خشم من شروع مـیشود، نمـی توانم آنرا کنترل کنم.                                   
    197- تمایل دارم کـه در هر کاری زیـاده روی کنم حتی وقتی فکر مـی کنم نتایجش به منظور من بد است.                                   
    198- زودل مـی شوم.                                   
    199- وقتی درون انجام کارهایم با مشکل مواجه مـی شوم، نمـی توانم آن کار را ادامـه دهم و کامل کنم.                                   
    200- زیـاد نمـی توانم روی کاری تمرکز کنم.                                   
    201- نمـی توانم بـه خودم فشار بیـاورم کـه کارهایی را کـه برایم خوشایند نیستند، انجام دهم حتی وقتی کـه مـی دانم نتایج خوبی برایم دارد.
    202- با کوچکترین مانعی آرامش خود را از دست مـی دهم.                                   
    203- بـه ندرت توانسته ام بـه تصمـیم خودم پایبند باشم.                                   
    204- تقریبا هرگز نمـی توانم مانع از بروز احساساتم شوم و هیچ برایم مـهم نیست کـه این کار چقدر برایم هزینـه داشته باشد.            
    205- اغلب کارها را فکر نکرده انجام مـی دهم و بعد پشیمان م

    : پرسشنامه های روانشناسی




    [پرسشنامـه روانشناسی طرحواره های یـانگ (فرم بلند) پرسشنامه های روانشناسی]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 24 Aug 2019 02:09:00 +0000



    پرسشنامه های روانشناسی

    پرسشنامـه تست روانشناسی SCL90-R

    شرکت درون آزمون آنلاین SCL90-R

    چک لیست نشانـه های اختلالات روانی      

    Symptom Check List - 90- Revised

    به سوالات زیر با گزینـه های زیر جواب دهید. پرسشنامه های روانشناسی لطفا بـه تمامـی سوالات پاسخ دهید.

    الف) به هیچ وجه      ب) کمـی          ج) که تا حدی          د)زیـاد           هـ ) بسیـار زیـاد

    1- آیـا از هفته گذشته که تا به امروز سر دردهائی داشته اید.
    2- آیـا بی جهت دلشوره دارید و توی دلتان مـی لرزد.
    3- آیـا افکار مزاحمـی کـه دوست ندارید مرتبا وارد سر شما مـی شوند کـه ولتان نکنند. پرسشنامه های روانشناسی (منظور افکار مزاحم و تکراری)
    4- آیـا ضعف مـی کنید و سرتان گیج مـی رود.
    5- آیـا علاقه خود را نسبت بـه فعالیت ها و لذت های از دست داده اید.
    6- آیـا ایراد گیر هستید.
    7- آیـا فکر مـی کنید کـه اختیـار فکرهای شما بـه دست دیگران هست یعنی افکار شما را دیگران کنترل مـی کنند و یـا با دستگاه هائی از راه دور مغز یـا فکر شما را درون اختیـار خود دارند.
    8- آیـا احساس مـی کنید بخاطر بیشتر گرفتاریـهای شما دیگران را حتما سرزنش کرد.
    9- آیـا فراموش کار شده اید.
    10- آیـا از ریخت و پاشیدگی ها درون اطراف و سر سری گرفتن های دیگران ناراحت مـی شوید.
    11- آیـا زود دلخور و عصبانی مـی شوید.
    12- درون هفته گذشته که تا امروز درون ناحیـه قلب یـا احساس دردهائی داشته اید؟
    13- آیـا از رفتن بـه جاهای وسیع و یـا کوچه و بازار مـی ترسید.
    14- آیـا درون هفته گذشته که تا امروز خودتان را کم قوه حس مـی کنید و یـا کند شده اید.
    15- آیـا فکر اینکه بـه زندگیتان خاتمـه بدهید بـه سرتان آمده است.
    16- آیـاصداهائی بـه گوش شما مـی رسد کـه دیگران آنـها را نمـی شنوند.
    17- آیـا لرزش دارید.
    18- آیـا احساس مـی کنید کـه به بیشتر مردم نمـی توان اعتماد کرد.
    19- آیـا بی اشتها شده اید.
    20- آیـا زود بـه گریـه مـی افتید.
    21- آیـا درون برابر جنس مخالف احساس ناراحتی مـی کنید و خجالت مـی کشید.
    22- آیـا احساس مـی کنید طوری گیر افتاده اید کـه نـه راه بعد دارید و نـه راه پیش.
    23- آیـا ناگهان و بدون هیچ علتی مـی ترسید.
    24- آیـا ناگهان آنچنان از کوره درون مـی روید کـه نمـی توانید جلوی خودتان را بگیرید.
    25- آیـا مـی ترسید تنـها از خانـه بیرون بروید.
    26- آیـا خود را به منظور هر چیزی سرزنش مـی کنید.
    27- آیـا پشت درد دارید.
    28- آیـا احساس مـی کنیدکه کارهایتان پیشرفت نمـی کند مثل اینکه گره درون کارتان افتاده باشد.
    29- آیـا احساس تنـهایی مـی کنید.
    30- آیـا احساس غمگینی مـی کنید.
    31- آیـا به منظور هر چیز کوچکی زیـاد دل نگران مـی شوید.
    32- آیـا نسبت بـه همـه چیز بی علاقه شده اید.
    33- آیـا همـیشـه احساس ترس مـی کنید.
     34- آیـا زود مـی رنجید. آیـا حساس و زود رنج شده اید.
    35- آیـا دیگران از فکر های شما بدون اینکه بـه آنـها بگویید با خبر مـی شوند.
    36- آیـا فکر مـی کنید کـه دیگران حرف شما را نمـی فهمند و یـا درد شما را حس نمـی کنند. ( توضیح اینکه : پرسشنامه های روانشناسی با شما همدردی نمـی کنند ).
    37- آیـا فکر مـی کنید کـه رفتار مردم نسبت بـه شما غیر دوستانـه هست ؛ یـا آنکه شما را دوست ندارند.
    38- آیـا به منظور اینکه کارها را درست انجام بدهید مجبور هستید خیلی آهسته کار کنید.
    39- آیـا قلبتان تند مـی زند. طپش دارد.
    40- آیـا درهفته گذشته که تا امروز حال تهوع یـا دل آشوبی داسته اید.
    41- درون مـیانانی کـه مثل شما هستند احساس مـی کنید از آنـها کمتر هستید.
    42- آیـا درون عضلاتتان احساس کوفتگی مـی کنید.
    43- آیـا احساس مـی کنید کـه دیگران شما را زیر نظر دارند و یـا درباره شما با دیگران حرف مـی زنند.
    44- آیـا دیر خوابتان مـی برد. خواب رفتن برایتان مشکل است.
    45- وقتی کاری را انجام مـی دهید آیـا مجبور هستید آن را چند بار تکرار کنید که تا مطمئن شوید آن را درست انجام داده اید. ( مثلا درون را چند بار امتحان کنید که تا مطمئن شوید کـه بسته هست )
    46- آیـا تصمـیم گرفتن برایتان مشکل است.
    47- آیـا از مسافرت با اتوبوس یـا قطار یـا هر وسیله نقلیـه عمومـی دیگر مـی ترسید.
    48- آیـا دچار تنگی نفس شده اید. ( نمـی توانید راحت نفس بکشید )
    49- آیـا ناگهان احساس مـی کنید کـه گر گرفته اید ( داغ شده اید ) و یـا یخ مـی کنید.
    50- آیـا مجبور هستید بعضی کارها را نکنید و یـا بعضی جاها نروید یـا دست بـه بعضی چیزها نزنید به منظور اینکه از آنـها بی دلیل مـی ترسید. ( کارها یـا جاهایی یـا چیزهایی کـه دیگران از آن نمـی ترسند )
    51- آیـا اتفاق مـی افتد حس کنید کـه نمـی توانید فکر ید مثل اینکه سرتان از فکر خالی است.
    52- آیـا قسمت هایی از بدنتان خواب مـی رود یـا گزگز ( سوزن سوزن ) مـی شود.
    53 - آیـا گاهی احساس مـی کنید کـه چیزی راه گلویتان را گرفته هست ( مثل اینکه بغض گلو یتان را گرفته باشد.)
    54- آیـا نسبت بـه آینده نا امـید هستید.
    55- آیـا وقتی کاری را انجام مـی دهید برایتان مشکل هست که تمام حواستان را جمع آن ید.
    56- آیـا درون بعضی قسمتهای بدنتان احساس ضعف مـی کنید.
    57- آیـا عصبی ( کم تحمل ) هستید و زود از جا درون مـی روید.
    58- آیـا درون دستها و پاهایتان احساس سنگینی مـی کنید.
    59- آیـا فکرهای زیـادی درباره مرگ و مردن دارید.
    60- آیـا پرخوری مـی کنید.
    61- آیـا وقتی توجه مردم بـه شما هست یـا درباره شما درون حضور خودتان حرف مـی زنند ناراحت مـی شوید.
    62- آیـا بعضی وقت ها حس مـی کنید فکر هایتان مال خودتان نیست یـا آنـها را توی سرتان گذاشته اند.
    63- آیـا حس مـی کنید کـه مـیل شدیدی بـه کتک زدن و آسیب رساندن بـه دیگران دارید؟
    64- آیـا صبح ها زودتر از آنچه کـه عادت داشته اید بیدار مـی شوید و دیگر خوابتان نمـی برد.
    65- آیـا خود را مجبور بـه تکرار بعضی کارها مانند شستن ؛ شمردن یـا دست زدن بـه چیزهایی مـی بینید.
    66- آیـا بد خواب هستید. ناراحت مـی خوابید.
    67- آیـا گاهی حس مـی کنید کـه دلتان مـی خواهد چیزی را پرت کنید ؛ خرد کنید ؛ بشکنید.
    68- آیـا فکر ها و عقیدها ی مخصوص بـه خودتان را دارید کـه هیچدیگری آنـها را قبول ندارد.
    69- آیـا وقتی با دیگران هستید زیـاده از حد درون فکر و رفتارتان مراقب هستید کـه مبادا کاری کنید کـه آبرویتان برود. ( مبادا خطائی از شما سر بزند ).
    70- آیـا وقتی درون جمع مردم هستید احساس ناراحتی و غریبگی مـی کنید مثل اینکه با آنـها فرق دارید یـا اینکه از آنـها خجالت مـی کشید.
    71- آیـا انجام هر کاری بـه نظرتان مشکل و پر زحمت مـی آید.
    72- آیـا نا گهان دچار هول شدید و وحشت زدگی مـی شوید.
    73- آیـا درون بین جمعیت از اینکه چیزی بخورید و یـا بیـاشامـید ناراحت مـی شوید.
    74- آیـا زیـادی درگیر مـی شوید و جرو بحث مـی کنید.
    75- آیـا وقتی تنـها مـی مانید مضطرب مـی شوید. مـی ترسید.
    76- آیـا دیگران قدر و قیمت شما را نمـی دانند.
    77- آیـا درون مـیان جمع هم خود را تنـها حس مـی کنید.
    78- این روزها طوری بی قرار و نا آرام مـی شوید کـه نمـی توانید یک جا بنشیند.
    79- آیـا فکر مـی کنید کـه آدم بـه درد نخور و بی ارزشی شده اید.
    80- آیـا احساس مـی کنید چیزهای آشنا ( قیـافه های – یـا مناظر آشنا ) بنظرتان نا آشنا است.
    81- آیـا زود دادو فریـاد راه مـی اندازید و چیزها را پرت مـی کنید.
    82- آیـا مـی ترسید کـه در انظار مردم غش کنید و بیفتید.
    83- آیـا حس مـی کنید کـه اگر بـه دیگران زیـاد رو بدهید از شما سوء استفاده کنند.
    84- آیـا افکاری درون رابطه با مسائل دارید کـه بیش از اندازه شما را ناراحت مـی کند.
    85- آیـا فکر مـی کنید کـه آنقدر گنـهکارید کـه باید عذاب و عقوبت ببینید.
    86- آیـا احساس مـی کنید کـه مجبور هستید کارهایی را انجام بدهید.( آیـا فکرها و شکلهای خیـالی ترسناک بـه سراغ شما مـی آید )
    87- آیـا خیـال مـی کنید عیب و نقص یـا اختلال عمدهای درون بدنتان پیدا شده است.
    88- آیـا نزدیک و صمـیمـی شدن با افراد برایتان خیلی مشکل است.
    89- آیـا بیشتر اوقات احساس تقصیر و گناه مـی کنید.
    90- احساس مـی کنید دارای یکنوع ناراحتی روانی هستید یـا چیزی ذهن شما را آزار مـی دهد.

    ، پرسشنامه های روانشناسی




    [پرسشنامـه تست روانشناسی SCL90-R پرسشنامه های روانشناسی]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 26 Aug 2019 06:46:00 +0000



    تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
    هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
    در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
    i.video.ir@gmail.com